بیشتر ما زمان زیادی از روز را در حال کار کردن هستیم. احساسی که ما در رابطه با شغلمان داریم در دراز مدت تعیینکننده سلامت روان ما خواهد بود. در کنار عملکرد مدیران، ما نیز نقش زیادی در موثر بودن و سلامت روان همکارمان در سر کار داریم. رضایت از شغل معمولا معادل رضایت از زندگی قرار داده میشود.
برعکس استرس و عدم رضایت شغلی به صورت اجتنابناپذیری بر بقیه جنبههای زندگیمان اثر خواهد گذاشت. آنچه که معمولا با عنوان عدم تعادل کار و زندگی نامیده میشود در واقع از علائم نوعی احساس کمبود در تجربه شغلی فرد است. ایجاد تعادل بین کار و زندگی معنای چندانی ندارد وقتی نتوانیم شغل مناسب خود را پیدا کنیم. به ترتیبی که در ادامه اشاره خواهد شد، ایده ایجاد تعادل بین کار و زندگی ایده خوبی است ولی تلاش بیهودهای در رسیدن به زندگی شادتر است. بازی صفر مجموع(zero-sum) ای را پیشنهاد میدهد که میخواهد با نشان دادن تعادل غیرممکن از استرسها و نگرانیها بکاهد. اینکه ما چه مقدار از زمان خود را صرف کار کردن میکنیم روز به روز و هفته به هفته تغییر میکند. مسئله مهمتر این است که تا چه اندازه درگیر می شویم و چقدر رضایت داریم بدون توجه به اینکه چقدر زمان به آن اختصاص میدهیم.
کار، زندگی، سلامت روان
نظرسنجی اخیر سازمان سلامت روان آمریکا یافتههای بسیاری در رابطه با اثر استرس و نارضایتی شغلی با سلامت روان پیدا کردهاست:
بیش از نیمی از سوالشوندگان رفتارهای ناسالم داشتند( که شامل سومصرف مواد نیز میشود) تا بتوانند با استرسهای شغلی کنار بیایند.
دو سوم سوالشوندگان عنوان کردند که به علت مشکلات کاری خوابشان تحتتاثیر قرار گرفتهاست.
بیش از ۷۵ درصد شرکتکنندگان عنوان کردند که از گرفتن مرخصی برای رسیدگی به سلامت روانشان به علت تنبیههای احتمالی واهمه دارند.
کار بیش از حد و خارج از محدوده زمانی مشخص احتمال ابتلا به افسردگی را افزایش میدهد.
کاهش استرس محیط کاری
نظرسنجی سلامت روان آمریکا بخشی از مطالعهای جامع با عنوان “ذهن محل کار” است که راههای موثری را جهت کاهش استرس شغلی به صاحبان مشاغل پیشنهاد میدهد.
محیط کار حمایتگر اهمیت دارد. متاسفانه دو سوم سوال شوندگان معتقد بودند نمیتوانند روی حمایت مافوقشان در شرایط بحرانی حساب کنند. همچنین ۴۳ درصد افراد معتقد بودند شرکتی که در آن کار میکنند بار کاری مورد انتظار واقع بینانهای ندارد.
زمانی که کارمندان احساس کنند جزئی از مدیریت بالادستی خود هستند، خودشان قادر به اداره بخشهای مربوط به خود خواهند شد( micro-managed) . نیمی از شرکتکنندگان معتقد بودند به وسیله فعالیتهای بیهوده زمان خود را هدر میدهند و سیاستهای سازمانی غیرموثر زیادی وجود دارد.
پاداش و به رسمیت شناختن نیز به صورت برجستهای در مطالعه نشان داده شدهاند. بخش زیادی از شرکتکنندگان معتقد بودند، کارکنان پرتلاش و با مهارت بالا به اندازه شایستگیشان مورد توجه قرار نمیگیرند. کارکنان آماده مقابله با چالشهای دنیای کسب و کار امروز هستند اگر؛ احساس کنند به اندازه کافی حمایت میشوند، آزادی دارند و به رسمیت شناخته میشوند.
مسائلی که سلامت روان را بهبود میبخشند
در نهایت مطالعه صورت گرفته نشان میدهد که صاحبان مشاغل و مدیران میتوانند با روشهای غیرنقدی و ایجاد محیط کاری حمایتگر، سلامت روان کارکنان خود را افزایش دهند.
محیط کار آرام و بدون تنش که دری باز در اختیار کارمندان خود قرار میدهد، مطابق با فرهنگ کار سالم است. کارمندان نیاز به ارتباط و فیدبک مناسب از بالادستیهای خود دارند.
فرصتهای پیش رو برای رشد حرفهای میتواند کلیدی برای رضایت شغلی و شور و اشتیاق فرد باشد. کارکنان میتوانند به خوبی با چالشها و مسئولیتهای جدید روبرو شوند، اگر آموزشهای لازم را ببینند و مورد حمایت واقع شوند. اگر کارکنان احساس کنند شرکت یا موسسهای که برایش کار میکنند به فکر پیشرفت و رضایت شغلی آنها نیست، ناامید شده و تمرکز خود برای کارکردن را از دست خواهند داد.
شرایط شغلی انعطافپذیر این آزادی را به فرد میدهد که بتواند تعادل بین کار و زندگی خود را حفظ کند. تعادل بین کار و زندگی فقط زمانی مسئله خواهد بود که فرد احساس کند مجبور به انتخاب یکی از آنها است. وقتی به کارمند خود خودمختاری بیشتر و بیشتری بدهید وارد یک راهحل دو سر برد شدهاید که نشان خواهد داد شما به آنها و تواناییهایشان باور دارید.
انرژی داشتن و سرگرمی کلید حل مشکلات کاری
در زندگی بسیار پیش میآید که با معادلهای اشتباه با ایجاد چارچوب تصمیمگیری بر اساس تفکری به صورت این و آن/یا روبرو میشویم. نیازی نیست بین کار و زندگی انتخاب کنیم. زندگی و کار در رقابت نیستند. مثل پارتنرهایی در یک بازی، قسمتهای مختلف زندگی ما باید قسمتهای دیگر را کامل کنند.
زمانی که ما از شغل خود رضایت داشته باشیم و احساس خوبی در ما ایجاد کند، استرسها و نگرانیهای کاری کمتر و کمتر جنبههای دیگر زندگیمان را تحتتاثیر قرار خواهد داد. زمانی که سر کار نیستیم لازم است تا همان توجهی که بر زندگی کاری خود داریم را به مسئولیتها و جنبههای دیگر زندگی اختصاص دهیم. در حالت کلی مراقبت از زندگی حرفهای در تمام جنبهها ضروری است.
انرژی مسری است. اگر یاد بگیریم به هنگام انجام فعالیتی پر از لذت باشیم و تمام توجهمان را صرف کاری که انجام میدهیم بکنیم؛ این انرژی و نه استرس و نگرانی به بقیه زندگیمان نیز سرایت خواهد کرد.
ایجاد تعادل غیرممکن بین کار و زندگی را کنار بگذارید. به جای آن به یکپارچگی کار و زندگی و حضور کامل در کار و زندگی فکر بکنید. انتخاب کنید که زندگی خود را چیزی بیش از حاصل جمع قسمتهای مختلف آن بدانید. زمانی که اجازه دهیم تکههای زندگیمان در یک هارمونی با هم در ارتباط باشند، کاملتر، پر شور و شعفتر و پرانرژیتر خواهیم بود.