کسانی که تجربهی قطع عضو دارند اغلب نسبت به اندام از دسترفتهی خود احساس ترس میکنند. این احساساتِ “اندام خیالی” میتواند شامل درد، خارش، مورمور شدن یا حتی حس تلاش برای بلند کردن چیزی باشد. بیمارانی که یکی از چشمهای خود را از دست میدهند شاید نشانههای مشابهی داشته باشند، به اضافهی خیالات واقعی!
سندرم چشم خیالی (PES) در گذشته مطالعه شده است ولی روانشناس دانشگاه لیورپول، Laura Hope-Stone و همکارانش اخیراً بزرگترین مطالعهی این سندرم را به ویژه در بیمارانی که یکی از چشمهای خود را بخاطر سرطان از دست دادهاند، هدایت کردهاند.
این محققان بررسیها را به ۲۳۹ بیمار که سرطان ملانومای چشمشان را در مرکز سرطان چشم لیورپول درمان کرده بودند، فرستادند. همهی این بیماران یکی از چشمهای خود را بخاطر بیماریشان از دست داده بودند. از زمان جراحی برخی از این بیماران فقط ۴ ماه و بقیه تقریباً ۴ ماه تا نصف سال از جراحیشان میگذشت. سه چهارم بیماران فرمهای نظرسنجی را برگرداندند در حالی که جزئیات زندگی تکچشمی خود را شرح داده بودند.
شصت درصد بیماران اعلام کردند که نشانههای چشم خیالی را تجربه کردهاند. این نشانهها شامل درد، حس عینی یا احساس واقعی دیدن با چشم از دست رفته بود!
بیمارانی با نشانههای دیداری، بیشتر اوقات رنگها و اشکال سادهای میبینند. با این حال برخی افراد تصاویر متمایزتری گزارش کردهاند، “برای مثال، شبیه کاغذ دیواری، لولهی شکلنما یا آتشبازی یا حتی افراد و صحنههای بخصوص”
بیشتر بخوانید:
- در واقعیت مجازی به چند درصد بدنتان نیاز دارید؟
- تسکین درد فانتوم عملی میشود
- وقتی چشمانتان مجبورتان میکند صداهایی را بشنوید
ماجرا از این هم جالبتر میشود؛ بعضیها روح دیده بودند!
بعضی از افراد گفتهاند غریبههایی میبینند که در میدان بینایی آنها مکرراً در رفتوآمدند، همانطور که در ذیل چند مورد از آنها را میبینید:
یک بررسی به خودی خود راه کاملی برای اندازهگیری شیوع PES نیست. با این حال Hope-Stone اعتقاد دارد که این نظرسنجیها برای به وجود آوردن اطلاعات برای پزشکانی که سرطان چشم را درمان میکنند، کافیست.
اکنون میتوان گفت چرا برخی از بیماران با احتمال بیشتری با سندرم چشم خیالی روبهرو هستند. برای مثال، این سندرم در بیماران جوان شایعتر است و درد داشتن در چشمی که وجود ندارد بیشتر در بیمارانی دیده میشود که اضطراب دارند و افسرده هستند؛ با این گفتهها هنوز چرایی موضوع معلوم نیست.
تقریباً یک پنجم این بیماران به صورتی قابل درک اذعان داشتند که این نشانههای زندگیشان را مختل کرده است. شمار مشابهی هم آنها را لذتبخش توصیف کردهاند. پزشکان دربارهی علت دقیق این سندرم مطمئن نیستند؛ چون بیماران مختلف نشانههای متفاوتی دارند. شاید محدودهای از علل در کار باشد.
به همین علت اندام خیالی هنوز برای پزشکان رازآلود جلوه میکند. تفسیر آدمی پروسهی پیچیدهای است. حتی با از دست رفتن اندامهای حسی (گیرندههای بینایی در چشم، گیرندههای درد و لمس در دستها) اعصاب و نواحی مغزیِ مرتبط با آنها به کار خود ادامه میدهند. برهمکنش بین این سیستمها شاید در همکاری با یکدیگر به اندامهای خیالی بیانجامد. با این حال مکانیسمها ناشناخته هستند.
حتی اگر دلیل چنین اتفاقی معلوم نشود، پزشکان میتوانند به بیماران خود دربارهی چنین نشانههایی که شاید تجربه کنند و شبحهایی که شاید ببینند، هشدار دهند.