بر اساس مطالعه جدید، مغز ما تحت بیهوشی عمومی به پردازش اطلاعات ادامه میدهد.
آگاهی، از چیزی که ما فکر میکنیم پیوستهتر و بادوامتر بنظر میرسد. نه تنها تجربیات نزدیک به مرگ بلکه مطالعات اخیر نیز نشان میدهند آگاهی، حداقل ۲ تا ۲۰ ثانیه پس از مرگ نیز وجود دارد.
اکنون، مطالعه جدیدی تحت هدایت تیم تحقیقاتی بین المللی نشان میدهد بیهوشی عمومی ممکن است به اندازهای که ما فکر میکنیم، عمومی نباشد. در حقیقت، این مطالعه نشان میدهد قسمتهایی از آگاهی ما طی این فرآیند، “بیدار” باقی میماند.
تیم تحقیق، تحت هدایت مشترک دکتر Harry Scheinin، استاد فارماکولوژی و متخصص بیهوشی دانشگاه Turku مالزی و Antti Revonsuo، استاد علوم اعصاب شناختی دانشگاه Skovde سوئد و استاد روانشناسی دانشگاه Turku قرار داشت.
نتایج این مطالعه در نشریه Anesthesiology منتشر شدهاست.
مطالعه مغز تحت بیهوشی
دکتر Scheinin و همکارانش بصورت تصادفی، ۴۷ داوطلب سالم را بمنظور دریافت propofol یا dexmedetomidine گروه بندی کردند. این داروها بصورت تدریجی تا زمان عدم پاسخ شرکت کنندگان و یک “فقدان احتمالی آگاهی”، به بدن داوطلبان اعمال شد. در مرحلهای از این فرآیند تدریجی، “تلاشی بمنظور بیدار کردن شرکت کننده برای بازیابی پاسخ دهی با وجود تزریق ادامه دار دارو صورت گرفت”.
حین بیهوشی، برای تمامی شرکت کنندگان، جملات متجانس و نامتجانس پخش شد. جملات متجانس، طبق انتظار پایان مییابند درحالیکه جملات نامتجانس این چنین نیستند. برای مثال، جمله “آسمان شب با گوجه فرنگیهای سوسو زن پر شدهاست” جملهای نامتجانس است.
فعالیت مغزی آنها توسط الکتروانسفالوگرام (EEG) و توموگرافی تابش پوزیترون (PET) مورد پایش قرار گرفت.
بصورت طبیعی، حین بیداری، EEG یک spike در فعالیت مغزی فرد در زمان شنیدن یک جملهی نامتجانس ثبت میکند. ولی محققان از موردی جالب که در زمان بیهوشی عمومی در مغز رخ میدهد، پرده برداشتند.
مغز، تحت بیهوشی عمومی صدا را پردازش میکند
مولف دستیار مطالعه، Katja Valli از دانشگاه Skovde شرح میدهد: “زمانیکه ما از dexmedetomidine استفاده کردیم، کلمات مورد انتظار نیز باعث تولید پاسخ قابل توجهی شدند، بدین معنی که مغز در تلاش بود تا معنای کلمات را تفسیر کند. با این حال، پس از اینکه شرکت کنندگان از بیهوشی بیدار شدند، آنها جملاتی را که شنیده بودند، به یاد نمیآوردند و نتایج برای هر دو دارو، مشابه بود.”
بعلاوه، محققان این مورد را که آیا مغز شرکت کنندگان صداهایی را که به شکل کلمه نبودند تفسیر کردند، مورد بررسی قرار دادند. برای تمامی داوطلبان تحت بیهوشی، طیفی از صداهای ناخوشایند پخش شد، همچنین پس از کسب اگاهی، صداهای مشابهی برای آنها پخش گردید. نتایج EEG نشان داد مغز آنها در حالت بیهوشی، نسبت به صداهای ناخوشایند در مقایسه با صداهای جدیدی که اصلا نشنیده بودند، سریعتر واکنش نشان داد؛ این مورد نشان دهنده آشنایی با صداهاست.
دکتر Harry Scheinin میگوید: “به بیان دیگر، مغز میتواند صداها و کلمات را با وجود عدم یادآوری بعدی آنها، پردازش کند. برخلاف باور معمول، بیهوشی نیازی به فقدان کامل آگاهی ندارد، و تنها کافی است ارتباط بیمار را با محیط قطع کند.”
نتایج این مطالعه با نتایج مطالعات پیشین منطبق است و محققان عاملی را که باعث قابل اعتماد بودن پروتکل این مطالعه میشود، شرح میدهند. آنها میگویند استفاده از تزریق مداوم در زمان نیمه-هوشیاری و تحت بیهوشی، دانشمندان را قادر ساخت تا تاثیرات داروها را بدون دیگر اثرات مداخلهگر، تشخیص دهند.
تاکنون، فهم کامل اینکه آیا بیهوشی باعث فقدان کامل آگاهی میشود، دشوار بودهاست.