امنیت یک حق انسانی است.
در جوامع با سطوح بالای خشونت و جرم و جنایت، مانند آفریقای جنوبی، مردم نسبت به هر چیزی که موجب امنیت آنها شود سرمایه گذاری میکنند، از میلههای سرقت و دکمه وحشت گرفته تا دیوارهای بتنی و نردههای برقی.
دولتها تمایل دارند رویکرد سخت گیرانهای را در پیش بگیرند، پلیس بیشتری را در خیابانها مستقر کنند و مجازات سختی را برای مجرمان در نظر گیرند. با این حال، سخت گیری کردن نسبت به خشونت و وقوع جرم فقط نشانههای آن را تحت تاثیر قرار میدهد. تمرکز بر امنیت به تنهایی، دلایل بروز خشونت را نشان نمیدهد.
در عوض، نیاز است که تاکید خود را از امنیت به ایمنی تغییر دهیم. امنیت به معنای حفاظت در برابر یک تهدید شناخته شده یا حس شده است، در حالی که ایمنی به معنی زندگی بدون تهدید یا ترس میباشد.
برای ایجاد یک جامعه که در آن همه حس امن بودن را داشته باشند، نیاز است تا ایمنی به عنوان یک حق انسانی و کالای عمومی که نیازمند محافظت است، شناخته شود. راه رسیدن به این هدف، از طریق تعهد برای پیشگیری از خشونت و وقوع جرم و جنایت با توجه به علل ریشه آن میباشد.
چه چیزی باعث بروز خشونت در افراد میشود؟ نگاهی به مدل اکولوژیکی
مدل اکولوژیکی
مدل اکولوژیکی علل متعددی را برای بروز خشونت و تعامل عوامل خطرزا در خانواده و زمینههای گستردهتر شامل جامعه، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی برجسته میکند. (گزارشWHO در مورد خشونت و سلامت، ۲۰۰۲)
هیچ دلیل منفردی وجود ندارد که علت بروز این حجم از خشونت را در میان افراد توضیح دهد. تحقیقات اجتماعی نشان داده است که رفتار خشونت آمیز در افراد تحت تأثیر تعاملات پیچیده عوامل زیادی میباشد.
سازمان بهداشت جهانی (WHO) به منظور کمک به توضیح پدیده پیچیده رفتار خشونت آمیز از مدل اکولوژیکی استفاده میکند، که در ادامه دیده میشود. این مدل بین چهار سطح فردی، ارتباطی، اجتماع و جامعه و عوامل مخصوص هر سطح که بر رفتار مردم تاثیر میگذارد، فرق قائل شده است.
چهار سطح مدل اکولوژیکی- اقتباس شده از گزارش WHO در مورد خشونت و سلامت، ۲۰۰۲
هر یک از این سطوح، عوامل خطر و محافظتی خاصی را بیان کرده و عوامل متقابل تقویتی اثر گذار بر فرد را ایجاد میکنند.
از این رو، این مدل جهت گیری مفیدی را برای برنامه ریزی درباره اقدامات پیشگیری از خشونت فراهم میکند، زیرا تعاملات بسیاری از عوامل موثر در رفتار خشونت آمیز و همچنین تأثیر محیط زندگی افراد را در بر میگیرد. علاوه بر این اهمیت هماهنگی اقدامات لازم برای پیشگیری از خشونت در سطوح مختلف را پر رنگ میکند.
مثال
داشتن مواضع خشونت آمیز برای فردی با حالت تهاجمی (عامل خطر در سطح فردی)، اگر در گذشته خشونت را به عنوان راه کاری برای حل منازعات در منزل تجربه کرده باشد (عامل خطر در سطح ارتباطی)، محتملتر است. به همین ترتیب، فردی که در یک منطقه شهری با سطح بالای بیکاری و جرم وجنایت و نبود فعالیتهای سرگرم کننده (عوامل خطر در سطح اجتماع) زندگی میکند نسبت به کسی که در محیط آرام و با فرصتهای بیشتر و بهتر رشد میکند، بیشتر احتمال دارد با رفتار خشونت آمیز خو بگیرد.
عوامل خطر و محافظتی
شناختن و در نظر گرفتن عوامل خطر و عوامل محافظتی در پیشگیری از خشونت و جرایم بسیار حیاتی است، زیرا میتوان تصور کرد که پیشگیری از خشونت با کاهش عوامل خطر و تقویت عوامل محافظتی حاصل میشود.
عوامل خطر
عوامل خطر عبارتند از “خصوصیات، متغیرها یا خطراتی که اگر در فرد بخصوصی وجود داشته باشند احتمال بیشتری دارد که این فرد نسبت به فرد دیگری از جمعیت عمومی، اختلال ایجاد کند.” کلمه “اختلال” در این جا به گرایش به رفتارهای خاصی نظیر خشونت اشاره دارد.
وجود عوامل خطر باعث افزایش احتمال گرایش و حضور فرد در فعالیتهای جنایی و خشونت آمیز میشود- هر چه فرد با عوامل خطر بیشتری در سطوح مختلفی مواجه داشته باشد، احتمال گرایش او به خشونت بیشتر میشود.
نکته مهم و قابل ذکر این است که عوامل خطر، که در هر سطحی از مدل اکولوژیکی وجود دارند، علت بروز خشونت نمیباشند، تنها به احتمال بروز رفتار خشونت آمیز دلالت دارند؛ بسیاری از افراد با وجود داشتن این عوامل خطر متعدد، رفتار جنایی یا خشونت آمیزی از خود بروز نمیدهند. به عنوان مثال، فقر یک عامل خطر است، با این حال اکثر افراد فقیر به خشونت متوسل نمیشوند. همه این گفتهها به معنی است که این گروه از افراد نسبت به خشونت آسیب پذیرتر هستند.
عوامل محافظتی
“عوامل محافظتی عواملی هستند که میتوانند تأثیر مواجهه با عوامل خطر را تعدیل سازند که خود موجب کاهش بروز رفتارهای نابهنجار میشود.”
در انتهای دیگر طیف، عوامل محافظتی هستند که نقش یک میانجی را بین وجود عوامل خطر و پذیرش رفتار بزهکارانه بازی میکنند، بنابراین احتمال این که شخصی در یک رفتار خشونت آمیز شرکت کند یا قربانی شود را کاهش میدهند. به عنوان مثال، احتمال اقدام به اعمال خشونت آمیز در کودکی که در محیط گرم و حفاظتی خانوادگی رشد میکند، نسبت به کودکی که در خانه خشونت را تجربه کرده است، کمتر است.
عوامل محافظتی به ارتقا قابلیت انعطاف پذیری در برابر مشکلات کمک میکنند. افراد یا جوامع انعطاف پذیر کسانی هستند که میتوانند علی رغم مواجهه با عوامل خطر، شرایط خود را مدیریت کنند تا از مشارکت در جنایت و خشونت بپرهیزند.
انعطاف پذیری و تأثیر عوامل محافظتی، یک حوزه رو به رشد است که توجه علاقمندان و محققان بسیاری را به خود جلب کرده است و یافتههای علمی نشان میدهد که وجود تنها چند عامل محافظتی میتواند تاثير عوامل خطر را به حداقل برساند. همانند عوامل خطر، عوامل محافظتی نیز میتوانند با توجه به سطوح مدل اکولوژیکی فهرست شوند.
فردی
در سطح فردی، وضعیت بیولوژیکی و تکامل فردی بررسی میشوند.
عوامل محافظتی | عوامل خطر |
اعتماد به نفس بالا و داشتن عزت نفس | تمایل و هوس (به انجام خشونت) |
حس نرمال بودن و ارزشمند بودن | تجاوز |
داشتن عملکرد مناسب در مدرسه | تجربه سو استفاده و خشونت |
اخذ گواهی مدرسه | نادیده گرفته شدن و پس زده شدن |
ابراز مناسب خود و مهارتهای ارتباطی قوی | عدم اعتماد به نفس |
توانایی بحث در مورد مشکلات و حل و فصل مناقشات | مشکلات یادگیری |
تحمل خشونت و رفتارهای انحرافی |
ارتباطی
در سطح ارتباطی، عوامل ناشی از روابط شخصی نزدیک (مانند خانواده، دوستان و گروههای همکاران) مورد بررسی قرار میگیرند.
عوامل محافظتی | عوامل خطر |
دوست داشته شدن و تعاملات بر پایه احترام در خانواده | نظارت و راهنمایی ناکافی والدین |
حمایت از عملکرد خوب فرد در مدرسه به عنوان بخش وظایف والدین | پیوند ضعیف بین والدین و فرزندان |
نظارت والدین | سطح پایین تحصیلات والدین |
روابط و ارتباط با بزرگسالان خارج از خانواده | وضعیت اجتماعی و اقتصادی نامناسب |
نقش الگوهای مثبت | استفاده از مواد مخدر و وجود جنایتکاران در گروه دوستان |
دوستیهای قابل اعتماد و پایدار | قرار گرفتن در معرض خشونت زیاد خانوادگی و درگیری |
شیوههای فرزندپروری خشن و متناقض | |
پدر و مادر جوان | |
خانوادههای پر جمعیت |
اجتماع
در سطح اجتماع، عوامل ناشی از محیط اجتماعی اطراف (مانند مدرسه، همسایگی یا محل کار، مکانهایی که روابط اجتماعی شکل میگیرد) بررسی میشوند.
عوامل محافظتی | عوامل خطر |
فضاهای امن باز برای استفاده عموم | باندهای جنایتکاران جوان |
اثرات مثبت مددکاران اجتماعی | یکپارچگی اجتماعی پایین |
عملکرد شبکههای اجتماعی در اجتماع | کمبود فعالیتهای تفریحی |
فرصت برای مشارکت در سطح مدرسه و اجتماع | زیرساختهای ناکافی |
حس متعلق بودن و شناخته شدن با اجتماع مخصوص خود | نرخ بالای جرایم و دسترسی آسان به اسلحه |
در دسترس بودن خدمات اجتماعی | مصرف و معامله مواد مخدر |
جامعه
در سطح جامعه، به بررسی عوامل کلیدی که بر کل جامعه تأثیر میگذارند و در واقع به تشویق یا مهار ایجاد یک فضای خشونت آمیز منجر میشوند، میپردازیم.
عوامل محافظتی | عوامل خطر |
وجود سیستم تأمین اجتماعی کارآمد | تنوع درآمد بالا، نرخ بالای فقر |
یک استراتژی ملی برای پیشگیری جامع خشونت و سازمانهایی کارآمد برای اجرای آنها | فقدان حکومت کارآمد |
سیاستهای اجتماعی در جهت ارتقا و حمایت از حقوق کودکان و جوانان | امنیت اجتماعی ناکافی |
همبستگی در جامعه | شهری سازی سریع و مهاجرت |
اجرای قانون کارکردی | عدم دسترسی یا دسترسی دشوار به خدمات اساسی |
فرهنگ خشونت: هنجارها و ارزشهایی که خشونت را پذیرفته، عادی یا حتی تحسین میکنند |
همان طور که سطوح مختلف مدل اکولوژیکی نشان میدهد، هیچ دلیل منفردی برای وقوع خشونت و جرم و جنایت وجود ندارد، بلکه بسیاری از عوامل خطر بر رفتار خشونت آمیز افراد اثر گذاشته و آن را سرعت میبخشند.
کاهش این عوامل خطر و تقویت عوامل محافظتی، از طریق نشان دادن علل ریشهلی آن، به پیشگیری از خشونت و وقوع جرم کمک میکنند. بنابراین، کاهش عوامل خطر و ایجاد عوامل محافظتی، هر دو، در تمام سطوح باید به عنوان یک رویکرد موثر برای پیشگیری از خشونت در نظر گرفته شوند.
تلاشهای هماهنگ: رویکرد سیستماتیک
با توجه به ماهیت پیچیده خشونت، برنامه ریزی استراتژیهای پیشگیری از خشونت، به یک رویکرد خاص و سیستماتیک در اندازه گیری و تحلیل مشکلات، علل و عوامل خطر مرتبط با خشونت نیاز دارد.
