انتشار این مقاله


چگونه آسیب مغزی موجب از دست دادن اراده‌ی آزاد می‌شد؟

سندروم دست بیگانه، در این اختلال بیماران گزارش می‌کنند که دست خارج از اراده‌ی آنان عمل می‌کند.

سندروم دست بیگانه، در این اختلال بیماران گزارش می‌کنند که دست خارج از اراده‌ی آنان عمل می‌کند. ممکن است چیزی را لمس کند یا چنگ بیندازد یا این‌که بر خلاف دست دیگر که در حال بستن دکمه‌هاست تلاش برای باز کردن آن‌ها بکند. افراد هیچ اراده‌ای روی آن دست ندارند حتی نمی‌توانند روی آن بنشینند. به نظر می‌رسد کنترل را از دست داده‌اند – احساس تسلط کامل بر تمامی اعمال انجام شده و مهم‌ترین جزء لازم برای اراده آزاد. دکتر داربی استادیار نورولوژی دانشگاه وندربیلت می‌گوید:

این یکی از علائمی است که قدرت ذهن را به چالش می‌کشد.

سندروم دست بیگانه ممکن است در اثر سکته‌ی مغزی ایجاد شود. با وجود این‌که بیماران مبتلا همان علائم عجیب را گزارش می‌کنند اما محل آسیب مغزی یکسان نیست.

آیا ممکن است علائم در اثر آسیب نواحی مختلفی از یک شبکه‌ی عصبی یکسان ایجاد شود؟

برای فهمیدن آن دکتر داربی و همکارانش نتایج حاصل از بررسی تصاویر مغزی بیماران را گرداوری کردند. آن‌ها همچنین Akinetic Mutism را هم بررسی کردند (در این بیماری علی‌رغم عدم وجود هر گونه ناتوانی فیزیکی بیماران تمایلی به حرکت یا صحبت ندارند.). با استفاده از روشی جدید محققین مناطق آسیب دیده را با نمونه‌ای از شبکه‌ی عصبی مقایسه کردند.


مقاله‌ی مرتبط: چارلز ویتمن؛ آیا قاتلانی که مبتلا به آسیب مغزی می‌باشند، مسئول اعمال خود هستند؟


زخم‌های مرتبط با سندروم دست خیالی در مناطق مرتبط با شبکه‌ی عصبی پرکونئوس – ناحیه‌ی مرتبط با خودآگاهی و اراده- قرار داشتند. در بیماران Akinetic Mutism، زخم‌ها در شبکه‌ی دیگری مرتبط با کورتکس قدامی سینگولیت – ناحیه مرتبط با اعمال داوطلبی- قرار داشتند. این شبکه‌های عصبی همچنین نواحی از مغز را شامل می‌شدند که درصورت تحریک با الکترود در مطالعات پیشین، اراده‌ی آزاد فرد را تغییر می‌داد. این یافته در Proceedings of the National Academy of Sciences USA منتشر شد.

در این مطالعه محققین معتقدند اراده آزاد – اراده و تسلط بر رفتار- تنها در یکی از نواحی نام برده شده متمرکز نیست بلکه در شبکه‌ای از نواحی مختلف قرار دارد. در ک اراده با تخریب هر قسمت از این شبکه مختل خواهد شد.

امیت اتکین استادیار روان‌پزشکی دانشگاه استنفورد که در این بررسی شرکت نداشت معتقد است:

این راهی خلاقانه در استفاده‌ی مجدد از اطلاعات قبلی است تا آن‌چه را که قبلا قابل درک نبود به مفهومی مشخص تبدیل کند. مطالعه‌ی دیگر اختلالات عصبی با این رویکرد بسیار مفید خواهد بود.

صبا حقی


نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید