آیا تا به حال توجه کردهاید که تجربه کردن طبیعت چگونه میتواند زندگی و سلامت شما را ارتقا دهد؟
به صورت افزایندهای متخصصان حوزه سلامت عمومی در میابند که تعیینکنندههای اجتماعی سلامت که شامل محل تولد، زندگی، کار، بازی و سن میباشد مجموعا اثر بیشتری بر سلامت ما نسبت به سیستمهای ارائه دهنده خدمات دارند. تخمین میزنند که سیستمهای ارائه دهنده خدمات تنها به اندازه ۱۰ درصد در طول عمر موثر اند حال آنکه تاثیر فاکتورهای محیطی و اجتماعی دو برابر یعنی ۲۰ درصد، ژنتیک ۳۰ درصد و رفتارهای فردی ۴۰ درصد تخمین زده میشود. محیط پیرامون ما و اینکه چگونه عوامل مختلف موجود در آن انتخابهای ما را شکل میدهند از یافتههای موثر بر لایف استایل سالم هستند.
طبیعت و تجربهکردن آن چه اثری در ارتقا سلامت فرد دارند؟ میدانیم که بودن در طبیعت احساس خوبی در ما ایجاد میکند ولی آیا اثرات قابل اندازهگیری بر سلامت ما دارد؟
مطالعات مختلف نشان دادهاند که پاسخ این سوال بله است.
در مطالعه انجام شده در سال ۲۰۰۶ توسط دانشمند آمریکایی که بر روی لذت ادراکی و کرونیکل (تاریخچه) های مغزی انجام شده است نشان میدهد که چگونه مشاهده تصاویر پویا از طبیعت سبب واکنش گیرندههای مو (نوعی گیرنده اپیوئیدی) در کورتکس بینایی شده و تماشای طبیعت لذتی معادل لذتهای جسمی برای فرد ایجاد میکند در مقایسه با تماشای یک دیوار سیاه یا یک خیابان بتنی. برعکس بودن در یک محیط پرتنش مانند یک خیابان شلوغ و دارای ترافیک سنگین سبب ایجاد سیگنالهایی از مغز برای تحریک ترشح کورتیزول از غده آدرنال میشود. سطوح بالای کورتیزول با یادگیری و حافظه، ضعف عملکرد سیستم ایمنی، دانسیته استخوانی در تداخل بوده و وزنگیری، فشار خون و بیماریهای قلبی را افزایش میدهد. (فرانک، ۲۰۱۴) همچنین سلامت روانی و تابآوری فرد را با تداخل در رشد مغز کودکان، ایجاد مشکلات عاطفی، ایجاد اختلالات افسردگی تحت تاثیر قرار داده و توجه و کنترل فرد را نیز مختل میکنند.(شرن، ۲۰۱۴) استرس سمی به عنوان دشمن شماره یک سلامت عمومی مطرح است که حضور در طبیعت میتواند آن را تعدیل کند.
متغیرهای مختلف مربوط به این مسئله در زندگی روزانه موثر اند. مطالعه انجام شده توسط روبرت سون کوپر نشان داد که مواجهه کارکنان با عواملی مثل فضای سبز و نور خورشید حس سلامتی آنها را به اندازه ۱۵ درصد افزایش میدهد. مطالعه ای دیگر نشان داده است علت ۱۰ درصد کمبود کیفیت حضور کارکنان، نبود عواملی مثل پنجره با ویو مناسب و یا درخت در محل کار بوده است. زمانی که به بهبود عملکرد کارکنان توجه کنیم ، که چالشی مهم و کلیدی برای شرکتهاست، مسائلی مثل پنجرههای بیشتر و نور طبیعی، ایجاد فضای آزاد برای قدم زدن و افزودن فضای سبز در محیط کاری میتوانند تغییرات قابل توجهی ایجاد کنند.
