فصل بیست و پنجم از کتاب How life works | اثر Andrew Matthews
به خودتان مهر بورزید
با خود مهربان باشید
در پذیرش زندگیتان خطری وجود دارد؛ وقتی که متوجه خواهید شد که این شما بودهاید که مسئولیت چگونگی زندگی کردن خود را برعهده داشتید شاید بخواهید به خودتان آسیب برسانید! احتمال دارد از خودتان بپرسید: “من چطور میتوانستم اینقدر احمق باشم؟” شاید خودتان را سرزنش کنید و یا از خودتان متنفر باشید. چنین کاری واقعا ایدهی جالب و خوبی نخواهد بود.
راه بهتری برای صحبت با خودتان وجود دارد:
- من عمرم را با بهترین شیوهای کهمیدانستم سپری کردم.
- اکنون که بهتر میدانم احساس و تفکر متفاوتی خواهم داشت.
- اکنون که بهتر میدانم، بهتر نیز عمل خواهم کرد.
به خودتان تبریک بگویید که متوجه این نکته شدهاید. بدانید که شرم و سرزنشی نباید وجود داشته باشد.
چرا مهر ورزیدن به خود اهمیت دارد؟
هر موقعیتی را که تجربه میکنید بستگی به احساسی دارد که خود نسبت به خودتان دارید. هر تفکری، هر مکالمهای، هر لحظه بیداری، هر لحظه خیالپردازی به این وابسته است که شما عاشق خود هستید و یا از خود متنفرید و یا وابسته با اینکه در حال سرزنش و یا بخشش خودتان است یا خیر.
حال به عمق ماجرا رسیدهایم چراکه:
- زندگیای را که شما میسازید بستگی به نوع احساسات شما دارد.
- هیچ زمانی در زندگیتان وجود ندارد مگر اینکه شما آن را بخواهید. (چون به هر کجا که بروید شما همیشه آنجا حضور دارید!)
تجربهی هر اتفاقی که در زندگیتان رخ میدهد بستگی به این دارد که شما نسبت به خودتان چه احساسی دارید.
برای اینکه اتفاقات خوب، همواره در زندگی شما رخ بدهند، شما باید خودتان را دوست داشته باشید اما نه به شکل متکبرانه و خودپسندانه بلکه با روشی پذیرفتنی، ملایم و خوشبرخورد.
مقالهی مرتبط: ۱۰ گام رسیدن به شادی
افرادی که خودشان را دوست داشته و خودشان را قبول دارند پرانرژی و خوشبین هستند. آنها سالمتر هستند. آنها هم چالشهای خود را دارند اما مشکلات را به تنهایی حل نمیکنند. در چنین افرادی به نظر میرسد که کارها همیشه خوب پیش میرود. افرادی که خودشان را مدام سرزنش میکنند، زندگیشان پر از کشمکش و افسردگی است. شباهتها همه جا وجود خواهند داشت. مهم نیست که چقدر میدانید. برای اینکه زندگی شما در مسیر درستی قرار گیرد، باید خودتان را دوست داشته باشید.
اما چطور میتوانم خودم را دوست داشته باشم؟!
ببینیم بودا ما را در این زمینه به چه چیزی تشبیه میکند:
شما میتوانید تمام دنیا را به دنبال کسی باشید که بیشتر از خود شما، لایق عشق و علاقهتان باشد و آن شخص هیچ جا پیدا نمیشود. خود شما در این دنیا به اندازهی هر کسی لایق عشق و علاقهی خود هستید.
چه کاری میتوانید انجام دهید؟
بر روی نقاط مثبت خود تمرکز کنید
بررسی آنچه را که نسبت به خودتان دوست ندارید متوقف سازید. روی آنچه که نسبت به خودتان دوست دارید متمرکز باشید. در این صورت است که میبینید اتفاقات بد دور خواهند شد. آنچه را که بر آن تمرکز میکنید گسترش پیدا میکند.
همیشه در رابطه با خودتان خوب صحبت کنید و هرگز از خودتان انتقاد نکنید
این نوعی تخریب کردن خود و کاری آزار دهنده است. اگر راجع به خودتان چیز خوبی پیدا نمیکنید تا بگویید، پس لطفا صحبت نکنید!
به نکات خوب در افراد دیگر توجه کنید
افرادی که نسبت به خودشان احساس خوبی ندارند مدام در پی پیدا کردن اشتباهات دیگران هستند. نکتهی قابل توجه دیگر این است که همیشه به دنبال کیفیت صفتها در دیگران باشید. در آن صورت است که احساس بهتری نسبت به خودتان خواهید داشت.
در هر کجا به دنبال زیبایی باشید
برای تشخیص زیبایی در یک گل، کلیسا، صخره، غروب خورشید، یک توله سگ و… شما باید آن زیبایی را در درونتان داشته باشید در غیر این صورت نمیدانید که کی آن را دیدهاید.
قدردانی کردن از هر چیزی که در اطراف ما قرار دارد باعث میشود که ما خودمان را بیشتر دوست داشته باشیم.