چنین رویکرد نظام مندی نسبت به پیشگیری از خشونت جرایم، مجرمان و قربانیان آنها را بخشی از یک نظام اجتماعی میداند. در این سیستم، تعاملات متنوع و وابستگی متقابلی بین بخشهای مختلف سیستم و بازیگران آن در سطوح مختلف وجود دارد.
این تعاملات اجتماعی بر روی افراد درون سیستم تأثیرات مستقیم و غیرمستقیمی دارد. درک و رسیدگی به این اثرات که خود باعث تحریک بروز رفتار خشونت آمیز (به عنوان مثال عوامل خطر) میشوند، در برنامه ریزی و اجرای اقدامات پیشگیری از خشونت نقش مهمی ایفا میکنند.
این کار به این معنی است که پاسخهای پایدار به خشونت و جرم و جنایت نمیتوانند یک شبه یا تنها با تلاشهای یک شخص حاصل شوند. این پیشگیری زمانی موثر است که تلاشهای هماهنگ بلند مدت توسط کارکنانی از طیف گستردهای از بخشها صورت گیرد- از جمله، مددکاران اجتماعی، معلمان، پلیس، سیاستمداران، بخش خصوصی، دانشگاهها و سازمانهای جامعه مدنی.
رویکرد سیستمیک، شبکه و همکاری متقابل میان همه این کارکنان را تشویق میکند و اقدامات آنها در جهت دست یابی به هدف مشترک آفریقای جنوبی امن برای همه شهروندان، را هدایت میکند.
این رویکرد دیدگاهی را که فرد را به عنوان عامل شرارت میشناسد، به دیدگاهی که فرد در معرض عوامل خطر و نیازمند دریافت حمایت است، تغییر میدهد تا شخص بتواند ارزشهای مثبت و مهارتهای اجتماعی را کسب کرده و شخصیتی مقاوم در برابر خشونت و جرم و جنایت پرورش دهد.
هنگام ایجاد استراتژیهای پیشگیری، به خاطر داشته باشید که قربانیان و عاملان بالقوه در طول زندگی خود به طور مداوم در حال تکامل هستند.
زمانی که ما با عوامل خطر و محافظتی برای وقوع جرم و خشونت آشنایی پیدا کردیم، توجه به زمان ظهور این تمایلات در طول عمر فرد و اتخاذ مداخلاتی که با این عوامل خطر مقابله کنند و حمایت از عوامل محافظتی در این لحظات حیاتی، به روشی که مناسب سن افراد باشد، نکتهای مهم و درخور توجه میباشد.
سطوح و انواع خشونت و پیشگیری از جرم
استراتژیهای پیشگیری از خشونت و جرایم در سطوح مختلف مدل اکولوژیکی یا باید باعث کاهش عوامل خطر که موجب خشونت میشود، شوند و یا عوامل محافظتی که منجر به جلوگیری از خشونت میشود را تقویت کنند. هدف از این استراتژیها باید جلوگیری از ظهور خشونت، و نیز مقابله با خشونت موجود باشد.
اقدامات و فعالیتهای برنامه ریزی شده و اجرا شده در جهت استراتژیهای پیشگیری از خشونا را میتوان به روشهای مختلفی طبقه بندی کرد.
سازمانهای بینالمللی مانند سازمان بهداشت جهانی، بانک جهانی، برنامه توسعه سازمان ملل متحد و UN-Habitat (برنامه اسکان بشر سازمان ملل متحد) عموما اقدامات خود را با توجه به موارد زیر طبقه بندی میکنند:
- سطح یا مرحلهای که فعالیتهای پیشگیرانه آغاز میشود: قبل، در طی یا بعد از رفتار خشونت آمیز، انجام میشوند. در این زمینه، میتوان بین پیشگیری سطح اول، دوم و سوم تفاوت قائل شد.
- انواع اقدامات پیشگیرانه که مربوط به علت خشونت است. در این زمینه، میتوان بین اقدامات پیشگیرانه وضعیتی، اجتماعی یا نهادی تمایز قائل شد.
