محققان ایالات متحده موفق شدند سلولهای مغزی خوکهای سربریده را به مدت ۳۶ ساعت حفظ نمایند. این کار موجب نگرانی در مورد اخلاقیات درگیر در چنین تحقیق اولیهای شده است. MTI Technology Review گفته است که یک تیم در دانشگاه یِیل به رهبری دانشمند عصبشناس، Nenad Sestan، آزمایشهایی را بین ۱۰۰ تا ۲۰۰ خوک از یک کشتارگاه انجام داده است.
دکتر Sestan، جایی که تیمش در اواخر ماه مارس در یک کنفرانس برگزار شده توسط موسسه ملی بهداشت ایالات متحده (NIH) خونرسانی به مغز خوکهای مرده را تجدید کرد، یافتههای این آزمایشها را ارائه داد.
محققان گفتند که موفق به رساندن اکسیژن به سلولها از طریق یک سیستم پمپاژ شدهاند و خون در دمای بدن نگهداری شده است. به لطف این سیستم، به نام BrainEx، میلیونها سلول در سلامت نگه داشته شدند به طوری که به صورت طبیعی قادر به انجام کار بودند.
با این حال، هیچ شواهدی نشان نمیدهد که این سلولها نوعی از آگاهی را تجربه کردهاند، با اشاره به این که Nenad Sestan نیز گفته «متقاعد» شده است که چنین نبوده. این مقاله میگوید: “چنین آزمایشهایی میتوانند پیشبینی پیشرفتهایی در بازگرداندن گردش خون در سطح میکروتیک، از جمله در مغز باشد”.
مقالهی مرتبط: ویرایش ژنی، پیوند اعضای خوک به انسان را به واقعیت نزدیک کرده است
آنها همچنین میتوانند به طور بالقوه در مطالعه و درمان برخی از سرطانها و بیماریهای ناتوانکننده مانند آلزایمر مفید باشند. هم زمان، این مقاله اشاره کرده است که خود Sestan برخی از مسائل اخلاقی درگیر در چنین تحقیقاتی را مطرح کرده است. سوال کلیدی این است که اگر یک مغز به این طریق احیا شود، آیا فردی که درگیر آن است، خاطرات، هویت و حقوق خواهد داشت؟
مقالهی مرتبط: چه چیزی مانع از کلون کردن انسانها میباشد؟
در گزارشی در مجلهی Nature، دکتر Sestan و ۱۶ دانشمند و فیلسوف برتر دیگر میگویند که مقامات باید قوانین خاصی را در زمینه کار بر روی مغز انسان وضع کنند.
اخیرا پیشرفتهایی در زمینهی آن چه که به عنوان “جایگزینهای مغز” ساخته شده از سلولهای واقعی انسان شناخنه شده دیده میشود – چه در ارگانوئیدهای کوچک رشد یافته در آزمایشگاه، چه در ماده خاکستری برداشته شده از بیمار انسانی و یا بافت مغزی کاشت شده در حیوانات – به عنوان بخشی از تلاشهای انجام شده برای مطالعه مغز.
ریسک موجود این است که هر چه جایگزینهای مغز بزرگتر و پیچیدهتر میشود، احتمال داشتن تواناییهای شبیه به حساسیتهای انسانی ممکن است کمتر شود. چنین ظرفیتهایی میتوانند شامل داشتن توانایی احساس لذت (تا حدودی) درد یا ناراحتی، توانایی ذخیره و بازیابی خاطرات و یا حتی داشتن ادراک یا آگاهی از خود باشد. این گروه استدلال کردند که نیاز به “دستورالعملهای روشن برای تحقیق” و کمیتههای نظارتی خاص وجود دارد.