هیپنوتیزم میتواند منجر به خواب رفتن، انجام اعمال غیرارادی یا حتی تغییر شخصیت شود. شواهد علمی زیادی دالّ بر صحت وجود هیپنوتیزم و تاثیرات آن در تغییر مغز وجود دارد و حتی روانشناسان از آن بهعنوان روش درمانی استفاده میکنند. بتابراین هیپنوتیزم پدیدهای واقعی، علمی و اثباتشده است.
روانشناسی مدرن در سال ۱۷۰۰ میلادی و توسط Franz Mesmer با ارائۀ نظریۀ Animal Magnetism پایهگذاری شد. به عقیدۀ او جریانهای مغناطیسی غیرقابل رویتی در میان مخلوقات وجود دارد. وی ادعا میکرد که با کمک این جریانها میتواند به درمان انواع بیماریها بپردازد.
در میانههای شدۀ ۱۹ میلادی، James Braid واژۀ هیپنوتیز (Hypnosis) را با اقتباس از کلمۀ یونانی Hypnos برای نخستین بار بهصورت علمی بهکار برد، زیرا معتقد بود این امر مشابه خوابیدن است. اما امروزه باور بر این است که هیپنوتیز، یک حالت متمرکز روانی است. (بسیار شبیه به مدیتیشن)
بنابراین مهمترین فاکتور در هیپنوتیزم، تمرکز است. به همین دلیل است که معمولاً هیپنوتیزم در اتاق خلوت و ساکت انجام میشود.
شخص هیپنوتیزمکننده بهآرامی صحبت میکند و هیپنوتیزمشونده را به تمرکز بر مورد یا موضوعی خاص – مثل ساعتِ در حال نوسان – دعوت میکند. در پایاین هیپنوتیزمشونده به مرحلۀ آرامش متمرکز (Focused Relaxation) میرسد. در مرحله است که هیپنوتیزمکننده میتواند هدف انجام هیپنوتیزم را بر هیپنوتیزشونده اعمال کند.
در ویدئوی ضمیمه میتوانید دو نظریۀ عمدۀ مورد بحث راجعبه هیپنوتیزم را مشاهده کنید.