مهاجرت به آمریکا
در میان تاریخ آمریکا، مهاجران نقشی بسیار مهم در رشد و پیشرفت این کشور داشتهاند. آنها دنبال فرصتهایی بودند که در سرزمین مادری خود نمییافتند؛ در بسیاری از موارد، آنها از تعقیب و آزارهای قومی و مذهبی و یا از وحشت جنگ و بلایای طبیعی فرار میکردند.
دانشمندانی از هر نوع جزو کسانی بودند که به دنبال زندگی جدیدی در آمریکا میگشتند. بر همین روال آنها تخصصی را با خود آوردند که به صورتی جدی موجب پیشرفت در زمینههای مربوطه و پیشبرد اکتشافات علمی در فیزیک نظری گرفته تا پاتولوژی و بیوشیمی گشت.
دانشمندان مهاجر همچنین به خاطر سوابق خود در گذشته برخی از بالاترین تمجیدات را ازآن خود کردهاند؛ بر اساس گزارش Forbes از سال ۲۰۰۰، ۴۰% جوایز نوبل توسط آمریکاییها در زمینههایی مثل شیمی، پزشکی و فیزیک دریافت شد (۳۱ از ۷۸ تا) که مهاجر بودند. در ادامه با ۱۱ دانشمندی که سفر علمی خود را در کشورهایی متفاوت آغاز کردهاند، آشنا میشوید ولی نهایتاً مسیرها همگی به آمریکا منتهی شده،کشوری که آنها آن را خانهی خود میدانند.
جان جیمز اودوبان (John James Audubon): طبیعیدان و هنرمند (۱۷۸۵–۱۸۵۱)
جان جیمز اودوبان در Saint Domingue که با نام هائیتی شناخته میشود به دنیا آمد و در فرانسه پرورش یافت. او در سن ۱۸ سالگی و در سال ۱۸۰۳ به آمریکا فرستاده شد تا از شر تعقیب ارتش فرانسه رهایی یابد.
اودوبان جهان طبیعی را بررسی کرده و مشاهدات خود را مستند نمود و علاقهی خاصی به پرندهها داشت. او ۲۵ گونه و ۱۲ زیرگونهی جدید را کشف کرد ولی شاید به واسطهی نقاشیهای طبیعیش از زندگی پرندهها معروف باشد. او آنها را با دقت رنگی و جزئیات آناتومیکی بالایی به تصویر کشید. محصول کار وی کتاب “پرندههای آمریکا” است که مشتمل بر ۴۳۵ نقاشی آبرنگ است و به عنوان نقطهی عطفی در تصویرسازی حیاتوحش در نظر گرفته میشود.
جان مویر: طبیعیدان و نویسنده (۱۸۴۸–۱۹۱۴)
طبیعیدان و نویسنده، جان مویر در اسکاتلند به دنیا آمد و در سال ۱۸۴۹ به همراه خانوادهاش به ویسکانسین مهاجرت نمود. او از زمان کودکی با فضاهای بکر و وحشی به هیجان میآمد و زیبایی دنیای طبیعی را مشاهده کرده و آن را مینوشت.
مویر با انتشار ۱۰ کتاب و ۳۰۰ مقاله سفرهایش را توصیف کرده و قدردانی از طبیعت و حفظ منابع طبیعی را تقویت نمود. او وسیلهساز به وجود آمدن چندین پارک ملی، از جمله Yosemite، Petrified Forest، Mount Rainier و Grand Canyon شد. او همچنین همکاریهای نزدیکی با رئیسجمهور روزولت برای وضع قوانین و برنامههای حفظ منابع طبیعی داشت.
آلبرت انیشتین: فیزیکدان نظری (۱۸۷۹–۱۹۵۵)
انیشتین زادهی آلمان راهی پرپیچ و خمتر را نسبت به دیگران برای شهروندی آمریکا طی نمود. او شهروندی خود را در آلمان در سال ۱۸۹۶ و در سن ۱۷ سالگی کنار گذاشت و در سال ۱۹۰۱ شهروند سوئیس شد ولی در سال ۱۹۱۴ وارد سرویس شهری در آلمان شده و شهروندی این کشور را پدیرفت ولی فقط به خاطر این بود که آن را دوباره کنار گذاشته و در سال ۱۹۳۳ از دست ضدیهودیها و رشد روزافزون حزب نازی فرار کند. پس از مهاجرت به آمریکا و کسب کرسی استاد فیزیک نظری در دانشگاه پرینستون شهروندی آمریکا را گرفت و علاوه بر آن شهروند سوئیس نیز محسوب میشد.