سطوح خشونت و اقدامات پیشگیری از جرم
پیشگیری سطح اول
هدف پیشگیری سطح اول دل سرد کردن نسبت به اتخاذ رفتار خشونت آمیز قبل از آن وقوع آن با شناسایی شرایط زمینه ساز بروز خشونت و سپس تغییر آنها میباشد. این اقدامات افرادی را که هنوز نشانههایی از رفتار خشونت آمیز را بروز ندادهاند را شناسایی و هر گونه عامل خطر در زندگی آنها را که ممکن است در مراحل بعدی به بروز رفتارهای خشونت آمیز منجر شود را آشکار میکند.
این مرحله از پیشگیری هدف خود را جلوگیری از خشونت، با توجه به علل ریشهای، میداند. اقداماتی از جمله اطلاع رسانی عمومی و کمپینهای آگاهی رسانی، برنامههای آموزشی، مداخلات زود هنگام دوران کودکی و ایجاد چارچوبهای سیاستی.
پیشگیری سطح دوم
پیشگیری سطح دوم بر جلوگیری از ادامه یا تشدید یافتن خشونت، با شناسایی افرادی که به شدت در معرض عوامل خطر قرار دارند یا کسانی که قبلا رفتار خشونت آمیز را نشان دادهاند، تمرکز دارد.
چنین اقداماتی میتوانند بر محدود کردن شرایطی که به پشتیبانی از رفتار خشونت آمیز میپردازند، تمرکز کنند (مانند ابتکارات برنامه ریزی شهری برای بهبود استانداردهای زندگی، ارائه فعالیتهای اوقات فراغت برای نوجوانان با رفتارهای خشونت آمیز یا ارائه خدمات اضطراری). همچنین این اقدامات میتوانند صلاحیتهای مردم را ارتقا دهند (به عنوان مثال، با ارائه خدمات مشاورهای که به حل درگیریهای خانوادگی میپردازد و افزایش همبستگی اجتماعی).
پیشگیری سطح سوم
پیشگیری سطح سوم در زمینه تدارک مراقبت درازمدت به دنبال اعمال خشونت و تلاش برای جلوگیری از انجام دوباره این اعمال توسط مجرمین متمرکز است.
چنین اقداماتی میتواند به مجرمان، به عنوان مثال، با تمرکز بر توان بخشی آنها و تغییر موثر رفتارشان هنگام تسهیل بازگشت دوباره آنها به جامعه، کمک کند. یا چنین اقداماتی میتواند به قربانیان، به عنوان مثال، با مشاورههای تروما و سایر خدمات مرتبط با سلامتی یاری رساند. پیشگیری سطح سوم همچنین میتواند با کاهش مجرمان و قربانیان آتی، از پیشگیری سطح اول و دوم حمایت کند.
انواع خشونت و اقدامات پیشگیری از جرم
پیشگیری وضعیتی
پیشگیری وضعیتی به محیط فیزیکی مرتبط است. هدف آن کاهش فرصتهای بروز خشونت و جنایت است که از عوامل محیطی ناشی میشود.
نمونههایی از این موارد عبارتند از: احیای فضاهای عمومی از طریق برنامه ریزی مشارکتی شهری و تأسیس زیرساختهای عمومی و خدمات؛ یا مداخلات محلی برای بهبود ایمنی افراد و شناسایی آنها در فضاهای عمومی. این اقدام همچنین تحت عنوان پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی (CPTED) نامیده میشود.
پیشگیری اجتماعی
پیشگیری اجتماعی شامل اقداماتی برای تقویت همبستگی اجتماعی و کاهش انگیزه مردم برای اقدام به خشونت میباشد.
نمونههایی از این پیشگیری شامل این اقدامات است: توانمند سازی گروههای آسیب پذیر (افراد، خانواده ها و اجتماعات) برای شرکت در روند تصمیم گیری و حمایت از آنها برای شنیده شدن منافعشان؛ ارائه آموزش مهارتهای زندگی برای جوانان از طریق فعالیتهای ورزشی و یا هنری؛ یا ارائه آموزشهای مهارت والدین و حمایت از آنها.
