همسرم همیشه میگوید من هرگز نتوانستهام کاملاً کار را کنار بگذارم. آنقدر زمان را برای ساختن زندگی که ارزش زندگی کردن داشته باشد صرف کردهام که گاهی کاملاً فراموش میکنم باید از آن لذت برد!
چیزی که کمک فراوانی به حال من کرد، پیدا کردن سرگرمیهایی بود که از آنها لذت میبردم؛ نظیر باغبانی و مطالعه کردن. در طول سالها، تعادل بین زندگی و کار من بالا و پایین فراوانی داشته است اما همواره تلاش کردهام که خانوادهام را در نظر داشته باشم.
مقالهی مرتبط: نکتهای که باعث موفقیت استیو جابز، وارن بافت و بیل گیتس شد!
در ادامه، قوانینی که در رابطه با این تعادل آموختهام را مطالعه خواهید کرد.
۱. یک راه حل همهجانبه وجود ندارد
من نمیتوانم به یک خانم ۳۵ سالهی شاغل بگویم که چگونه تعادلش را پیدا کند. ارزشهای او، خواستههایش و نقطهنظرش نسبت به دنیا کاملاً با من متفاوت است. حتی ایدهی او دربارهی تعادل ممکن است متفاوت باشد. بنابراین، یک نسخهی کلی برای همهی افراد وجود ندارد. باید چیزی را که مناسب زندگی شماست، پیدا کنید. اساس رابطهی من و همسرم همراهی است؛ ما با یکدیگر برای ساختن زندگی متعادل تلاش میکنیم. این تعادل ممکن است در طول زمان تغییر کند اما چیزی که همواره در ذهنمان نگه میداریم این است که کاری نکنیم تا فرزندانمان احساس اضافی بودن را در زندگی والدینشان داشته باشند.
۲. در نظر داشته باشید که زمانهایی فرا خواهند رسید که تعادل خود را از دست میدهید
عالی شدن در هر کاری، چه در شغل و چه در مهارتی خاص، معمولاً به زمان فراوانی نیاز دارد. در نظر داشته باشید که زمانهایی فرا خواهند رسید که تعادل خود را از دست خواهید داد؛ خصوصاً اگر حرفهی خود را به تازگی آغاز کردهاید و در حال تلاش برای محکم کردن جای پایتان هستید. دشوارترین موضوع این است که بدانید چه زمان باید متوقف شوید، ارزیابی مجدد انجام دهید و تعادل خود را باز گردانید.
۳. خود را مسئول قرار دهید
من دوست دارم از خودم بپرسم، مهمترین کاری که اکنون باید در حال انجام دادن آن باشم چیست؟ جواب این سوال همیشه مرتبط با شغل نیست. ممکن است این باشد که اخیراً زمان کمی را با خانواده گذراندهاید حتی در زمانی که خانه بودهاید. با پرسیدن مداوم این سوال از خود اطمینان حاصل میکنید که زمان خود را به درستی سپری میکنید. کار را با کارآمد بودن اشتباه نگیرید.
مقالهی مرتبط: ۱۱ مهارت دستیابی به ابرموفقیت
۴. به یاد داشته باشید چه چیزی مهم است
من به دو پسرم افتخار میکنیم. بالندگی آنها را مدیون همسرم میدانم و دوست دارم بدانند چه اندازه برایم اهمیت دارند. به یاد دارم که چگونه از قرارهای ملاقات شغلی با عجله بیرون میآمدم تا مسابقهی بسکتبال آنها را از دست ندهم. کار همیشه وجود دارد اما همواره مسابقهی بسکتبالی نیست!
من تک فرزند هستم؛ خودخواه بودن برای من بسیار آسان است چرا که در زمان کودکی خواهر یا برادری نداشتم که به آنان اهمیت دهم. در گذشته مجبور شدم چندین بار زندگیام را الویتبندی کنم.
تنها به خاطر داشته باشید که بهای به دست آوردن پولِ بیشتر، خانوادهتان نباشد.