کارهای عجیب و غریب در برخی موارد در زندگی بزرگسالان خوب هستند، بهطور مثال، با خود حرف زدن، چه در ذهن چه با صدای بلند. برخی افراد این کار را مرتبا انجام میدهند و حتی آن را مفید میدانند. اما شاید بخواهید بدانید که آیا حرف زدن با خود طبیعی است؟ آیا همیشه کار خوبیست؟ یا کار بدی؟
آیا حرف زدن با خود نوعی بیماری روانی است؟
حرف زدن با خود کاملا طبیعی و حتی بسیار شایع است. حرف زدن با خود ویژگی نیست که لزوما آن را ترک کنیم یا نشانه بیماری روانی نیست و معمولتر از آن است که متوجه شوید. حقیقت این است که همهی ما با خود حرف میزنیم. ممکن است در صورت انجام با صدای بلند در جمع، عجیب و غریب به نظر برسد، اما همهی ما مکالمات چندسطحی پیچیدهای در ذهن خود به عنوان راهی برای معنی و توضیح چیزهایی که در طول روزمان اتفاق افتاده برای خودمان داریم.
هنگام فکر کردن به موضوعات هر روز، ممکن است با خود حرف بزنید. برای مثال، هنگام خارج شدن از خانه ممکن است اشیای ضروری خود مانند کلید، کت، کیف و ناهار را با صدای بلند برای خود به عنوان چک لیست بازگویی کنید. یا در راه خانه از محل کار، ممکن است مکالمات پراسترسی که با رئیس خود داشتهاید را مرور کنید.
حرف زدن با خود نهتنها طبیعی است، بلکه بسیار مهم میباشد و آگاهی از این گفتمان درونی راهی برای خوشبختی و تحقق است.
فواید حرف زدن با خود
پرورش عادت مکالمه با خود میتواند هم سالم و هم مفید و کمککننده باشد. حرف زدن با خود درمورد موضوعات مثبت میتواند به فردی که شرایط دشواری را میگذراند کمککننده باشد. صحبت با خود با روشی دلسوزانه میتواند راهی برای خودمادری باشد! راهی برای آرامش دادن به خود و تمرکز روی کارهای مثبت به جای نگرانی و استرس.
در اوقات سخت است که افراد با خود حرف میزنند. برای مثال، هنگامی که میخواهید در شرایطی عاطفی تصمیم سختی بگیرید یا در تلاش برای مقابله با احساسات قوی هستید.
درمورد مشکلات روزمره با خود صحبت کنید
همچنین، حرف زدن با خود میتواند به عنوان راهی برای یادآوری کارهایی که قرار است انجام دهیم یا به عنوان روشی برای مقابله با مشکلات کوچکتر یا مشکلات موقعیتی باشد.
هروقت که به خاطر ارائه سخنرانی مضطرب هستید، با خود حرف بزنید تا از پس ترس خود برآیید و راهحلهای سازنده بیابید یا به خود یادآوری کنید که چقدر آماده هستید. از گفتگو با خودی که خرابکارانه است و باعث میشود دچار نگرانی شوید، اجتناب کنید.
شما میتوانید با تصور خود به عنوان شخص دوم یا سوم، گفتگو را موثرتر کنید. برای مثال، هنگامی که قبل از ارائه سخنرانی عمومی مضطرب هستید، به جای اینکه به خود بگویید “چرا اینقدر مضطربم؟” میتوانید بگویید “چرا اینقدر عصبی هستی؟”.
تحقیقات نشان دادهاند که انجام این کار به شما امکان این را میدهد که به موقعیت با حالت عاطفی و بیطرف بنگرید که این باعث بهبود توانایی شما در مقابله با احساسات و تصمیمگیریهای منطقی میشود.
خوب است حرف زدن با خود را به یک عادت تبدیل کنید
درواقع، صحبت با خود با ذهن و آگاهی درهم گره خوردهاند؛ عملی که روز به روز محبوبتر میشود. آگاهی در درجه اول بدست میآید، زیرا صحبت با خود نهتنها آگاهی را به افکار فرد میآورد، بلکه فرد خودش کلمات را زیر لب زمزمه میکند.
در مواقع سخت، ذهنمان میتواند ما را به مکانهای تاریک ببرد. به همین دلیل است که تبدیل گفتگوی مثبت با خود به یک عادت نیازمند تلاش است، اما عمل خوبی برای پرورش میباشد.
از آنجایی که حرف زدن با خود هیچ مشکلی ندارد، تبدیل آن به یک عادت ایدهی خوبی است. انتخاب زمان یا مکانی برای صحبت با خود میتواند برای شما یادآوری باشد تا از آن استفاده کنید. سعی کنید بعد از رویدادی استرسزا در طول روز با خود صحبت کنید یا ببینید چه چیزی به شما کمک میکند تا احساس بهتری داشته باشید.
آیا حرف زدن با خود میتواند آسیبرسان باشد؟
صحبت با خود اغلب با بیماری روانی همراه است، اما به ندرت علت یا عامل صحبت با خود است. با این حال، موقعیتهایی وجود دارد که حرف زدن با خود ممکن است نشانهی مشکلی روانی باشد.
هنگامی که صحبت با خود با خودآزاری همراه باشد، آن گاه نشانهی مشکلی عاطفی است. همچنین، اگر مشغول گفتگو با خودی هستید که شامل عبارات تکراری است و برایتان اختلال ایجاد کرده و توقف آن دشوار باشد، میتواند نشانهی مشکلی عاطفی باشد. در هر صورت، برای ارزیابی مناسب با پزشک متخصص صحبت کنید.