آلزایمر ششمین علت مرگ و میر در ایالات متحدهی آمریکا میباشد و تنها علتی است که قابل پیشگیری و کنترل نیست. برخلاف سرطان و بیماریهای قلبی، ما هیچکدام از ابزارها و داروهای تشخیص و درمان مؤثر آن را به خوبی در اختیار نداریم.
علل زیادی برای این موضوع وجود دارد. باوجود تلاشهای بسیار و صرف هزینهی زیاد و طراحی کارآزماییهای بالینی بسیار، طی ۱۶ سال گذشته هیچ درمان جدیدی برای آلزایمر پذیرفته نشده است. تاکید بر استفاده از دارویی است که پروتئینهای بتا آمیلوئید را مورد هدف قرار میدهد. بتا آمیلوئید در مغز افراد دارای آلزایمر رسوب کرده و توده تشکیل میدهد. این روشها نتیجهای که باید در پی میداشتند را از خود نشان ندادند.
لذا زمان آن فرا رسیده است که برای مقابله با این بیماری پیچیده، مسیرهای جدیدی را مورد هدف قرار دهیم.
یکی از دلایل چالش بودن این موضوع، کمبود بیومارکرهای غیرتهاجمی و مقرون به صرفه است که بتوان به سادگی در دفاتر پزشکی در سرتاسر جهان به کار برد. بیومارکرهایی برای اهداف مولکولی خاص که بتوانند برای پیشبینی احتمال ابتلای فرد به آلزایمر بهکار بروند (مانند تست خونی آپولیپوپروتئین E که هماکنون در دسترس است) و قبل از بروز علائم قابل توجه، امکان تشخیص را فراهم کنند (مانند روشهای positron emission tomography [PET] amyloid scans و [cerebral spinal fluid [CSF ). بیومارکرها همچنین میتوانند برای ثبتنام بیماران در کارآزماییهای بالینی هدایت یافته به سمت هدف خاص مثل بتا آمیلوئید و سنجش نحوهی پاسخ بدن به درمان مورد استفاده قرارگیرند؛ مثل کاری که فردی به نام Biogen با واکسن ضد بتا آمیلوئید انجام داده است. در نهایت، بیومارکرها میتوانند تعیین کنند کدام روشهای درمانی برای افراد اثر بخشتر خواهند بود.
درحالی که آلزایمر از این تستهای ساده و ارزان قیمت محروم است، بسیاری از بیماریها مانند دیابت، فشارخون، هیپرلیپیدمی و سرطان دارای وسایل ساده تا پیشرفته برای درمان موارد ابتلا و مراقبتهای بالینی هستند. در بیماریهای قلبی، سنجش سطح کلسترول سرم مدتها است که بهعنوان بیومارکر سنجش احتمال در خطر بودن افراد استفاده میشود. آزمایش خون مقرون بهصرفه و قابل پرداخت میباشد. درصورتی که سطح کلسترول بالا باشد، میتوان با تجویز داروهایی مانند استاتینها سطح آن را کاهش داد. و کاهش کلسترول خون، موجب کاهش خطر بیماریهای قلبی میشود. پزشکان میتوانند از سطح کلسترول برای فهمیدن این که آیا داروی تجویزی کار میکند یا نیاز به تعویض دارو هست استفاده کنند. از آنجایی که سطح کلسترول خون به عنوان بیومارکر جانشین توسط سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) پذیرفته شده است، کارآزماییهای بالینی میتوانند به سادگی با نشان دادن اثر کاهندگی دارو بر کلسترول، تاییدیه دریافت کنند.
بیشتر بخوانید:
- پیشگیری از آلزایمر: آیا وجود دارد؟
- کمخوابی باعث تولید پروتئینهای آلزایمری در مغز انسان میشود
- تقویت سلول های ایمنی مغز می تواند باعث توقف آلزایمر شود
با این که درحال حاضر برای آلزایمر بیومارکرهای تشخیصی و پیشآگهی مثل تصویربرداری PET آمیلوئید مغزی و تستهای مبتنی بر آمیلوئید و tau وجود دارند، به علت هزینه و محدودیتهای دسترسی، فقط ۵ درصد بیماران در آمریکا با این روشهای تأییدکننده بیماری آزمایش شدهاند. پرداخت کنندگان هزینهها شامل سرویسهای Medicare و Medicaid (بیمههایی که به ترتیب مخصوص افراد بالای ۶۵ سال و بی بضاعت هستند)، پرداخت هزینههای این تستها را ساپورت نمیکنند چرا که تشخیص بیماری ارزش درمانی اندکی دارد.
با این حال، یک مطالعهی جدید دربارهی تصویربرداری PET آمیلوئید مغزی نشان میدهد که «متخصصین» مشغول به کار در سیستم درمانی، در ۵۰ درصد موارد بیماری آلزایمر را نادیده میگیرند و این در حالی است که ۷۰ درصد از آنان زمانی که از تست تشخیصی استفاده میکنند، روند درمانی خود را تغییر میدهند. یک تست خونی ارزان که توسط بیمهها نیز پوشش داده میشود و در هر محیطی قابل اجراست میتواند اثر زیادی بر بیماران و مراقبین بهداشتی آنان داشته باشد.
FDA به تازگی دستورالعملهایی تعیین کرده است که نقش بیومارکرها (مخصوصاً در مراحل اولیه بیماری) در نشاندادن اثربخشی کارآزماییهای بالینی بیماری آلزایمر نشان میدهند. این دستورالعملها گامی مهم در راستای توسعهی دارو برای آلزایمر هستند.
ما باید بیومارکرهای ارزان قیمت و غیرتهاجمی، ترجیحاً تستهای خونی، را گسترش دهیم که به تشخیص بیماری و پیگیری اثربخشی درمان کمک کنند. این کار کمک خواهد کرد که کارآزماییهای بالینی را دقیقتر، مقرون به صرفهتر و کارآمدتر کنیم و توسعهی داروهای جدید را تسهیل کرده و مراقبتهای بالینی را با ارائهی دسترسی بهتر به تشخیص صحیح بهبود خواهد بخشید.
ابتکاری جدید به نام شتابدهندهی تشخیص یا Diagnostics Accelerator تحت حمایت بنیاد Alzheimer’s Drug Discovery، توسعهی بیومارکرهای جدید از خون و مایعات قابل دسترسی بدن و بافتها را هدف قرار داده است. این نشانگرها (که به صورت خاص با آلزایمر و سایر انواع دمانسها ارتباط تنگاتنگ دارند) به ما کمک خواهند کرد که با دقت بیشتری کارکرد روشهای درمان و پیشگیری در افراد در معرض خطر را پیشبینی کنیم، همانطور که میتوانیم این کار را در سرطان، بیماریهای قلبی و سایر بیماریهای پیری انجام دهیم.