فسیلهایی که جدیداً در مراکش کشف شده قدیمیترین آثار شناختهشدهی “هوموساپینها” یا “انسان خردمند” است. دانشمندان روز چهارشنبه (۷ ژوئن) از این اکتشاف خبر دادند.
قضیه برمیگردد به ۳۰۰۰۰۰ سال پیش، متخصصان میگویند این استخوانها نشان میدهد نوع انسان از آنچه که شناخته است، پیشتر تکامل یافته؛ پنجرهای جدید رو به منشأ گونهی ما! این فسیلها همچنین نشان میدهد که هوموساپینهای اولیه صورتهای بسیار شبیهی به ما داشتهاند ولی مغزشان در مسیرهایی بنیادی با ما تفاوتهایی دارد.
تا این زمان قدیمیترین فسیلهای گونهی ما در اتیوپی یافت شده بودند که ۱۹۵۰۰۰ سال قدمت داشتند. این فسیلهای جدید باز هم روی تکامل ما در قارهی آفریقا تأکید میکنند.
“ما از انسان واحدی که حول و حوش آفریقای شرقی پرسه میزده تکامل نیافتهایم!” این حرف فیلیپ گونز، دیرینهانسانشناس مؤسسهی انسانشناسی تکاملی ماکس پلانک آلمان و نویسندهی بخشی از دو تحقیق جدید روی این فسیلهاست که به تازگی در ژورنال Nature منتشر شده است.
امروزه نزدیکترین خویشاوندان به هوموساپینها، شامپانزه و بونوبوها هستند که با ما جد مشترکی دارند که ۶ میلیون سال پیش میزیسته است. بعد از دو شاخه شدن دودمانها، خویشاوندان باستانی ما به گونههای بسیاری تکامل یافتند که آنها را با عنوان نخستیها (hominins) میشناسیم. برای میلیونها سال است که نخستیها شکل بوزینهمانند خود را حفظ کردهاند؛ کوتاه اند، مغزهای کوچکی دارند و فقط میتوانند ابزارهای سنگیِ نچندان ظریفی بسازند.
همانطور که اشاره کردیم، تاکنون قدیمیترین هوموساپین یافت شده اتیوپیایی بود! در سال ۲۰۰۳، محققان در حال کار در پایگاهی به نام Herto جمجمهای یافتند که قدمت آن بین ۱۵۴ تا ۱۶۰ هزار سال تخمین زده میشد.
قسمتی از جمجمههای دیگر نیز در سایت Omo-Kibish پیدا شد که قدمت آن نیز ۱۹۵۰۰۰ سال بود و این فسیلها را به قدیمیترین فسیلهای گونهی ما معروف کرد.
یافتههایی چنین پیشنهاد کردند که گونهی ما باید در منطقهای کوچک، شاید در اتیوپی یا جایی دیگر در شرق آفریقا تکامل یافته باشد. محققان بر این باورند که پس از به وجود آمدن هوموساپینها، آنها در کل قاره پخش شدهاند. زمانهای بسیار بعدتر، تقریباً ۷۰۰۰۰ سال پیش، گروه کوچکی از آفریقاییها راه خود را به سمت دیگر قارهها کج کردهاند.
دیرینهانسانشناسها هنوز از این فسیلهای رمزآلود نخستیها خبر نداشتهاند که چنین فرضیاتی را مطرح نمودهاند؛ چون این فسیلها از دیگر مناطق آفریقا با روایتی که به محضرتان رسید زیاد همخوانی ندارند!
در سال ۱۹۶۱، معدنکاران در مراکش در حال حفر در سایتی به نام Jebel Irhoud قسمتی از یک جمجمه را یافتد که پس از مدتی با چند استخوان و سنگ چخماق دیگر همراه شد.
در آن زمان با استفاده از تکنیکها نچندان پیشرفته، محققان قدمت آنها را ۴۰۰۰۰ سال تخمین زدند. با این حال در دههی ۱۹۸۰ متخصص دیگری به نام ژاکوب هوبلین نگاه دقیقتری به یک استخوان فک مربوط به این یافتهها داشت. دندانهای آن فک شباهتهایی به دندانهای ما داشت ولی شکل آنها شبیه نخستیها بود. اینها برای دکتر هوبلین که اکنون در مؤسسهی انسانشناسی تکاملی ماکس پلانک فعالیت میکند زیاد معنادار نبود!
تا همین سال ۲۰۰۴ دکتر هوبلین و همکارانش در بین لایههای صخرهها در صحرای hillside در Jebel Irhoud مشغول کار بودند. آنها فسیلهای ارزشمندی تاکنون پیدا کردهاند که شامل ۵ جمجمه مربوط به ۵ فردی میشود که تقریباً در یک زمان مردهاند.
با اهمیتی برابر، دانشمندان تیغههایی از سنگ چخماق نیز یافتهاند که در لایهای بوده که جمجمهها در آن پیدا شدهاند. مردم Jebel Irhoud از این تیغههای استفادهی زیادی میکردهاند که نیزه ساختن یکی از آنها بوده است.
بسیاری از این تیغهها آثاری از سوختگی نیز دارند. این نشان میدهد مردم Jebel Irhoud احتمالاً برای پختن غذا آتشن روشن میکردند و این باعث میشده که تیغههای چخماقی زیر آنها مدفون شوند. این تصادف تاریخی این امکان را به وجود آورده است تا چخماقها به عنوان ساعت عمل کنند.
گزارشهای بیشتر دربارهی منشأ بشر
دکتر هوبلین و همکاران او برای محاسبهی زمانی که از سوختن سنگها میگذرد از روشی استفاده کردهاند به نام ترمولومینسانس. آنها قدمت این ابزار را ۳۰۰۰۰۰ سال تخمین میزنند. جمجمههایی که در همان لایه پیدا شده نیز باید چنین قدمتی داشته باشند.
با وجود سن دندانها و فک، جزئیات آناتومیکی به هیچ وجه شباهتی به یک هوموساپین که ندارد هیچ، به دیگر دودمانهای نخستیها مثل نئاندرتالها نیز مربوط نمیباشد.
تنظیم مجدد ساعت آغاز کار نوع بشر به تنهایی یافتهی ارزشمندی است اما این تحقیق جدید همچنین اکتشاف چندین انسان اولیه را نیز یادآور است. تا به حال جایی چنین پیدا نشده بود؛ بهشت افسانهایِ انسانشناسها!
مردم باستانی Jebel Irhoud همگی در یک ویژگی مشترک اند و جالب آنکه این ویژگی در ما هم وجود دارد. پیشانی آنها سنگین است، چانهی کوچکی دارند و صورتشان پهن و وسیع میباشد اما در مجموع تفاوت زیادی با ما ندارند. شاید هر روز چندین صورت با این شکل استخوانی میبینیم!
چهرههای پهن هوموساپینهای اولیه شاید با ظهور گفتار ارتباطاتی داشته باشد. با این حال توضیح این برداشتها هنوز در مراحل اولیه خود میباشد. با وجود این شباهتها مغز مردمان Jebel Irhoud زیاد شبیه مغز ما نیست.
مشکل در اندازهی مغز نیست، بلکه در شکل آن میباشد. مغز آنها برخلاف مغز گرد ما دراز و کم ارتفاع است، شبیه مغز نخستیها دیگر. به نظر میرسد طی تکامل مغز به شکل امروزی خود درآمده است؛ دو بخش پشتی به نامهای لُب پریتال و مخچه طی هزاران سال بزرگ شدهاند. دانشمندان فکر میکنند این تغییرات در جهت تطابق با عملکردهای مغز بوده است.
مردم Jebel Irhoud به هیج وجه ساده نمیزیستهاند؛ آنها بلد بودند آتش روشن کنند، مهارت ساخت سلاحهای پیچیده داشتهاند و غزال و دیگر حیواناتی که در ساوانای صحرای بزرگِ ۳۰۰۰۰۰ سال پیشِ آفریقا میچریدهاند را شکار میکردند.
سنگهای چخماق به دلایل دیگری هم جالب بودند: محققان منشأ آنها را در سایتی در ۲۰ مایلی Jebel Irhoud ردیابی کردهاند. این نشان میدهد هوموساپینهای اولیه میدانستند چگونه منابع توزیع شده در فواصل طولانی را جستجو کنند.
تیغههای سنگ چخماقی دیگری نیز در جاهای دیگر آفریقا با قدمتی مشابه یافت شدهاند و دانشمندان همیشه این سؤال را مطرح میکردند که سازندگانها آنها چه کسانی هستند؟ این فسیلهای یافت شده در Jebel Irhoud احتمال ساخته شدن آنها را توسط هوموساپینها بالا میبرد.
اگر این مسأله درست باشد میتوان ادعا کرد که گونهی ما به شکل شبکهای از گروهها در سرتاسر قاره تکامل یافتهاند. تنها راه برای پایان دادن به این سؤال و جوابها پیدا کردن فسیلهای بیشتر از نخستیهای عصر مذکور است.