هر پیشرفتی که بشر در حیطه پزشکی انجام داده است، حاصل پاسخ دادن به دو سوال بسیار مهم است: پیشینه یک روش یا یک دستگاه خاص چه بوده است؟ و در حال حاضر در چه نقطهای قرار داریم؟ با بررسی این سوالات در حال حاضر، میتوان نشان داد که در هر حوزه به چه پیشرفتهایی نیاز داریم.
از گذشته تاکنون هیدروسفالی و روش درمان آن، مراحل مختلفی را پشت سر گذاشته است. در اولین دوره که دوره باستان تا قرن ۱۸ را شامل میشود، جریان مایع مغزی هنوز کشف نشده بود. مرحله دوم قرن ۱۸ تا قرن ۲۰ را پوشش میدهد و مرحله سوم با آغاز نیمه دوم قرن ۲۰ آغاز شده است. دوره سوم با کشف روش انحراف مایع مغزی نخاعی از طریق دریچهها همزمان است.
اصطلاح هیدروسفالی اصطلاحی یونانی است که از دو واژه hydro به معنای آب و cephal به معنی سر مشتق شده است.
هیدروسفالی عارضهایست که با تجمع مایعات در جمجمه ایجاد شده و باعث تورم مغز میشود. به هبدروسفالی آب آوردن مغز نیز میگویند. تجمع مایعات در مغز، میتواند باعث اختلالات رشدی، جسمی و روحی شود. هیدروسفالی به طور عمده در کودکان و بزرگسالان بالای ۶۰ سال رخ میدهد. طبق تخمینهای انجام شده توسط انستیتوی سلامت آمریکا از هر ۱۰۰۰ نوزاد متولد شده ۱ یا دو نفر مبتلا به هیدروسفالی هستند.
مایع مغزی نخاعی (CSF) در شرایط عادی در مغز و نخاع جریان دارد. تحت شرایط خاصی حجم این مایع افزایش یافته و باعث هیدروسفالی میشود؛ از جمله:
- وجود انسدادی که مانع از جریان طبیعی CSF شود
- کاهش جذب مایع توسط رگهای خونی
- تولید بیش از اندازه مایف مغزی نخاعی
امروزه پزشک با بررسی علائم بیمار و درخواست سونوگرافی، ام آر آی و سی تی اسکن میتوانند بیماری را به راحتی تشخیص دهند. یکی از معیارهای مهم تشخیصی در گذشته و حال حاضر بزرگ بودن واضح سر نسبت به بدن فرد است.
مدارک و شواهد به دست آمده از کشفیات باستان شناسی حاکی از ان است که اولین جراحی مربوط به مغز و جمجمه حدود ۳ قرن پیش در شهر سوخته در حوالی سیستان بلوچستان در ایران انحام شده است. این بررسی نشان میدهد که این جراحی بر روی فردی که از هیدروسقالی رنج میبرده انجام شده است.
در اسناد و مدارک به جا مانده از پیشینیان میتوان پی برد که ایرانیان در حوزههای علوم اعصاب، دستاوردهای بزرگی داشتهاند. به عنوان مثال پزشکان قرون وسطی ایران در کتابها و دست نوشتههای خود، اطلاعات بالینی دقیقی از انواع سردردها،علائم، علت و درمان سردرو ارائه میدهند. مثال دیگر داروهای مورد استفاده برای بیماری صرع است. پزشکان ایرانی برای بیماران مبتلا به صرع برنامههای دارویی منفرد یا ترکیبی همراه با دستورالعملهای دقیق درز و زمان مصرف، تهیه کرده بودند. در کتاب قانون ابن سینا نیز عارضههای مختلف روانی مانند توهم، بی خوابی، شیدایی، کابوس، مالیخولیا، زوال عقل، صرع، فلج، سکته مغزی، سرگیجه و لرزش بدن شرح داده شده است.
تاریخچه شهر سوخته
شهرسوخته (Shahr-e-Sukhteh یا The Burnt City) یکی از میراثهای بزرگ گردشگری ایران است که در سال ۲۰۱۴ در یونسکو ثبت شده است. این ملت متمدن در حدود ۳۲۰۰ سال پیش از میلاد در جنوب شرقی ایران در سیستان و بلوچستان زندگی میکردند.
این شهر در سواحل رودخانه هلمند (Helmand) ساخته شده است. با توجه به پوشش گیاهی ودسترسی به منابع آب یکی از تمدنهای پیشرفته بشر در این ناحیه ساکن بوده است. شهر سوخته مساحتی حدود ۱۵۱ هکتار را شامل میشد که در نوع خود یکی از بزرگترین شهرهای زمان خود محسوب میشود. این شهر چهار دوره اصلی و تمدنی را پشت سر گذاشته و سالهای ۲۵۰۰ تا ۲۲۰۰ دوران شکوفایی این شهر محسوب میشده است. بر اساس اطلاعات به دست آمده، حدود ۱۸۰۰ سال پیش از میلاد، با تغییرات شرایط آب و هوایی افراد ساکن، این شهر را ترک کردهاند.
این منطقه اطلاعات زیادی را درباره جانشینی زندگی روستایی با زندگی پیچیده شهری را در خود جای داده است. این شهر یکی از مرکز مهم تجاری زمان خود نیز بوده است. شهر سوخته در گذشته به پنج منطقه تقسیم میشد؛ بخش مسکونی، بخش مرکزی، بخش صنعتی، یادمانها و قبرستان.
در ادامه به برخی از کشفیات شگفت انگیز این شهر اشاره خواهیم کرد و سپس به توضیح بیشتر جزئیاتی از جمجمهای سوراخ شده معروف خواهیم پرداخت.
