در طول ۳۰ سال گذشته در General Social Survey۱، سه نفر از هر چهار بزرگسال آمریکایی گفته است که اعتقاد دارد رابطهی جنسی خارج از چارچوب ازدواج همیشه چیز غلطی است اما تعداد آمریکاییهایی که واقعاً گزارش کردهاند چنین روابط خارج از ازدواجی داشتهاند نسبتاً ثابت بوده؛ چیزی در حدود ۱۶%.
جمعیت مورد نظر ما برای طرح این مسأله در حال تغییر است. مطابق با تحقیق مؤسسهی مطالعات خانوادهی آمریکا، از سال ۲۰۰۰، سن شهروندان این کشور که خیانت کردهاند به صورت مداومی افزایش مییافته است.
دور و بر ۲۰۰۵، آمریکاییهای بالای ۵۵ سال شروع به گزارش نرخهای امور خارج از ازواجی نمودند که تقریباً ۵ یا ۶ درصد بیشتر از بزرگسالان جوانتر بود. تا سال ۲۰۱۶، ۲۰% پاسخدهندگان مسنتر اشاره کردند که رابطهی خارج از چارچوب ازدواج یا زنا داشتهاند، در حالی که این میزان برای افراد زیر ۵۵ در حدود ۱۴% درصد بوده است.
بررسیهای ژرفتر به این نتیجه رسید که تفاوت سنی را نمیتوان با تفاوتهای اجتماعی-دموگرافیک پایهای نظیر نژاد/قومیت، سطح درآمد یا تحصیلات توجیه کرد. این اعداد بر پایهی نظرسنجیای بدست آمدهاند که سؤالش این بود: “آیا تاکنون با کسی به غیر از شوهر یا زن خود هنگامی که ازدواج کرده بودید، رابطهی جنسی داشتهاید؟”
در حالی که بیشتر آمریکاییها تکهمسر هستند ولی همین آمار و ارقام هم قابلتوجه و به دلایلی از نظر آماری جالب است. اینها سخنان نویسندهی این تحقیق Nicholas H. Wolfinger میباشد. او پیشنهاد میکند که اوج امور جنسی شاید هم محصول سن و طول عمر ازدواجها باشد و هم مربوط به فرهنگ منطقهای باشد که افراد مسن در آن بزرگ شدهاند.
افراد متولد بین سالهای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۹ بالاترین میزان رابطهی جنسی نامشروع را گزارش کردهاند و بین نسل اولی هستند که انقلاب یا آزادی جنسی۲ را دیدهاند. آنها شاید تجربیات دست اولی با آزمایشهای عصر دههی ۱۹۷۰ با چندین شریک جنسی داشته باشند. تعداد کمی از افرادی هم که در اواخر دههی ۱۹۵۰ متولد شدهاند شاهد خیانت والدینشان بودهاند همین مسأله آنها را نسبت به مسائل حرام درمورد خیانت کنجکاو کرده است.
با این حال سؤال اصلی هنوز هم بدون پاسخ مانده؛ چرا افراد مسن آمریکایی در سالهای اخیر در زمینهی روابط خارج از چارچوب ازدواج چنین فعال شدهاند؟ این مطالعه پیشنهاد میکند که یکی از وسیلههای این هدف در دسترس قرار گرفتن داروهای اختلال نعوظ مانند ویاگراست که ۲۰ سال از ورود آنها به قفسهی داروخانهها نمیگذرد. با وجود این که در کل آمار طلاق در دهههای اخیر در آمریکا پائین آمده ولی این میزان در بین میانسالان بالاست.
یافتههای Wolfinger حاکی از این است که در طیفهای سنی بالاتر، داشتن رابطهی جنسی خارج از چارچوب ازدواج بر برهم زدن آن مقدم میباشد. به عبارتی دیگر، این روند در بین افرادی وجود دارد که در دهههای ششم و هفتم زندگی خود هستند؛ یعنی از عمر زندگی مشترک بسیاری از آنها ۲۰ یا ۳۰ سال میگذرد. (اگر پاسخدهندگان به نظرسنجی در دههی هشتم زندگیشان باشند، نرخ این روابط به صورت معناداری کاهش مییابد)
یکی از مطالعاتی که سال گذشته بر پایهی اطلاعات ملی این کشور چاپ شد، نشان داد زمانی که هر دو فرد شرکت کردهاند، روابط نامشروع نرخ طلاق را بالا نمیبرد اما همانطور که Wolfinger یادآور میشود، به نظر میآید روابط نامشروع هم دلیل و هم نتیجهی ازدواجی ناموفق باشد.
پینوشت:
- از سال ۱۹۷۲، نظرسنجی اجتماعی عمومی (GSS) جوانب شفاف و بدون سوگیری دربارهی چیزی که آمریکاییها در مورد مسائلی همچون اولویتهای ملی، جنایت و مکافات، روابط بینگروهی و اعتماد به نهادها فکر میکنند، در اختیار سیاستمداران، قانونگذاران و آکادمیها قرار میدهند.
- انقلاب جنسی (sexual revolution) یا زمان “آزادسازی جنسی” یک جنبش اجتماعی بود که نظام سنتی رفتارهای جنسی و روابط بین فردی را در غرب در فاصلهی سالهای دههی ۶۰ تا ۸۰ میلادی به چالش کشید. بسیاری از تغییرات در هنجارهای جنسی در این دوره، امروزه جریان غالب شدهاند.