انتشار این مقاله


ما هنوز هم نمی‌دانیم که آیا ضدافسردگی‌ها واقعاً اثر دارند یا نه

هفته گذشته تیتر اول روزنامه‌ها ادعا کردند که ضدافسردگی‌ها واقعاَ کار می‌کنند و باید توسط میلیون‌ها نفر دیگر نیز استفاده شوند. اما واقعیت متفاوت‌تر است.

هفته گذشته تیتر اول روزنامه‌ها ادعا کردند که ضدافسردگی‌ها واقعاَ کار می‌کنند و باید توسط میلیون‌ها نفر دیگر نیز استفاده شوند. اما واقعیت متفاوت‌تر است. این نوشته‌های به چاپ رسیده مثبت توسط یک مطالعه بدست آمدند، مطالعه‌ای که متوجه شد برخلاف ادعاهای پیشین مبنی بر بی اثر بودن، این داروها سود کمی دارند. این کار، انجام شده توسط گروه محترم محققان، بیش از ۵۰۰ آزمایش از ۲۱ داروی مختلف را مورد بررسی قرار داد که شامل ۱۰۰ هزار نفر مبتلا به افسردگی می‌شد.

گزارش‌های رسانه‌ای می‌گویند که یافته‌های جدید باید مورد بحث قرار بگیرند. بیایید بیش از حد شتابزده نباشیم. مطالعات قبلی نشان دادند که داروهای ضد افسردگی در افرادی که افسردگی خفیف تا متوسط دارند موثر نیستند. اکثر مردم در این بررسی افسردگی شدیدی داشتند. و این برای آن گروه خبر خوبی است ولی این موضوع بحث‌ها و مجادله‌ها را حل نمی‌کند.

افسردگی خفیف شایع‌تر از فرم شدید است، بنابراین هنوز هم نمی‌دانیم داروهای افسردگی برای اکثریت مفید است یا نه. همچنین مطالعه جدید نشان می‌دهد که این داروها چه اندازه برای شرایط دیگری که پیشنهاد می‌شوند مانند اضطراب موثر خواهند بود. بی اثری و ناکارآمدی یکی از انتقادات وارده است. یکی دیگر این است که مردم به درستی نسبت به عوارض جانبی احتمالی مانند اضطراب و آشفتگی فلج کننده هشدار داده نمی‌شوند. حتی این نگرانی وجود دارد که این داروها ممکن است افکاری مثل افکار خودکشی بوجود آورند، اگر چه این تصور نادر است.


مقاله مرتبط: داروهای ضد افسردگی چگونه عمل می‌کنند؟


آخرین تحقیقات نشان می‌دهد که مزایای داروهای ضدافسردگی از اهمیت بیشتری برخوردار است، چرا که برای بیشتر این ۲۱ دارو میزان مصرف در مقایسه با کسانی که دارونما مصرف می‌کنند، بالاتر نیست. به گفته نویسندگان، این به آن معنی است که مردم احساس می‌کنند فواید آن ارزش هر عارضه جانبی را دارد.

با این حال یک مشکل وجود دارد. مطالعاتی که آزمایش‌های پیشین را بررسی کرده‌اند، مثل این مطالعه، تنها به اندازه‌ای می‌توانند مفید باشند که اعداد سرنخ می‌دهند. تجربه نشان داده است که شرکت‌های دارویی می‌توانند داده‌های خود را به گونه‌ای پردازش کنند که نتایج بهتر از آنچه هستند جلوه کنند. به عنوان مثال مطالعه داروی ضد افسردگی پاروکستین در ۲۰۰۱، که در این بررسی اخیر گنجانده نشده، عوارض جانبی مشابهی را بین دارونما و این دارو نشان می‌دهد. وقتی محققان مستقل در سال ۲۰۱۵ به همه داده‌ها دست پیدا کردند، دریافتند که پاروکستین با آسیب بیشتر و تهدید به خودکشی مرتبط است.

یکی از دلایل سردگمی در مورد چنین داروهایی که به طور گسترده مورد استفاده قرار می‌گیرند این است که داروهای ضدافسردگی افراد مختلف را به طور متفاوتی تحت تاثیر قرار می‌دهند. یکی از تاثیرات روانشناختی آن‌ها به عنوان بروز بی پرده احساسات توصیف شده است. بعضی از مردم دوست ندارند این را بگویند که احساس یک زامبی را دارند. و بعضی احساس می‌کنند این موضوع احساسات ناخوش آن‌ها را دوباره زنده می‌کند. چنین واکنش‌های گوناگونی می‌تواند توضیح دهد که چرا بحث ها و مجادلات معمول چند قطبی هستند.


مقاله مرتبط: داروهای ضد افسردگی و عوارض جانبی آن


بحث در مورد ضدافسردگی‌ها می‌تواند به مخالفت ایدئولوژیک با کمک پزشکی کمک کند- یک موضع خطرناک زمانی که می‌تواند یک نجات دهنده باشد. از سوی دیگر، برخی از استدلال کنندگان می‌گویند که این داروها برای درمان افسردگی بسیار مهم هستند به همان اندازه که انسولین برای درمان دیابت. با این وجود، این ایده که ضدافسردگی‌ها با اصلاح تعادل مواد شیمیایی در مغز کار می‌کنند، عمدتاً بی اعتبار است.

اگر شما شرایطی شخصی در این سوالات دارید، نا امیدکننده خواهد بود که تقریباً هر ماه پاندول این ایده‌ها به جلو و عقب حرکت می‌کند و در حال تغییر است. واقعیت ممکن است در بین دروغ‌ها باشد.

نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید