پرواز بر فراز ابرها به همراه پرندگان، دندانهایی که از دهان به بیرون میریزند یا یک دیوانهی زنجیری به دنبال شماست. رویاها وسیلهی نقلیه ما به دنیای خیال جایی که منطق ردپایی از خود به جای نگذاشته است. برخی از ما مشتاق خوابیدن و شناور شدن در رویاهایمان هستیم.
اما آیا همه خواب میبینند؟ درحالی که بسیاری از ما هفتهای ۱ یا ۲ خواب را به یاد میآوریم اما برخی از خواب مانند یک نوار خالی یاد میکنند.
حتی کسانی وجود دارند که ادعا میکنند تا به حال خواب ندیدهاند. حدود ۱ نفر از هر ۲۵۰ نفر میگویند که تا به حال حتی ۱ خواب را نیز به یاد نمیآورند.
چه چیز کسانی را که رویاهایشان را به یاد نمیآورند از باقی متمایز میکند؟ آیا ممکن است که مغز تولید رویاها را متوقف کرده باشد؟ و آیا کسانی که گزارش میکنند تا کنون خواب ندیدهاند اختلالی در مغز دارند؟
رافائل والات نوروساینس متخصص خواب و رویا مرکز تحقیقاتی دانشگاه کالیفرنیا، این سوالات مورد کنکاش قرار داده است.
رویاها یکی از آخرین مرزهای میان ادراک ما از ذهن انسان است.
والت
و شناخت چگونگی و دلیل یاداوری رویاها به دانشمندان در حل برخی از معماهای پیرامون رویا و ذهن کمک خواهد کرد.
تلاشهای والت و همکارانش در این زمینه توانسته است با کشف نکاتی ریز میان کسانی که رویا میبینند و آنهایی که به ندرت یا هرگز رویا نمیبینند، افتراق قائل شده است.
آیا خواب دیدن یک اصل کلی است؟
اما اول اینکه تقریبا اکثر افراد خواب میبینند. در واقع خواب دیدن به تسریع حل مشکلات، تثبیت حافظه و تنظیم احساسات کمک میکند. اما همه خوابهایشان را به خاطر نمیآورند و فراموش کردن رویاها کاملا طبیعی تلقی میشود. به عنوان یک صل کلی، حافظهی مربوط به رویاهایمان سریعا از میان میرود. زمانی که از خواب برمیخیزیم به نا به گفتهی والت تثبیت رویاها بسیار شکننده هستند. تنها صدا آلارم برای از میان بردن آنها کافی است تا دیگر نتوانیم رویاها را از حافظهی کوتاه مدت به عنوان حافظهی بلندمدت ثبت کنیم.
والت میگوید بیدار شدن از خواب مانند انتقال از هوا به درون آب است در حالی که در دست مشتی شن داشته باشی و تلاش کنی همراه با شنا آن شنها را نیز از دست ندهی. خوابها و رویاهامن به مسابهی همان شنها هستند و حفظ این خاطرات شکنندهی رویاهایتان سختترین کارهاست.
اما به نا به دلایلی برخی از ما در یادآوری آنها ماهرتر هستیم. با وجود اینکه علم بسیار با چگونگی یاداوری رویاها فاصله دارد اما تفاوتهای فردی ذهن، شخصیت هر کس و موضوعات رویاها نقشی مهم در این بین دارد.
هنرمندان و مهندسان
به عنوان مثال تفاوتهایی میان کسانی که خواب میبینند و آنهایی که خواب نمیبینند وجود دارد. والت به تحقیق انجام شده در این ارتباط توسط مایکل شردل اشاره میکند طی این بررسی آنها توسط متد Big Five توانستند تأثیر شخصیت مثل عصبی بودن یا روشنفکر بودن را بر روی یاداوری خاطرات بررسی کنند.
رویابافان عصبیتر هستند اما نسیت به کشف تجارب و انسانهای جدید مشتاقتر هستند. مانند این است که رویابافان هنرمندند و کسانی که اهل خیالپردازی و رویا نیستند مهندس باشند.
یکی دیگر از نظریات بر این اساس است که برخی جوانب زندگی معمول ما برخی جوانب خوابهایمان را نیز تحت تأثیر قرار میدهد و شخصیت هر کس در چگونگی جهتگییری او نسبت به خواب دیدن بیتأثیر نخواهد بود. کسانی که بسیار منطقی هستند مثل مهندسها زیاد به خوابهایی که میبینند اهمیتی نخواهند داد و به نابراین این که کسانی که اهمیت بیشتری برای خوابهایشان قائل هستند آنها را بهتر به یاد میآورند بیربط به این موضوع نیست.
برقراری ارتباط
تفاوتهای شخصیتی میان رویاپردازان و کسانی که خواب نمیبینند ریشه در اختلافات ذهنی آنها دارد. در نتیجه مغزتان در چگونگی یاداوری رویا مؤثر است. در حالی که ما خواب هستیم، شبکهی مغزی ما شروع به کار میکند و اجازه میدهد تا ذهن در هر کجا که میخواهد آزادانه جولان دهد. ما از همین قسمت از مغز برای فکر کردن در مورد خودمان و دیگران در گذشته و آینده استفاده میکنیم همچنین در طول خیالپردازیهای روزانه و در طول خواب شبانه نیز این مراکز فعال هستند.