پیشگیری نهادی
پیشگیری نهادی به استراتژیهای کاهش خشونت از طریق تغییرات در سیاستهای گستردهتر، مجلس قانون گذاری و عملکرد موسسات که در سطح محلی، ایالتی و حتی کشوری بر جامعه تاثیر میگذارند، اتلاق میشود.
نمونههایی از این پیشگیری شامل آموزش برنامه ریزان شهری در داخل ادارات برای برنامه ریزی حساس به ایمنی؛ تقویت ساختارها برای مشارکت گسترده در سیاست محلی؛ یا آگاهی رسانی در مورد حقوق و تعهدات مدنی و سیاسی میباشد.
تغییر رفتارها – زندگی ایمن
برای اثر گذاری اقدامات پیشگیرانه، نباید وقایع بصورت جداگانه و منفرد در نظر گرفته شوند؛ بلکه باید بخشی از یک استراتژی بلندمدت جامع و یا مربوط به آن باشند که تلاشهای وسیعی از بازیگران مربوطه و تواناییها و مهارتهای آنها را ترکیب میکند.
تضمین پایداری این تلاشها نیازمند تغییر رفتار در افرادی است که مداخله را دریافت میکنند.
چنین تغییرات رفتاری میتواند از طریق تاثیر مستقیم و غیر مستقیم به دست آید. یک جنبه مهم در این زمینه، تجربه افراد در محیط خانواده، در میان دوستان، در مدرسه یا در جامعه است.
یک یادداشت در مورد “تجربه محلی
“… تجربه محلی، یعنی احساس کردن و دیدن و درک نحوه آن چه که افراد در پیرامون انجام میدهند، دیدگاه فرد را در مورد آن چه “طبیعی”، “معمول” و “روزمره ” است، شکل میدهد. این امر چارچوبی برای تکامل هویت شخصی و درک آن چه که برای ارتباط و یا “جا افتادن” یا “دست یابی” در محیط “عادی” مورد نیاز است فراهم میکند. به این ترتیب “فرهنگ” توسعه و تکرار مییابد. “
(اریک پلاسر، CJCP، یادگیری از دست رفته، ۲۰۰۸)
این تجربه تاثیر مستقیمی بر نگرش مردم دارد- مثبت یا منفی. با توجه به این تجربه محلی، اقدامات پیشگیرانه میتواند بر نگرش و ذهنیت افرادی که در معرض خطر انجام اعمال خشونت آمیز یا جرایم هستند، تأثیر بگذارد.
این رویکرد، تمایل افراد به خشونت را در یک زمینه و اساس مشخص قرار میدهد. تغییر این زمینه انعطاف پذیری به خشونت و جنایت را قویتر میکند. به عبارت دیگر، تغییر “تجربه محلی” میتواند تغییر رفتار خشونت آمیز را به نوع غیر خشونت آمیز آن حمایت و تشویق کند.
همچنین این کار به این معنی است که ارتقای تغییر رفتاری در اشخاص مهم زندگی افراد- مانند خانواده، همسالان، معلمان و تصمیم گیران- میتواند موجب تغییرات رفتاری در خود آنها شود.
به عنوان مثال، والدین میتوانند از طریق آموزش مهارتهای هدفمند چگونگی مدیریت مشاجرهها بدون توسل به خشونت را بیاموزند. در نتیجه، کودکانشان میآموزند که درگیریها میتوانند (و باید) از طریق روشهای غیر خشونت آمیز حل شوند. بنابراین تغییر رفتار به عنوان نقطه اوج فرآیند یادگیری، میتواند درک شود.
منابع
World report on violence and health. Geneva, World Health Organization, 2002.
Mrazek, P.J., and Haggerty, R.J., eds. 1994. Reducing Risks for Mental Disorders: Frontiers for Preventative Intervention Research. Washington, DC: National Academy Press.
Pollard, J.A., Hawkins, D., and Arthur, M.W. 1999. Risk and protective factors: Are both necessary to understand diverse behavioral outcomes in adolescence? Social Work Research 23(3):145–۱۵۸.
Pelser, Eric (2008): Learning to be Lost: Youth Crime in South Africa – Discussion Paper for the HSRC Youth Policy Initiative, Reserve Bank, Pretoria, 13th May 2008, published by CJCP