به عنوان یک مادر و دختر با تجربههای حرفهای متنوع به عنوان یک کهنه سرباز، محقق مهندسی، روان درمانگر و کارآفرین، من واکنشهایی به اتفاقات روز بین المللی زنان دارم. من احساس درد تبعیض و آزار و اذیت را تجربه کردهام و شاهد اثرات بد آن بر دیگران بودهام. واقعیت این است که ختنهی زنان، ازدواج کودکان، ربوده شدن برای تجارت جنسی و تعدادی از جنایات دیگر علیه جنس زن، بسیار مشمئز کننده است. بنابراین، من خوشحالم که یک روز و یک جنبش جهانی، برابری بین انسانها را دنبال میکند.
اما، موضوعی که در سال جاری به آن اشاره شد، کمی مرا نگران کرد: “برابر فکر کنید، هوشمندانه بسازید، و بری تغییر تو آوری کنید.”.
من سزاواری و روحی که پشت این موضوع است را درک میکنم. این تلاش برای پیشبرد برابری جنسیتی و تقویت زنان است.
قبل از اینکه من دیدگاه خود در رابطه با این موضوع را توضیح دهم، من فکر میکنم تعریف ما از زن بودن به حل مسئله هویت جنسی کمک خواهد کرد. من مطمئن هستم که اگر در این رابطه نظرسنجی را انجام دهیم، پاسخهایی به دست میآید.
شما فکر میکنید زن بودن به چه معنی است؟
حالا اجازه دهید سوال دیگری بپرسم، برخی از توصیفهای مشترک منفی مربوط به زنان چیست؟
(البته، این یک بحث بزرگ زندگی گروهی است. شما همیشه میتوانید نظرات خود را در پایان به اشتراک بگذارید.)
برخی از توصیفاتی که من از دیگران شنیدم عبارتند از: ضعیف، احمق، احساساتی، حساس، دیوانه، غیر عقلانی، غیر منطقی، پرحرف، دمدمی مزاج.
این کلمات از دهان مردان و زنان خارج میشود.
در نظر داشته باشید که همه انسانها هر دو استروژن و تستوسترون (هورمونهای جنسی زنانه و مردانه) را دارند. به عنوان مثال همزمان با افزایش سن مردان و زنان، هورمون جنسی غالب آنها کاهش مییابد، در حالی میزان هورمونهای که دیگر اندکی افزایش مییابد. (توضیح این که چرا بعضی از زنان مسنتر ممکن است چند موی ضخیم در چانه خود داشته باشند و احتمالا توضیح اینکه که چرا برخی از مردان مسنتر عاطفیتر هستند.)
این چه معنایی دارد و من چه قصدی از گفتن آن دارم؟
نگرانی من در مورد موضوع این سال این است که در آن از اصطلاحاتی استفاده شده که سالها از آن برای کوچک شمردن زنها استفاده میشد. برابر فکر کنید شاید راه دستیابی به برابری نباشد. از نظر من گفتن از کودکی با گفتن جملاتی مثل «باهوش باش، هوشمندانه فکر کن، از مغزت استفاده کن.» زنان را سرزنش کرده و آنان را وادار به سکوت کردهایم.
من مطمئن نیستم که آیا ما برای تغییر نیاز به نو آوری داریم یا نه؟ بنظر من رفتارها انسانی درصورتی بروز مییابند که همه ما (اعم از زن و مرد) دفاع از زن نبودن را متوقف کنیم، به عبارتی از ضعف(در معرض آسیب بودن)، بی ارزش شمرده شدن (متواضع)، عاطفی بودن (آگاهی از احساسات خود)، حساس بودن (مهربان)، دیوانه بودن (ارتباط برقرار کردن و پاسخهای احتمالی به تاثیرات گسترده چندگانه)، غیر عاقلانه و غیرمنطقی بودن (حسی و بصری بودن)، احساساتی بودن (عاطفه محور بودن و همدلی)، پرحرف بودن (دارای مهارت برقراری ارتباط)، بلندپرواز (خلاق و پر تلاطم).
زمانی که ما قبول میکنیم آن چه که فکر میکنیم و احساس میکنیم ضعیف است، به شکلی متناقض قویتر، متحد, قابل اعتماد، بخشنده میشویم و در ادامه بخشی از راه حل میشویم.