در مغز رویاپردازان شبکهی مغزی آنها هم در حالت بیداری و هم در طول خواب فعالتر از بقیه است والت معتقد است این سطح از فعالیت بالا به آنها این امکان را میدهد تا خوابهایشان را بهتر به یاد بیاورند. اما از طرفی این دست از افراد نظریات خیالی و چرت بیشتری هم دارند.
غرق شدن در افکار از منظر ارتباط عصبی و فعالیت مغز بسیار شبیه خواب دیدن است.
خواب سبک و رویای سنگین؟
در صورتی که خوابتان سبک باشد راحتتر رویاها را به خاطر میآورید. طی بررسی انجام شده در سال۲۰۱۷ والت و تیمش دریافتند که رویاپردازان در طول خواب نسبت به محرکهای شنیداری و دیداری بیشتر واکنش نشان میدهند که این نشاندهندهی تفاوت فعالیت در اتصالات تمپوروپریتال، مرکز پردازش اطلاعات مغز، است.
این میزان از سطح بیداری یکی دیگر از عوامل شکلدهندهی اطلاعات حافظه است. مدت زمان کوتاه بیدار شدن –در حد ۲ دقیقه- زمانی کافی برای انتقال خوابها به حافظهی بلند مدت است.
سیمکشی رویاها
جسم خاکستری عامل انجام کارهاست اما زمانی که کار به رویاها میکشد پای مادهی سفید به ماجرا باز خواهد شد. در صورتی که مغز را یک رایانه در نظر بگیرید، مادهی خاکستری به پردازش اطلاعات میپردازد و مادهی سفید مثل سیمکشیهایی هستند که بخشهای مختلف را به هم مرتبط میسازد و اجازه میدهند تا سیر اطلاعات جاری شوند.
والت و همکارانش دریافتند کسانی که بیشتر خوابها را به یاد میآورند در قسمت قشر داخلی پرهفرونتال مادهی سفید بیشتری دارند که این ناحبه از مغز با پردازش اطلاعات مرتبط است. این یافته یکی دیگر از شواهدی است که نشان میدهد ارتبطات مغزی در چگونگی یاداوری رویا مؤثر است. بالا بودن میزان مادهی سفید تنها در یاداوری خاطرات بیتأثیر نیست بلکه در خلق خوابها نیز مؤثر است.
مارک سولمز در اوایل سالهای ۲۰۰۰ دریافت که کسانی که در مادهی سفید قشر پرهفرونتال داخلی در اثر سوانح مختلف دچار آسیب شده بودند، ادعا میکردند که دیگر خواب نمیبینند.
اما آیا آنها خواب نمیبینند یا نمیتوانند خوابها را به خاطر بیاورند؟ ما نمیدانیم اما نظر من این است که هر دوی موارد گفته شده دست به دست هم دادهاند. اینکه خواب ناواضح و درهم و برهم باشد در میزان یاداوری آن تأثیرگذار است. به احتمال زیاد خوابهای این افراد بسیار معمولی و شبیه زندگی روزمره بوده است بنابراین به یاد آورده نمیشوند. احتمال بعدی این است که دیگر خواب نمیبینند اما در حال حاضر قادر به بررسی این مورد نیستیم.
جنسیت
اما در بسیاری موارد ویژگیهای شخصی حرف اول را میزند برخی از این ویژگیها تحت کنترل ما هستند و برخی دیگر نه.
همچنین محققین دریافتند زنان به طور میانگین بیشتر از مردان خوابهای خود را به یاد میآورند. همچنین سطح پایه فعالیت مغزی زنان بالاتر از مردان است که علاوه بر تأثیر آن بر مرکز رویا در برقراری روابط اجتماعی هم مؤثر میباشد. در کودکان تفاوت چندانی وجود ندارد اما در حدود سنین ۱۴ یا ۱۵ سالگی دختران بیشتر از پسران گزارش میکردند که خوابهایشان را به یاد میآورند که طبق این یافته نظریه مطرح میشود که زنان به طور معمول بیشتر از مردان در ارتباط با احساسات خود حرف میزنند که در این صورت میتوان نتیجه گرفت که پسران نوجوان کمتر احساسات و خوابهای خود را بیان میکنند.
اما در هر دو جنس با گذر سن توانایی به یاداوری رویاها کاهش مییابد. با گذر زمان طرحوارهی خواب ما تغییر میکند. افراد مسن موجهای آهسته کمتری در طول خواب دارند که معمولا به آن خواب عمیق اطلاق میشود. میان سنین ۲۰ الی ۶۰ سال میزان خواب عمیق کاهش مییابد و در هر دهه ۲ درصد کمتر میشود. اما میزان خواب REM زمانی که به یاد ماندنیترین خوابها را میبینیم ثابت باقی میماند.
کمبود رویا
خواب شبانهی خوب نه تنها برای سلامتی مفید است بلکه در یادآوری رویاها هم تأثیرگذار است. کسانی که کمبود رویا دارند کمبود خواب نیز دارند!
در حالی که ما در طول شب خواب میبینیم، یادآوری رویاهایی که در مرحلهی REM اتفاق میفتند راحتتر است. و در صورتی که به اندازهی کافی نخوابیم، میزان خواب REM نیز کاهش مییابد.
کسانی که الکل و مواد مخدر مصرف میکنند بیشتر خوابهایشان را فراموش میکنند.