اولین انیمیشن
در شهر سوخته کاسهای کشف شده بود که با مجموعهای از تصاویر متوالی که پرش یک بز را نشان میداد، مزین بود. در این تصاویر بز به سمت یک درخت حرکت میکرد و از برگهای درختان میخورد. با چرخاندن سریع کاسه یک حالت شبیه سازی شده از انیمیشن به وجود میآید. گفته میشود این تصویر، قدیمیترین انیمیشن موجود کشف شده است. این کاسه اکنون در موزه ملی ایران نگهداری میشود.
پروتز چشمی
اولین چشم مصنوعی شناخته شده در جهان که متعلق به ۲۹۰۰ تا ۲۸۰۰ سال پیش از میلاد است، برای اولین بار در این شهر کشف شده. این پروتز چشمی به شکل نیم کره بوده و از یک ماده سبک ناشناخته ساخته شده بود. سطح بیرونی این نیم کره توسط لایهای از جنس طلا پوشانده شده است. دانشمندان این پروتز را در حدقه چپ چشم یک زن ۲۸ تا ۳۲ پیدا کردند. طراحی این پروتز نشان دهنده توجه سازنده به زیبایی و در عین حال شکل طبیعی چشم و آشنایی او با آناتومی چشم است. این چشم توسط نخی از جنس طلا به دو نقطه سوراخ شده در حفره چشم متصل شده بود. این سازه نیز هم اکنون در موزه ملی ایران نگهداری میشود.
جراحی هیدروسفالی
شاخههای مختلف علوم اعصاب میتوانند در تفسیر یافتههای به دست آمده از مطالعات باستان شناسی نقش بسیار مهمی داشته باشد. این پژوهش به خوبی تعامل و ارتباط متقابل بین علوم اعصاب و باستان شناسی را نشان داد.
در سال ۱۹۷۷، یک گروه باستان شناسی ایتالیایی هنگام کاوش در شهر سوخته در ایران به کشف بزرگی دست یافتند. آنها جمجمهای کشف کردند که قدمت آن به سال ۲۸۰۰ پیش از میلاد باز میگشت. نکته برحسته در مورد این جمجمه وجود یک سوراخ مثلثی شکل است که به نظر میرسد این قطعه از جمجمه در یک عمل جراحی برداشته شده است! با آنالیزهایی که باستان شناسان بر روی استخوان انجام دادند، مشخص شد که این جمجمه متعلق به یک دختر تقریباً ۱۳ ساله بوده اما اندازه و ابعاد جمجمه بسیار بزرگتر از جمجمه یک فرد عادی ۱۳ ساله بود.
متخصصان مغز و اعصاب بعد از بررسی پی بردند که این دختر ۱۳ ساله از بیماری هیدروسفالی رنج میبرده زیرا بزرگ شدن غیرطبیعی جمجمه، به ویژه از طرف نواحی کناری ویژگی بیماری هیدروسفالی مادرزادی است. در صورتی که فرد مبتلا علائمی از بیماری را از خود نشان دهد، عمل جراحی میتواند به عنوان یک روش درمانی استفاده شود. فرض بر این است که این عمل جراحی در دوران باستان برای معالجه این دختر مبتلا به هیدروسفالی انجام شده است. باید در نظر داشت که انجام مداخلات جراحی مشابه در در طول تاریخ سابقه طولانی دارد و بیشتر از آن به عنوان یک جراحی جادویی یاد میشود.
پژوهشگران معتقدند که این دختر از جمله کسانی بوده است که توانسته تا ۱۳ سالگی زنده بماند؛ یعنی هیدروسفالی او ادامه پیدا نکرده بود. سر بزرگ این فرد شاید از لحاظ ظاهری غیرمعمول بوده و بزرگ باشد، اما با توجه به دیگر جمجمههای به دست آمده از شهر سوخته، دو جمجمه بزرگ دیگر نیز در این شهر کشف شده است؛ پس در واقع شاید این بزرگ بودن سر از نظر مردمان این شهر اتفاق نادری محسوب نمیشده. این جراحی تا سن ۱۳ سالگی دختر انجام نشده است. به همین دلیل احتمالاً تا زمانی که بیماری از حالت پایدار به حالت پیشرونده تبدیل شده و علائم بیماری ظاهر شود، عمل جراحی انجام نشده بود. اما این که آیا این مداخله جادویی وضعیت سلامتی فرد را تحت تأثیر قرار داده است، به عوامل مختلفی بستگی دارد.
جراحی هیدروسفالی عموماً با یکی از دو روش شانت گذاری و کرانیوتومی فشار زدایی (decompressive craniotomy) انجام میشود. در روش شانت گذاری، با قرار دادن یک شانت پلی بین فضاهای داخل بطنی شکل میگیرد و با تخلیه مایع مغزی نخاعی، فشار وارده بر روی مغز و نخاع کاهش مییابد. در روش کرانیوتومی فشار زدایی است. قطعهای از جمجمه برداشته میشود تا فشار داخل جمجمه کاهش یابد. با وجود عارضههای مختلف کرانیوتومی فشار زدایی، اما هنوز هم از این روش، به صورت محدود، برای کاهش فشار داخل مغز استفاده میکنند. عمل جراحیای که بر روی دختر شهر سوخته انجام شده است نیز، از نظر علمی نوعی کرانیوتومی فشار زدایی محسوب میشود. با برداشتن بخشی از جمجمه کودک در ناحیه خلفی راست جمجمه فشار داخل مغزی کاهش یافته است.
پس از بررسی اسکار و رشد مجدد استخوان مجاور ناحیه جراحی شده، دانشمندان بیان کردند که این کودک بعد از انجام جراحی حدود ۶ ماه زنده مانده است پس در واقع با انجام این عمل، حداقل نوعی بهبودی موقتی رخ داده است.