به خانهی خود توجه کنید
جایی که زندگی میکنید بر نحوهی احساس شما تاثیر گذار است. فضایی ایجاد کنید که شما در آن آرامش داشته باشید. تمیزی هیچ هزینهای ندارد. اینکه در آپارتمان یک خوابهای زندگی کنید که تمیز است خیلی بهتر است تا در کاخی آشفته و کثیف زندگی کنید. خانهی شما ممکن است چندان زیبا نباشد اما میتواند تمیز باشد. عکس و تصاویری در خانهیتان قرار دهید که برایتان الهام بخش باشد.
فِرِد میگوید وقتی موفق شود دیگر مثل یک موش زندگی نمیکند. اشتباه است! برای موفق شدن شما باید شروع به خوب زندگی کردن کنید. اکنون باید احساس خوبی داشته باشید.
به پرورش خودتان توجه کنید
به جای اینکه بگوییم: “پرورش خویش یعنی چه” ابتدا میگوییم: “پرورش خویش چه چیزی نیست!”
لیزا فردی است که یک ماه اجاره بدهکار است و ده هزار دلار با کارت اعتباری بدهی دارد. او یک کیف دستی ۲ هزار دلاری میخرد و اظهار میکند که من شایستهی آن هستم! نخیر لیزا با هدر دادن پول زیادی که نداری، خودت را پرورش نمیدهی. تو درواقع خودت را تنبیه میکنی!
پرورش خود یعنی کارهایی را انجام دهید که باعث میشود احساس خوبی از انجام دادن آن داشته باشید. بدین معنی که:
- اگر آه در بساط ندارید؛ میتوانید در پارک قدم بزنید و از دیدن گلها لذت ببرید.در سالن ورودی یک هتل زیبای ۵ ستاره بنشینید و کتاب بخوانید. به صورت آنلاین با دوستانتان مطلب یاد بگیرید و هفتهای یک بار با دوستانتان گرم صحبت صمیمانه شوید.
- اگر پول اضافی دارید یک بلیط هواپیما بخرید و از امکانات ویژهی آن استفاده کنید تا برای اولین بار در زندگیتان با بلیط درجه یک سفر کنید. هفتهای ۱۰ دلار پس انداز کنید تا بتوانید مادرتان را برای یک روز ناهار در بهترین رستوران شهر میهمان کنید.
خودتان را عادت بدهید تا از لذت های مقرون به صرفه استفاده کنید. از همین اکنون شروع به پرورش خود کنید. وقت خود را با افرادی که حس خوبی به شما میدهند بگذرانید؛ این یعنی به دنبال تجارب شیرین باشید، توقعات خود را گسترش دهید تا کم کم احساس بهتری پیدا کنید.
تفکر
هدف از تفکر این است که بدون هدف باشید. برای انجام دادن کاری به قدری سرمان شلوغ میشود که گاهی فراموش میکنیم که انسان هستیم. تفکر آخرین تمرین برای داشتن احساس خوب است.
یاد بگیرید که دریافت کننده باشید. شاید دوستی مانند مری داشته باشید:
- او را برای صرف شام دعوت میکنید. میگوید: “خود را به زحمت نینداز!”
- برای او کادوی تولد میخرید.میگوید: “نباید این کار را میکردی!”
- به او تعارف میکنید که خریدهایش را برایش ببرید. میگوید: “خودم میبرم”
- به او میگویید زیبا استو میگوید: “بعضی از بخشهای بدنم چاق هستند!”
شما ممکن است مانند مری بوده باشید. اگر خواهان زندگی باشکوهی هستید، بیاموزید که کمک، دعوت، هدایا و نصیحتهای دیگران را با رضایت و شادمانی پذیرا باشید.
کارهایی را که دوست دارید انجام دهید. برای انجام دادن کارهایی که دوستشان دارید وقت بگذارید. اگر در زمانهای کاری نمیتوانید انجامشان دهید، در زمانهای بیکاری انجامشان دهید. اگر عاشق موسیقی، نقاشی و یا شنا با کوسهها هستید برای انجام دادنشان وقت بگذارید. وقتی کارهایی را که دوست دارید انجام میدهید به خودتان اثبات میکنید که من شایستگی انجامش را داشتم و آن چیزی که برایم اهمیت دارد برایم بسیار باازرش است.
به خودتان عشق بورزید. اگر فکر میکنید که دوست داشتن یا بخشیدن خودتان دشوار است، عکسهای کودکی دو یا چهار سالهی خود را روی میز خود بگذارید. آیا باز هم فکر میکنید که بخشیدن یک بچهی ۴ ساله سخت است؟
ما همسرمان، والدین و دوستانمان را دوست میداریم با اینکه میدانیم آنها عالیِ عالی نیستند؛ پس چرا فکر میکنید که شما باید عالی باشید؟ به خودتان بگویید که نیازی نیست تا من عالی باشم. گفتن این جمله واقعا عالیست!
به خودتان ارزش و بها دهید. یک زندگی شادمان پیشرفت میکند نه کمالگرایی! هر قدم کوچکی که برای پیشرفت خودتان برمیدارید تکریم کنید و برای آن جشن بگیرید.
مخلص کلام
به خودتان مهر بورزید چراکه کیفیت زندگی شما وابستگی به این موضوع دارد.