در رابطه با طبیعت و سلامت کودکان مطالعهای بیش از ۳۰۰۰ کودک بالای ۸ سال را که در کالیفرنیای شمالی زندگی میکنند، مورد مطالعه قرار داده است. مشخص شده است آنهایی که در نزدیکی پارکها زندگی میکنند BMI کمتری نسبت به آنهایی که دورتر از پارکها زندگی میکنند دارند. تخمین زده شده است که اگر تمام کودکان دسترسی یکسان به پارکها داشته باشند، ۱۰ درصد از افراد دارای اضافه وزن، به وزن نرمال میرسند و ۳ درصد از افراد چاق تبدیل به افراد دارای اضافه وزن خواهند شد. به عنوان مهندس شهرسازی و شهردار ایجاد سیاستهایی برای تغییر عادتهای فردی افراد و خانوادهها مشکل است ولی افزودن پارکها در فضاهای شهری راهی آسان برای سوق دادن کودکان به بازیهای جسمانی به جای بازیهای ویدئویی است.
همچنین افزودن پارک و فضاهای سبز اثری مضاعف بر بهبود کیفیت هوا خواهد داشت. مطالعات نشان داده است که چگونه کاهش آلودگی هوا سبب بهبود عملکرد تنفسی کودکان و کاهش بستری شدن آنها در بیمارستان به دلیل مسائلی مثل آسم و… خواهد شد. همین مورد در مورد بزرگسالان نیز صادق است.
گذراندن زمان در طبیعت بر سلامت روانی ما موثر است. وقتی به تجربه مستقیم طبیعت دست میابیم متوجه میشویم که چرا تماشای فیلم یا غذا خوردن در یک رستوران گران قیمت چنین حسی را در ما ایجاد نمیکند. سازمانهای مربوطه کمتر در مورد فواید روانی حضور در طبیعت سخن میگویند ولی باید بدانیم حضور در طبیعت فرصت خوبی برای آرامش روانی است حتی برای آنها که زیاد تحت تاثیر محیط اطراف قرار نمیگیرند. فواید روانی حضور در طبیعت و فضای سبز نشان میدهد که برای بهبود وضعیت روانی عمومی لزوما نیازی به هزینههای گزاف نیست.
در حال حاضر شاهد ارتباط بین افزایش شهرنشینی و افزایش بیماریهای روانی هستیم. کسانی که در شهرها زندگی میکنند ۲۰ درصد بیشتر از سایرین در معرض اضطراب و ۴۰ درصد بیشتر در معرض اختلالت مود (حوصله) هستند. یک مطالعه در استنفورد در سال ۲۰۱۵ نشان داد قدم زدن در طبیعت به مدت ۹۰ دقیقه میتواند سبب کاهش ریسک افسردگی شود. حافطه و توجه نیز در ارتباط با طبیعت افزایش میابند. مطالعهای در میشیگان افزایش ۲۰ درصدی در این مورد را بعد از گذراندن یک ساعت در طبیعت یا فضای سبز نشان داده است.
محیط پیرامون فرد در محیطهای بیمارستانی نیز اهمیت دارد. مطالعهای در ۱۹۸۴ نشان داد که بیمارانی که از تخت بستری خود ویو طبیعت یا فضای سبز را دارند نسبت به آنها که در مقابل تختشان یا پنجره ندارند و یا رو به دیوار است، در مجموع ۸.۴ درصد کمتر در بیمارستان میمانند و این معادل کاهش هزینههای بسیار است.
بعد از ماندن در بیمارستان، نزدیکی به طبیعت و یا فضاهای سبز میتواند مرگ و میر را کاهش دهد. مطالعهای بر روی بیمارانی که دچار سکته مغزی شده بودند نشان داد که حضور آنها در طبیعت میتواند به اندازه ۲۰ درصد احتمال مرگ و میر آنها را کاهش دهد. ولی هنوز هم پزشکان کمی برایبیماران خود بعد از بستری شدن حضور در طبیعت را تجویز میکنند.
همزمان با اینکه در رابطه با سیستمهای ارتقا دهنده سلامت میاندیشیم باید به تغییرات در محیط و اطرافمان در مدارس، بیمارستانها و شرکتها توجه کرده و تصویر بزرگ مفهموم سلامت را ببینیم. ایجاد محیط قابل سکونت در محیطهای شهری و شکل دادن شهرها با در ذهن داشتن سلامت و احساس سلامتی افراد میتواند سود قابل توجهی داشته باشد و ما را در ایجاد فرهنگ سلامت در بین مردم به جلو ببرد.