سری داستانهای شبانه را پنجشنبهشب هر هفته در دکتر مجازی بخوانید.
[۰۱:۳۱]
– خوابی؟
– نه.. انگار که توام بیداری p:
[۰۱:۳۲]
– نمیتونم بخوابم. داره باد میاد. صداش زیاده. تو چرا بیداری؟ p:
– درس 🙁
– جدیدن اسم فیلم خاکبرسری شده درس؟ p:
– آنی لطفا!
[۰۱:۳۴]
– منکرش که نیستی؟ p:
[۰۱:۳۶]
– هنوز تو شوک کار امروز جانیام!!
– منم … پسره مشکل داره کلن …
– باد صداش خیلی شدیده. عجبیه!
– اینجا که باد نمیاد. فقط بارونه.
[۰۱:۳۷]
– خوش به حالت. نمیتونم اینطوری بخوابم p:
– آره تو راس میگی 😉
[۰۱:۳۸]
– آره اصن تو خوبی.
– فک کنم یه صدایی از تو حیاط اومد.
[۰۱:۳۹]
– به بابای دیوونت بگو یه نگاه بندازه p:
– خونه تنهام. ملت رفتن تعطیلات. بهت که گفته بودم!
[۰۱:۴۰]
– آره؟ تا کی میمونن؟ پس شبا رو باید بیشتر بیدار بمونیم D:
– صدا شبیه صدای پاس .. ولی عجیبه. تخت خیلی حال میده. حوصله چک کردنش رو ندارم!!
[۰۱:۴۱]
– مطمئنی نمیخوای بیرون رو نگاه کنی؟ اونم الان که تنهایی! شاید واقعن یکی واستاده تو باغچهتون داره تو رو میپاد؟ p:
[۰۱:۴۱]
– خیلی بامزهای واقعن.
– بیخیال بابا. چیزی نیست.
– باید یه نگاهی بندازم
[۰۱:۴۳]
– اگه کسی تو حیاط باشه به کی زنگ میزنی؟ p:
[۰۱:۴۵]
– دیوید یکی تو باغچس!!!
– واقعن؟!
– آره پشتش رو دارم میبینم. یه مرده …
[۰۱:۴۶]
– داره چیکار میکنه؟
– فک کنم … دنبال یه چیزی میگرده؟ چار دست و پا نشسته تو باغچه …
– خخخخ. حتمن نشئهست. دنبال موادشه p:
[۰۱:۴۸]
– دیوید یکم جدی باش! چه خاکی تو سرم بکنم؟؟
[۰۱:۴۹]
– هیچی! خودش میره حتمن (:
– یا خدا! داره زمین رو میکنه! باغچه رو نابود کرد!
[۰۱:۵۰]
– لعنتی برگشت اینور
– چه شکلیه؟
[۰۱:۵۱]
– دیوید اصلن خندهدار نیست
– چی؟
– چطوری این کارو میکنی؟
[۰۱:۵۲]
– یعنی چی؟
[۰۱:۵۴]
– دارم میبینمت دیگه تویی! تو حیاط. چطوری گوشی دستت نیست اینارو میفرستی؟ بالا رو ببین! اینجام پای پنجره! نمیبینی منو؟
– آنی داری منم میترسونیا! من قطعن الان تو حیاط شما نیستم :/
– تو رو خدا تمومش کن. صورتتو دارم میبینم. اون کاپشن مسخره فوتبالت که خیلیم بهش افتخار میکنی تنته!
[۰۱:۵۵]
– حتمن یکی دیگس که شبیه منه .. آنی من واقعن خونم. من هیچوقت از این مدل شوخیا نمیکنم.. (:
– دیوید حتمن یکی از دوستاته که میخواد منو بترسونه. آخه کی میاد کاپشن تو رو بپوشه؟
– هزارتا کاپشن مثل اون تو دنیا هست! دوستامم اصلن شبیه من نیستن. حتمن توهم زدی 😉
– دوباره داره میکنه! برو دیگه!!!
[۰۱:۵۶]
– آنی تو خونه تفنگ دارین؟
– بچه نشو دیوید. من کسی رو نمیتونم بزنم!
[۰۱:۵۷]
– قرار نیست ماشه بکشی که. فقط ببینه که اسلحه داری.
– اسمتو مگه پشت کاپشنت ننوشتی؟
[۰۱:۵۸]
– آره همه بچههای تیم اسمشون پشت کاپشنشون هست.
[۰۲:۰۰]
– خو اسمتو دارم رو کاپشن یارو میبینم دیگه!
– جان؟!
[۰۲:۰۱]
– دیوید اصلن شوخی خوبی نیست!
[۰۲:۰۴]
– آنی کاپشن من تو کمدمه…
– لعنتی منو دید
– چرا داره میخنده
– داره میاد
– زنگ بزن پلیس!!
[۰۲:۰۵]
– آنی؟
[۰۲:۰۷]
– آنی کجا رفتی؟
[۰۲:۱۲]
– من زنگ زدم پلیس خبرشون کردم. نیم ساعت دیگه میرسن.
[۰۲:۱۵]
– آنی زندهای؟!
[۰۲:۱۷]
– تو خونس نمیتونم صحبت کنم. چراغارو خاموش کردم یه چاقوام برداشتم. نمیتونم بنویسم سختمه
– فقط ۲۰ دقیقه دیگه دووم بیار. پلیس الان میرسه.. الان از کجا میدونی یارو کجای خونس؟!
– یارو؟ اصن شبیه آدم نبود. هیچ آدمی اونطوری نمیخنده
– یا خدا! الان میدونه کجایی؟!!
– نه وقتی دیدم داره میاد سمت خونه چاقو رو برداشتم و تو کمد قایم شدم. الان تو خونس.
– نگران نباش. معتاد به عقلشم نمیرسه تو کمد پیدات کنه. پلیس الاناس که برسه.
[۰۲:۱۸]
– داره صدام میزنه!
– صداش شبیه تو نیست دیوید!
– خیلی عمیقه
– خونه رو ورداشته
– رفته رو مخم
– چی میگه مگه؟
[۰۲:۱۹]
– بیا بیرون آنی!
– فقط میخوام ببینمت!
– همش اینو میگه!
[۰۲:۲۰]
– دیوید به نظرت من دیوونه شدم؟
– چرا اینجوریم
[۰۲:۲۱]
– آنی فقط ده دقیقه دیگه دووم بیار. تو میتونی.
– داره از پلهها میاد بالا .. ولی خیلی آروم. عجیبه
– دیوید چرا شبیه تو بودش آخه؟ چرا تو؟
– به خدا نمیدونم آنی!!
– میتونی جلوشو بگیری؟
– تو رو خدا یه کاری بکن!
[۰۲:۲۲]
– اگه کاری از دستم بر بیاد حتمن انجام میدم.
– تو هاله!
– دیوید من هیچی به خونوادم نگفتم .. موقعی که داشتن میرفتن.
– سرم تو آهنگ بود.
– یعنی دیگه نمیبینمشون؟
[۰۲:۲۳]
– آنی!
– این حتمن یه ربطی به تو داره دیوید. فقط تو میتونی جلوشو بگیری. یه کاری بکن!
[۰۲:۲۵]
– بابا به خدا نمیدونم!
– لطفن …
[۰۲:۲۷]
– نمیدونم. شاید چون خیلی بهت فکر میکنم …
– من همیشه به تو فکر میکنم.
[۰۲:۲۸]
– پس نکن.
– نمیدونم چطوری آخه
[۰۲:۲۹]
– ناخنشو داره میکشه رو دیوار. صداش داره نزدیکتر میشه … دیوید تو رو خدا!
– دارم سعیمو میکنم.
[۰۲:۳۱]
– آرومتر شد. ادامه بده.
[۰۲:۳۲]
– هر کاریه که داری میکنی جواب داد.
[۰۲:۳۴]
– تموم شد. صداش قطع شد.
– واقعن؟ همونجا بمون تا پلیس برسه!
– اگه رفته باشه به پلیس چی بگم؟
– همه چی رو آنی. هر چی که به من گفتی.
– فکر نمیکردم انقدر بهم فکر میکنی کلک! (:
[۰۲:۳۵]
– خوشحالم که تموم شد
– فردا میای اینجا؟ خیلی میخوام ببینمت (:
[۰۲:۳۶]
– حتمن خودمو میرسونم.
[۰۲:۳۸]
– عالیه! نمیتونم صبر کنم
[۰۲:۴۰]
– آنی…
– من از کجا بدونم که این الان خودتی؟
Annie96 آفلاین است.