آیا آنفولانزای مردان تغییری ناگهانی در تکامل ویروسی است؟ برخی ویروسها شاید در زنان نشانههای ضعیفتری نسبت به مردان ایجاد کنند؛ چون این کار موجب پخش شدن بیشتر آنها میشود.
بسیاری از عفونتها در مردان بیماریهای شدیدتری نسبت به زنان ایجاد میکنند. مردانی که دچار عفونت سل میشوند با احتمال بیشتری نسبت به زنان در خطر مرگ قرار دارند (۱.۵ برابر)، در بین مبتلایان به پاپیلوما ویروس انسانی، مردان ۵ برابر بیشتر از زنان سرطان میگیرند. به همین صورت مردانی که با ویروس Epstein-Barr آلوده میشوند با احتمالی دوبرابر ممکن است دچار لنفومای هاجکین شوند.
بسیاری بر این باورند که این الگو به خاطر تفاوت در سیستم ایمنی جنسیتهای مختلف ایجاد شده است. ولی نظر دیگری هم وجود دارد و آن این است که زنان میزبانهای ارزشمندتری برای ویروسها هستند. آنها میتونند عفونت را طی دوران حاملگی، تولد یا شیردهی به فرزندان خود منتقل کنند؛ بنابراین فشاری تکاملی روی ویروسها وجود داشته است تا آسیب کمتری به زنان وارد کنند.
مادر به کودک
ویروس به منظور آلوده ساختن دیگران نیاز دارد تا همانندهای بیشتری از خود را در بدن تولید کند. بیمار کردن میزبان طی این پروسه اجتنابناپذیر است؛ این چیزی نیست که یک پاتوژن به صورتی ویژه برای آن مأموریت یافته باشد؛ چون با از پاد در آوردن میزبان، خود عفونت هم از پا در میآید. آیا این کار منطقیست؟!
محققان با استفاده از مدلها ریاضی نشان دادهاند برای پاتوژنهایی که هر دو جنس را تحت تأثیر قرار میدهند، انتخاب طبیعی آنهایی را برای بقا باید برگزیند که بیماری کمتری در زنان ایجاد میکنند، تا زمانیکه بتوانند از طریق مادر به فرزند انتقال یابند.
این فشار تکاملی که محققان میگویند میتواند معمایی دیرین را توضیح دهد: چرا “ویروس لنفوتروفیک سلولهای T انسانی نوع ۱″ (HTLV-1) در سرطان خون در مردان ژاپنی بیشتر از زنان این کشور پیشرفت میکند ولی در بین کارائیبیها به صورت برابر اثرات خود را نشان می دهد. دانشمندان این تفاوت را اینگونه توجیه میکنند: زنان ژاپنی کودکان خود را بیشتر و به مدت طولانیتری شیر میدهند و این کار فرصت بیشتری را در اختیار ویروس قرار میدهد تا به میزبان دیگر انتقال یابد.
البته سؤالاتی هم در این باره وجود دارد؛ اگر بخواهیم این نظریه را قبول کنیم باید بفهمیم که ویروس چگونه تشخیص میدهد میزبانش زن است یا مرد. تاکنون که جوابی برای این سؤال پیدا نشده است ولی غیرممکن هم نیست. تقریباً تمام هورمونها و دیگر مسیرها به صورتی اندک در بین زنان و مردان متفاوت هستند.
اگر مکانیسمی در این مورد پیدا شود، احتمالاً دستکاری در آن هم ممکن خواهد بود؛ میتوان طوری به ویروس القا کرد که در بدن زن هست تا واکنشها دیگری را که کمتر آسیب میزنند در پیش بگیرد!
تفاوتها جنسیتی
مطالعهی پیش رو بر هدایت آزمایشهای کلینیکی در هردو جنس تأکید میکند، به جای انجام آن در مردان که معمولاً مورد مطالعه میباشد. انگلها در هر دو جنس به صورتی متفاوت رفتار میکنند؛ بنابراین ما نیاز داریم تا بفهمیم که آنها در هر کدام از جنسیتها چه کاری انجام میدهند.
با این که ما تکامل پاتوژنها را در این موضوع عامل معرفی کردیم ولی مثلاً در مثال HTLV-1 باید علاوه بر آن به تفاوتهای فرهنگی و اخلاقی در سبک زندگی هم توجه شود. قدم بعدی بررسی این موضوع در حیوانات میباشد؛ برای مثال در رتروویروس که موجب ایجاد سرطان در مرغها میشود، جنس نر بیشتر تومور در بدن خود تشکیل میدهد.
آیا فشار انتخاب طبیعی روی ویروسها میتواند دلیل این ادعای مردها باشد که بیشتر دچار سرماخوردگی یا آنفولانزا میشوند؟ این مورد قابل انتظار نبود. چون زنان زحمت بیشتری برای ادامه نسل میکشند این نحوهی تکاملی شاید نوعی عذرخواهی از طرف مردان باشد.