ساعاتی پیش، دونالد ترامپ رسماً اعلام کرد که آمریکا از برجام خارج میشود. در قسمتی از سخنان او آمده است که:
در قلب توافق ایران افسانهای نهفته است که این رژیم، میتواند بدون داشتن سلاح هستهای، برنامهی صلحآمیز داشته باشد.
برجام با هدف کمک به صلح در منطقه و جهان ایجاد شده بود. ایران در قبال برداشته شدن برخی از تحریمهای اقتصادی، تعدادی از برنامههای هستهای خود، از جمله غنیسازی اورانیوم و برنامههای مرتبط با آن را متوقف کرد. حال سؤال ایجاست:
ایران با چه سرعتی میتواند برنامههای تعلیق شدهی خود را برگرداند؟
پاسخ این سؤال بستگی دارد به رفتاری که ایران با بازرسان کاملاً مستقل آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) در پیش میگیرد. ایران بارها به طور رسمی اعلام کرده که برنامهای برای ساخت سلاح اتمی ندارد. با این حال، سابق بر توافق ۲۰۱۵، بررسی سازمانهای امنیتی حاکی از آن بود که غنیسازی اروانیوم کافی برای یک سلاح، ماهها زمان خواهد برد. همچنین تخمین زده میشود که یک سال برای ساخت سلاحی که با موشک قابل حمل باشد، وقت لازم است. رئیس جمهور روحانی اعلام کرد که دستوراتی راجع به از سرگیری برنامههای هستهای صادر کرده است. با این حال باز هم نمیتوان مدت زمان مشخصی را تعیین نمود.
یکی از کارها، بازسازی هزاران سانتریفیوژی است که برای غنیسازی اورانیوم ضروری میباشد. بر اساس اعلام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران با پیاده و انبار کردن نزدیک به ۱۳,۰۰۰ سانتریفیوژ در مراکز فوردو و نطنز، و همچنین خروج ۹۵ درصد از اورانیوم غنیشده از کشور موافقت کرده است. ۵,۰۰۰ سانتریفیوژ نسل اول در نطنز و ۱,۰۰۰ سانتریفیوژ در فوردو هنوز کار میکنند. بر اساس توافق برجام، مقدار اورانیوم کمتر غنی شده برای استفاده در نیروگاههای هستهای به همراه تست سانتریفیوژهای جدید نیز محدود شده است.
از راکتور معروف آب سنگین اراک غافل نشویم. این مرکز، محل تولید پلوتونیوم بود که میتواند برای ساخت بمب هم مورد استفاده قرار گیرد. البته هستهی این راکتورِ تقریباً قابل استفاده، هماکنون با سیمان پر شده است. در عوض این کار، چین در حال کمک به ایران به منظور ساخت هستهای جدید برای تولید مقادیر ناچیزی پلوتونیوم میباشد.
بر اساس برجام، سیستم بازرسی سفت و سختی برای حصول اطمینان از مفاد توافق ایجاد شده است. خروج آمریکا از برجام، ضرورتاً به معنای تغییر فوری پروتکل بازرسی نیست. ولی اگر ایران، بازرسان را بیرون کرده یا دسترسی آنها را محدود کند، میتوان این گونه برداشت کرد که برنامهی غنی سازی اورانیوم دوباره شروع شده است.
سناریوی دیگر این است که ایران برنامهی هستهای خارج از دسترس آژانس را دنبال کند. این کار مستلزم بازساری کل چرخهی صنعت هستهای در کشور و صد البته مخفیکاری میباشد. تاکنون از طرف آژانس، چنین حرکتی از سوی ایران گزارش نشده است.
آیا ممکن است همکاریهای علمی تحت تأثیر قرار گیرند؟
در یک کلمه، نه. طی توافق برجام، احتمال ایجاد چندین برنامهی صلحآمیز هستهای در مرکز فوردو مطرح شده است، ولی تاکنون پیشرفت کمی را در این باره شاهد بودهایم. طی توافق از ایران خواسته شده تا به عنوان قدم اول، درخواستهای خود را مبنی برای انواع آزمایشگاههایی که قرار است ساخته شوند، اعلام کند. پس از ارائهی پروپوزالها، باید کارگاههایی به منظور کاوش در موضوعات تحقیقی احتمالی برگزار شود. گفتنی است، هم ایران و هم طرفهای غربی، دربارهی پیامدهای سیاسی منفی چنین همکاریهایی نگران بوده و هستند.
سانتریفیوژهای موجود در فوردو برای تولید ایزوتوپهای پایدار تجاری، دستکاری شدند تا در کارهای پزشکی و دیگر بخشها بتوان از محصولات آنها استفاده کرد. ولی بقیهی پروژهها با شریکهای اروپایی، مثل یک مرکز امنیت هستهای و ساخت خط بیم (beam line) مورد نیاز در شتابدهندهها، از مراحل گفتوگوهای اولیه جلوتر نرفتهاند. آمریکا هم که مکرراً از پیوستن ایران به ITER (رئاکتور گرماهستهای آزمایشی بینالمللی، در حال ساخت در فرانسه) ممانعت کرده است.
به طور گستردهتر، تصمیم ترامپ میتواند بر وضعیت طولانی مدت ایران بر جامعهی جهانی هستهای تأثیر بگذارد. کوری هیندرستین (Corey Hinderstein)، از ابتکار تهدیدات هستهای در واشنگتن، که تا پائیز گذشته مسئول مسألهی ایران در سازمان امنیت ملی هستهای آمریکا بود، میگوید:
بسیار مهم است که JCPOA [برنامهی جامع اقدام مشترک] را به عنوان تنها راه ارتباطی ایران با جامعهی بینالمللی علمی نبینیم. اگر ایالات متحده دیگر جزئی از برجام نباشد، توافق به خطر میافتد.