انیشتین جایزهی نوبل فیزیک را در سال ۱۹۲۱ بخاطر توضیح پدیدهی فوتوالکتریک (اینکه چگونه نور الکتریسیته ایجاد میکند) و کشف رفتار ذرهای نور به همراه رفتار موجی آن کسب نمود. او همچنین نظریهی نسبیت فضایی را گسترش داد و جاذبه را به انحنای فضا و زمان ربط داد. (اولین نظریهی بزرگ دربارهی گرانش از زمان نیوتون)
گرتی کوری: بیوشیمیدان (۱۸۹۶–۱۹۵۷)
در پراکِ چکاسلواکی که اکنون با نام جمهوری چک شناخته میشود، به دنیا آمد. پس از کسب دکترای پزشکی خود در دانشگاه ژرمن پراگ همراه همسرش کارل فردیناند کوری به آمریکا مهاجرت نمود و در ۱۹۲۸ تابعیت این کشور را پذیرفت.
کوری به عنوان استاد بیوشیمی در مدرسهی پزشکی دانشگاه واشنگتن مشغول به کار شد. او در بیشتر کارها با همسرش که او نیز بیوشیمیدان بود همکاری میکرد و آنها به همراه یکدیگر در سال ۱۹۴۷ نوبل پزشکی یا فیزیولوژی را بخاطر کشف شکلی از گلوکز که به درک علمی نقش هورمونها در متابولیزه کردن قندها و نشاسته کمک کرد، دریافت نمودند.
آلبرت کلود: بیولوژیست سلولی (۱۸۹۸–۱۹۸۳)
آلبرت کلود در بلژیک به دنیا آمد و در همان کشور درجهی پزشکی خود را در ۱۹۲۸ کسب نمود. او همان سال به نیویورک سفر کرد تا در مؤسسهی پزشکی راکفلر کار کند و در سال ۱۹۴۱ شهروند آمریکا شد.
کلود زمینهای را در بیولوژی سلولی با گسترش روشی به منظور جداسازی قسمتهای مختلف سلول زنده راهاندازی کرد که به کمک آن بتوان سلول زنده را زیر میکروسکوپ الکترونی با بزرگنمایی بالا بررسی نمود. او نوبل پزشکی یا فیزیولوژی را بخاطر کار پیشگامانهی خود در سال ۱۹۷۴ به صورت مشترک دریافت نمود و دهههای آینده را نیز صرف نگاشت ساختارهای سلولی و عملکرد آنها کرد.
ماریا ژئوپرت مایر (Maria Goeppert Mayer): فیزیکدان نظری (۱۹۰۶–۱۹۷۲)
ژئوپرت مایر در تیم پروژهی منهتن کار میکرد؛ برای جداسازی ایزوتوپها اورانیوم به منظور ساخت سلاح هستهای. او سپس در گسترس مدل جدیدی برای توضیح چگونگی شکافت هستهها در اتمها بر پایهی سطوح انرژی آنها همکاری نمود و جایزهی نوبل فیزیک را در سال ۱۹۶۳ برای این اکتشاف به همراه چند تن دیگر کسب نمود.
انریکو فرمی (Enrico Fermi): فیزیکدان (۱۹۰۱–۱۹۵۴)
فرمی فیزیکدان، شخصیت علمی برجستهی عصر هستهای، در رم به دنیا آمد و درجهی دکترای خود را در فیزیک از دانشگاه Pisa در سال ۱۹۲۲ دریافت نمود. او جایزهی نوبل فیزیک را در سال ۱۹۳۸ بخاطر کشف عناصر پرتوزای جدید بدست آورد و سپس به آمریکا مهاجرت کرد. تحت فشارهای دیکتاتوری فاشیستی موسولینی تصمیم گرفت شهروندی ایالاتمتحده را بپذیرد.
فرمی بیشتر به خاطر رهبری تیمی از فیزیکدانان پشت پروژهی فوق سری منهتن معروف است که در سال ۱۹۴۱ توسط دولت ایالاتمتحده شکل گرفت. تحت هدایت فرمی، دانشمندان پروژهی منهتن اولین واکنش زنجیرهای هستهای کنترل شده را تولید کردند؛ پیشرفت غیرمنتظرهای که به ساخت اولین سلاح هستهای جهان انجامید.