آیا تاباندن نورهای روشن به بیمارانی که در کما هستند میتواند با تقویت ریتمهای طبیعی شبانه روزی، کمک کند که آنان به هوش آیند؟ بر اساس پژوهشی که در اتریش انجام شده پاسخ این سؤال مثبت است.
با توجه به این پژوهش، توانایی بدن برای برخاستن مجدد از وضعیت کما پس از آسیب شدید مغزی با میزان حفظ ریتمهای طبیعی شبانه روزی مرتبط است که این موضوع در ۱۸ بیمار که در حالات مختلف بیهوشی قرار داشتند، مورد بررسی قرار گرفته بود.
دانشمندان دریافتند که در صورتی که بدن به چرخهی طبیعی و سالم افزایش و کاهش دما در طول روز بازگردد، شانس هوشیاری مجدد در بیماران ممکن است افزایش یابد. دانشمندان همچنین متوجه این موضوع شدند که از ۸ بیمار(که در واقع زیرمجموعهای از ۱۸ نفر است) ، ۲ نفر از آنها پس از معالجه زمانبندی شده با نورهای روشن که به منظور راهاندازی فعالیت ریتمهای شبانهروزی و نوسانات روزانهی طبیعی دمای بدن انجام شده بود، افزایش سطح هوشیاری را نشان دادند.
کریستین بلوم (Christine Blume) محقق در زمینهی خواب و هوشیاری از دانشگاه اسلازبورگ اتریش میگوید:
هرچه قدر که الگوی تغییرات دمای بدن افرادی که آسیب شدید مغزی دیدهاند، به الگوی شبانهروزی افراد سالم نزدیکتر باشد، بیشتر از بقیهی بیماران از کما بهبودی یافتهاند.
یافتههای جدید بسیار مقدماتی و ابتدایی هستند ولی دانشمندان اشاره میکنند که نظارت بر ریتمهای شبانهروزی ممکن است روزی به عنوان یک ابزار تشخیصی برای نظارت بر بهبود بیمارانی که در کما هستند، استفاده شود. به علاوه، معالجاتی که این ریتمها را هدف قرار میدهند ممکن است در رسیدن بیمار را به حالت هوشیاری تسهیل نمایند.
ریتمهای شبانهروزی چرخههایی هستند که به بدن فرمان میدهند که چه هنگام بخورد،بخوابد یا بیدار شود. این ریتمها به وسیلهی عوامل محیطی مانند روز و شب ایجاد میشوند. در افراد سالم، این ریتمها شامل تغییرات کوچکی در دمای بدن میشوند. به طور کلی، دمای بدن در سول روز افزایش می یابد و در ۴ بعد از ظهر به حداکثر خود میرسد و در طز شب کاهش مییابد و در ۴ صبح به حداقل خود میرسد.
برای این پژوهش جدید محققان ۱۸ شخص با آسیب مغزی شدید را مورد بررسی قرار دادند:
۱-برخی از بیماران که در آنها سندرم ضعف پاسخ دهی تشخیص داده شده بود، حالت نباتی نام گرفتند.
۲-گروهی از افراد از کما خارج شده بودند و به حالت هوشیاری رسیده بودند؛ به این معنی که میتوانستند چشمان خود را باز کنند و دورههای خواب و بیداری داشته باشند ولی همچنان بیپاسخ هستند.
۳-گروهی دیگر از بیماران در حداقل وضعیت هوشیاری قرار داشتند؛ به این معنی که آنها علایم کمی از هوشیاری نشان میدادند.
برای یک هفته، محققان به طور مداوم دمای بدن افرادی را که برای این پژوهش داوطلب شده بودند، مورد بررسی قرار دادند. آنها همچنین سطح هوشیاری افراد را با مقیاس بهبود کما بررسی کردند که شامل آزمایشهایی اندازه گیری میزان پاسخدهی آنان به صدا و توانایی باز کردن چشمهایشان با تحریک و بدون تحریک میشد. آنها متوجه شدند بیمارانی که نمرهی بهتری در این ارزیابی کسب کرده بودند، الگوی دمایی مشابهتری با ریتم ۲۴ ساعتهی افراد سالم داشتند.
سپس محققان تلاش کردند تا ۸ نفر از بیماران را بیشتر به چرخهی طبیعی دمای بدن برگردانند. محققان این بیماران را به ضورت چرخههای دورهای طی مدت زمان یک هفته در معرض تحریک با نورهای روشن قرار دادند. دو تن از بیماران به این درمان پاسخ مثبت نشان دادند و در آنها افزایش علایم هوشیاری مشاهده شد.
به هر حال نمونهی تحقیقاتی این پژوهش از ۸ نفر تشکیل شده بود و بسیار کوچک بود بنابراین نمیتوان به طور قطعی نتیجهگیری کرد که تحریک با نور میتواند به عنوان یک ابزار درمانی برای افرادی باشد که آسیب مغزی شدید دیدهاند.
بلوم در ادامه گفت:
حقیقت امر اینجاست که ما میخواهیم این چرخهی عادی به بدن افرادی که به کما رفتهاند بازگردد. به همین دلیل ما پزشکان را تشویق میکنیم که محیطی در بیمارستان ایجاد کنند که از چرخهی طبیعی روز و شب پیروی کند. علی الخصوص لامپهای روشنایی میتوانند بسیار مؤثر واقع شوند.