انتشار این مقاله


چگونه مغز در برابر توهم مقاومت می‌کند؟

اگر حواس ما همواره قابل اعتماد نیستند چگونه می‌توانیم واقعیت و توهم را از هم تشخیص دهیم؟

بیش از ۳۰۰ سال پیش رنه دکارت فیلسوف سوال تامل برانگیزی را مطرح کرد: اگر احساسات ما همواره قابل اعتماد نیستند چگونه می‌توانیم واقعیت و توهم را از هم تشخیص دهیم؟

مطالعات جدید نشان می‌دهد ما قادر به تشخیص این دو از هم هستیم؛ زیرا مغز ما دائما با سوال کردن از انتظارات پیشین و باورهای خود واقعیت را تمییز می‌دهد. توهم زمانی رخ می‌دهد که این بررسی درونی شکست می‌خورد. این یافته می‌تواند درمان‌های مناسب‌تری را برای اسکیزوفرنی و دیگر اختلالات روان‌پزشکی موجب شود.

طبق گفته جورج نوتاف۱، عصب‌شناس دانشگاه اتاوا، این مطالعه به عنوان قدمی برای شناسایی نواحی از مغز که ایجاد توهم می‌کنند بسیار مهم است.

ما همواره جهان را آن‌طور که می‌بینیم یا می‌شنویم درک نمی‌کنیم. برای مثال در یک آزمایش طراحی شده در سال ۱۹۸۰ در دانشگاه Yale، محققان مکررا عکسی را به همراه یک آهنگ به داوطلبین نشان می‌دادند. زمانی‌که دانشمندان پخش آهنگ را متوقف می‌کردند شرکت‌کنندگان هم‌چنان به هنگام مشاهده عکس آن را می‌شنیدند. توهم شنیداری مشابهی در زندگی روزمره رخ می‌دهد، مانند زمانیکه فکر می‌کنید موبایل‌تان زنگ می‌زند یا ویبره می‌کند در حالی‌که موبایلتان خاموش است. آلبرت پاورز۲، روانپزشک دانشگاه Yale و نویسنده این تحقیق می‌گوید:

شخص به اندازه‌ای انتظار شنیدن صدا را دارد که مغز آن را می‌شنود.


مقاله‌ی مرتبط: با چشمان خود بشنوید!


طبق گفته فیلیپ کورلت۳ این مثال‌ها نشان می‌دهند توهم زمانی رخ می‌دهد که مغز نسبت به حواس دریافتی ارزش بیشتری به انتظارات و باورهایش درمورد جهان اطراف می‌دهد. برای آزمایش این ایده او و همکارانش تصمیم گرفتند ورژنی از آزمایش سال ۱۹۸۰ را در چهار گروه متفاوت انجام دهند. این گروه‌ها‌ شامل افراد سالم، افراد دچار روانپریشی که صدا‌ها را نمی‌شنوند، افراد مبتلا به اسکیزوفرنی (زیرمجموعه‌ای از روانپریشی) – که صداها را می‌شنوند – و افرادی که به طور معمول صداها را می‌شنوند اما برایشان آزاردهنده نیست؛ مانند افراد مبتلا به اختلال ساختگی (Self-Described Psychic)، می‌شد.

محققان به همه آموزش دادند که در ذهن‌شان یک تصویر شطرنجی را با آهنگی به طول یک ثانیه و یک کیلوهرتز همراه کنند. تیم شدت آهنگ و گاهی تن آهنگ را کاملا تغییر می‌دادند و از شرکت‌کنندگان خواسته شده بود زمانی‌که متوجه تغییر شدند دکمه‌ای را فشار دهند و افزایش یا کاهش شدت فشار نشان‌دهنده اطمینان آن‌ها از تغییر بود. هنگام تصمیم‌گیری شرکت‌کنندگان، محققین با استفاده از اسکن MRI فعالیت مغزی آن‌ها را ثبت می‌کردند.

فرضیه تیم این بود که افرادی که صداها را می‌شنوند با احتمال بیشتری توهمات شنیداری را باور دارند و این دقیقا همان چیزی بود که نتیجه گرفتند. محققان در مجله Science گزارش کردند افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و اختلال ساختگی ۵ برابر افراد سالم اظهار به شنیدن صدایی کردند که وجود نداشت و همچنین آن‌ها ۲۸٪ بیشتر از بقیه نسبت به شنیدن صدا اطمینان داشتند درحالی‌که هیچ صدایی وجود نداشت!


مقاله‌ی مرتبط: درک اشتباه مغز از محیط در بیماران اسکیزوفرنی


همچنین افراد مبتلا به اسکیزوفرنی و اختلال ساختگی هر دو در نواحی از مغز که مسئول کنترل ارائه درونی ما از واقعیت هستند، فعالیت‌های عصبی غیرعادی را نشان دادند. برای مثال هرچه شدت توهم فرد بیشتر بود فعالیت کمتری در مخچه دیده می‌شد. مخچه نقش اساسی در برنامه‌ریزی و هماهنگی حرکات آینده دارد، پروسه‌ای که نیازمند دریافت دائمی اطلاعات از محیط بیرون است.

پاورز معتقد است یافته‌ها تاکید می‌کنند که هنگام درک ما از جهان اطراف، ایده و باورهای ما می‌تواند به راحتی بر حواس ما غلبه کنند. مطالعات همچنین پیشنهاد می‌کنند که مخچه نقش کلیدی در برابر این تحریف دارد.

نورتاف می‌گوید آزمایشات آینده تفاوت‌های بین مغز روان‎پریش و سالم را در حالت استراحت بررسی خواهند کرد. اینگونه مطالعات می‌توانند راهنمایی باشند برای درمان‌های آزمایش مانند تحریک مغناطیسی که هدف آن سرکوب کردن یا افزایش فعالیت مغز در نواحی مشخص توسط جریان‌های الکتریکی است. به گفته ی کورلت حتی امیدوارکننده‌تر از آن چشم‌انداز پیش‌بینی بالینی احتمال ابتلای افراد به اسکیزوفرنی به کمک این مطالعات است که به افراد اجازه می‌دهد درمان‌های زودهنگام را شروع کنند.


۱. Georg Northoff
۲. Albert Powers
۳. Phillip Corlett

نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید