مواد مخدر، مواد شیمیایی هستند که با ایجاد درگیری در سیستمهای ارتباطی و دخالت در مسیر انتقال، دریافت و پردازش طبیعی نورونها، روی مغز تاثیر میگذارند.
اعتیاد چیست؟
وقتی فردی که ماده مخدر مصرف میکند، حتی اگر بخواهد نتواند دست از مصرف بردارد. تمایل به مصرف آنقدر شدید است که نمیتوان آن را کنترل کرد حتی با وجود دانستن مضر بودن ماده مخدر.
وقتی مردم شروع به مصرف ماده مخدر میکنند، تصمیم نمیگیرند که معتاد شوند. آنها اعتقاد دارند که میتوانند کنترل کنند چقدر و چند وقت یک بار مواد مخدر مصرف کنند. ولی، مواد مخدر مغز را تغییر میدهند. آنهایی که مواد مخدر مصرف میکنند، برای طبیعی بودن، نیاز به مصرف مواد دارند. این اعتیاد است و خیلی سریع زندگی فرد را تحت کنترل خود در میآورد.
اعتیاد میتواند مهمتر از نیاز خوردن یا خوابیدن شود. تمایل برای گرفتن و استفاده کردن ماده مخدر همه لحظات زندگی فرد را میگیرد. اعتیاد جایگزین تمام چیزهایی که فرد باید از آنها لذت ببرد میشود. فردی که معتاد است ممکن است برای حفظ ماده مخدر هرکاری انجام دهد_ دروغ بگوید، دزدی کند، به دیگران آسیب رساند.
مواد مخدر عملکرد مغز را تغییر میدهد. این تغییرات مغزی میتواند برای مدتها باقی بماند. موجب مشکلاتی از جمله تغییرات حالتی، از دست دادن حافظه، بی خوابی، افسردگی و حتی مشکل در فکر کردن و تصمیم گرفتن شوند.
اعتیاد یک بیماری است، همانطور که دیابت و سرطان بیماری هستند. اعتیاد ضعف و سستی نیست. مردم با هر پیش زمینهای، پولدار یا فقیر، میتوانند معتاد شوند. اعتیاد در هر سنی اتفاق میافتد. ولی معمولا در جوانی شروع میشود.
اثرات مخدرها روی مغز
مواد مخدر، مواد شیمیایی هستند که با ایجاد درگیری در سیستمهای ارتباطی و دخالت در مسیر انتقال، دریافت و پردازش طبیعی نورونها، روی مغز تاثیر میگذارند. تعدادی از مواد مخدر مثل ماریجوانا و هروئین، میتوانند نورونها را فعال کنند چون ساختار شیمیایی آنها از نوروترنسمیترهای طبیعی گرفته شده. این تشابه در ساختارها، گیرندهها را به اشتباه انداخته و به مواد مخدر اجازه میدهد تا به گیرندهها بچسبند و نورونها را فعال کنند. با وجود این که این مواد مخدر از روی مواد شیمیایی خود مغز تقلید کردهاند، نورونها را در مسیری مشابه با مسیر نوروترنسمیترهای طبیعی فعال نمیکنند و باعث میشوند که پیامها به شکلی غیر طبیعی منتقل شوند.
دیگر مواد مخدر مثل آمفتامین یا کوکائین میتوانند باعث شوند نورونها مقدار بسیار زیادی از نوروترنسمیترها را رها کرده یا مانع از انجام چرخه طبیعی مواد شیمیایی در مغز شوند. این اختلال، پیامهای تقویتشدهی زیادی را ترشح میکند که سرانجام کانالهای ارتباطی را قطع میکند.
افرادی که کوکائین مصرف میکنند یا هروئین تزریق میکنند، سیل عظیمی از دوپامین را دریافت خواهند کرد که با هر چیز دیگری غیر قابل مقایسه است. مغز مجبور میشود که مقدار بیشتری دوپامین به بیرون پمپ کند حتی زمانی که سعی در تنظیم کردن ترشح نوروترنسمیترها دارد. در طول زمان (از یک بار مصرف تا روزها یا هفتهها، بسته به دوز فاکتورها) مصرف بیشتر مواد مخدر یا الکل تنها راه برای فرد است تا مقدار مشابه دوپامین دریافت کند، لذت ببرد و زنده بماند.
کسی که به این مرحله از اعتیاد وارد میشود با این افزایش دوز مصرفی راضی نخواهد شد، پس مجبور است که دوزهای بالاتر مصرف کند. هیچ چیز نمیتواند جایگزین حس اولین مصرف را بگیرد ولی مغز بهم میریزد و شیفتهی مواد مخدر میشود و این روند ادامه پیدا میکند.
اگر به مصرف مواد مخدر ادامه دهید چه اتفاقی برای مغز شما میافتد؟
برای مغز، تفاوت بین پاداش معمولی و پاداشی که در اثر استفاده از مواد مخدر حاصل میشود میتواند در قالب تفاوت بین کسی که در گوش شما صوت میزند و کسی که در میکروفن فریاد میزند توصیف شود. درست مثل زمانی که ما صدای رادیوای که خیلی زیاد است را کم میکنیم، مغز با ترشح کمتر دوپامین و یا با کاهش تعداد گیرندههایی که سیگنالها را دریافت میکنند، با مقدار زیاد دوپامین سازگار میشود. در نتیجه، دوپامین ذخیره شده در دوره پاداشی مغز کسی که ماده مخدر مصرف میکند بطور غیر طبیعی کاهش مییابد و توانایی فرد برای تجربه هر لذتی کم میشود.
به این دلیل است که افرادی که ماده مخدر مصرف میکنند سرانجام احساس افسردگی و سرخوردگی میکنند و از چیزهایی که قبلا برایشان لذت بخش بوده لذت نمیبرند. حال، فرد نیاز دارد دوباره و دوباره ماده مخدر مصرف کند تا عملکرد دوپامین را به حالت طبیعی برگرداند_ کاری که مشکل را بدتر میکند، مثل یک چرخه نادرست و فاسد. همچنین، گاهی اوقات فرد نیازمند به استفاده مقادیر بالاتری از ماده مخدر برای تولید دوپامین بیشتر میشود.