اثر استروپ پدیدهای است که طی آن فرد به جای رنگ یک کلمه، به مفهوم خود آن کلمه توجه نشان میدهد. برای مثال، ممکن است کلمهی «آبی» با جوهر قرمز بر روی کاغذ چاپ شده باشد، و از شما بپرسند که واژهی چاپ شده بر روی کاغذ چه رنگی است. بسیار اتفاق میافتد که افراد به جای توجه به رنگ کلمه، به خود آن کلمه (که نام یک رنگ است) توجه کرده، و در پاسخ میگویند «آبی». در صورتی که این واژه به رنگ قرمز نوشته شده است. اثر استروپ ایدهی اصلی دستهای از بازیهای موبایل است که برای تقویت عملکرد ذهنی طراحی و عرضه میشوند.
اثر استروپ
با این که اثر استروپ در نگاه اول بسیار ساده و حتا خندهدار به نظر میرسد، اما ساز و کاری که موجب بروز چنین اثری در مغز میگردد کاملاً جدی است. اثر استروپ در واقع تأخیر در پاسخ مغز به نام رنگهایی است که با یک رنگ دیگر نوشته شدهاند. تعیین رنگ یک کلمه هنگامی سادهتر خواهد بود که معنای خود این کلمه متناسب با رنگ آن باشد. برای مثال، اگر واژهی «سیاه» را با خودکار سیاه بر روی کاغذ بنویسیم، هر کسی خیلی راحت میتواند بگوید که رنگ این کلمه سیاه است. اما اگر همین کلمهی «سیاه» را با خودکار نارنجی نوشته و از دوستمان بپرسیم که این کلمه چه رنگی است، ممکن است به سرعت پاسخ دهد که رنگ آن سیاه است. در حالی که اینچنین نیست!
مقالهی مرتبط: تأثیر رنگها بر عملکرد مغز چیست؟
اثر استروپ که این روزها به بازی استروپ تبدیل شده است، نشان میدهد که تداخل بین دو متغیر (خود کلمه و رنگ آن) تا چه حد میتواند در زمان واکنش مغز نسبت به آن تأثیر داشته باشد. این پدیده برای اولین بار در دههی ۱۹۳۰ توسط یک روانشناس آمریکایی به نام «جان ریدلی استروپ» مطرح شد، و در ادامه اثر استروپ نام گرفت. مقالهی اصلی جان ریدلی استروپ که در باب این پدیده نوشته شده، جزو معروفترین مقالات در حوزهی روانشناسی بوده، و در کنار مقالاتی قرار گرفته که بیشترین آمار استناد را در مقالات دیگر داشتهاند. اثر استروپ صدها بار توسط روانشناسان دیگر و ادوار زمانی متفاوت بررسی و تأیید شده است.
ساز و کار اثر استروپ چگونه است؟
معنی خود کلمه (که اغلب نام یک رنگ است) با رنگ قلم تداخل کرده و باعث کاهش توانایی فرد در اعلام صحیح رنگ کلمه میشود. دو نظریهی جداگانه برای توجیه علت بروز این اثر ارائه شده است.
- نظریه توجه انتخابی: بر اساس این نظریه، مغز برای تشخیص رنگ کلمات به توجه بیشتری نسبت به خواندن خود کلمات نیاز دارد.
- نظریه سرعت پردازش: این نظریه میگوید که افراد با سرعت زیادی میتوانند واژگان را بخوانند، اما در تشخیص رنگ واژه خیلی سریع عمل نمیکنند. تفاوت در سرعت پردازش این دو فعالیت موجب میشود ما خیلی قبلتر از آن که متوجه رنگ کلمه شویم، خود کلمه را ادا کنیم. در نتیجه اثر استروپ نمایان میشود.
- سلاست: مطابق با این نظریه، برای خواندن خودبهخودی (سلیس) واژگان نیاز به توجه چندانی نیست. مغز به طور خودبهخودی و بدون فکر کردن قادر به ادا کردن واژگان نوشته شده است. با این حال، تشخیص رنگ کلمهها فعالیتی نیست که مغز بتواند آن را به صورت کاملاً خودبهخودی پردازش کند. مغز با آن که قادر است در آن واحد معنای کلمات نوشته شده را درک کند، اما برای تشخیص رنگ این واژگان به توجه بیشتری نیاز خواهد داشت. این مسئله موجب کاهش سرعت پردازش در تشخیص رنگ کلمه میگردد.
حال این کلمات چه رنگی هستند؟
نارنجی
سفید
بنفش