در حالی که بحران پیش روی فیس بوک در رابطه با رسوایی کمبریج آنالیتیکا بالا گرفته، فریادی از نارضایتی در حال گسترش در توئیتر میباشد. معترضان میگویند DeleteFacebook# (فیس بوک را پاک کنید) و این هشتگ را تا جایی که میتوانند به اشتراک میگذارند. آن دسته از کسانی هم که اصلاً در فیس بوک ثبت نام نکردهاند به این موج اعتراضات پیوسته و در حمایت از بقیه میگویند “اگر اکانت فیس بوک داشتم پاکش میکردم، ولی نمیتوانم، چون اکانتی ندارم!”.
حتی بریان اکتون (Brian Acton)، یکی از دو بنیانگذار واتساپ، نیز به موج اعتراضات پیوسته است. او در سال ۲۰۱۴ شرکت خود را به مبلغ ۱۱/۴ میلیارد پوند به فیس بوک فروخت. اکتون که سال گذشته فیس بوک را ترک نمود، در صفحۀ توئیتر خود گفته است که “حالا وقتش است. فیس بوک را حذف کنید”. توئیت وی تا کنون ۲۴ هزار بار ریتوئیت شده است.
فیس بوک در گذشته با مشکلات پرشماری دست و پنجه نرم کرده، ولی گویا این یکی ضربۀ سختی وارد ساخته است. در مدت ۳ روزی که از انتشار اخبار کمبریج آنالیتیکا میگذشت، ارزش سهام فیس بوک با کاهش ۹ درصدی مواجه شد که برابر با ۳۵ میلیارد پوند میباشد. زاکربرگ نیز چندین میلیارد پوند از ثروت شخصیاش را از دست داد.
ولی چرا این یک مشکل منحصربهفرد چنین جوش و خروشی در کاربران فیس بوک برپا کرده که بالأخره به فکر پاک کردن اکانت خود – و یا حداقل صحبت نمودن دربارۀ آن – افتادهاند؟ فیس بوک ید طولایی در عدم کشف و ضبط اقدامات مخرب صورت گرفته در بستر خود دارد و اغلب به بیتوجهی نسبت به فعالیتهای کاربرانی متهم شده که به انتشار نفرت و دروغ انجامیده و دموکراسی را له کرده است.
مدارک موجود در پرونده کمبریج آنالیتیکا جای هیچگونه حرفی باقی نگذاشته است. این شرکت در سال ۲۰۱۴ با استفاده از اطلاعات مربوط به ۵۰ میلیون کاربر فیس بوک (که بدون اجازه به آن دسترسی پیدا کرده بود) سیستمی طراحی نمود که برای هر کدام از رأی دهندگان آمریکایی، پروفایل مخصوص ساخته بود. فیس بوک سال بعد متوجه این اتفاق شد ولی با این حال، هشداری به کاربران خود نداد. فیس بوک نهایتاً در سال ۲۰۱۶ از شرکت مسئول در سرقت اطلاعات، Global Science Research، درخواست نمود که اطلاعات کاربران را از دیتابیس خود پاک نماید؛ ولی پس از آن هیچگونه پیگیری از جانب فیس بوک صورت نگرفت که اطمینان حاصل شود GSR اطلاعات دزدی را پاک نموده است یا خیر.
مقالۀ مرتبط: شاید کلیشهی خطرات شبکههای اجتماعی اینبار حقیقت داشته باشد!
رسوایی کمبریج آنالیتیکا با وجود این که شوکه کننده است، ولی کماکان یکی از همان شکستهای همیشگی فیس بوک در ممانعت از سوء استفاده نمودن عدهای سودجو از پلتفرم این شرکت محسوب میشود. پس از این که کنگره آمریکا در سال ۲۰۱۶ فیس بوک را دربارۀ دخالت احتمالی روسیه در روند انتخابات ریاست جمهوری مورد بازجویی قرار داد، کاشف به عمل آمد که ۳۰۰۰ مورد از پستهای تبلیغاتی منتشر شده در فیس بوک با کاخ کرملین در ارتباط بوده و شهروندان واجد شرایط را ترغیب میکرده است که به ترامپ رأی دهند. بر اساس اظهارات فیس بوک، احتمال دارد ۱۵۰ میلیون آمریکایی به نوعی در معرض محتوای تبلیغاتی آژانس تحقیقات اینترنتی روسیه (Internet Research Agency) قرار گرفته باشند.
فیس بوک در بریتانیا نیز در برابر درخواست یکی از کمیتههای تفحص سکوت اختیار نموده است. این کمیته که از سوی پارلمان بریتانیا به منظور مشخص نمودن نقش احتمالی روسیه بر رأی برگزیت (Brexit) تعیین شده، از فیس بوک درخواست کرده بود که مدارک لازم را در اختیارش قرار دهد. برگزیت کوتاه شدۀ Britain’s Exit from the European Union (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) میباشد. ایان لوکاس (Ian Lucas)، از اعضای پارلمان بریتانیا و عضو حزب کارگر، در یکی از نشستهای خود خطاب به فیس بوک گفت: “همۀ اطلاعات در دست شماست. ولی آن را در اختیار ما قرار نخواهید داد.”
فیس بوک در نامهای که به پارلمان بریتانیا نوشته بود چنین پاسخ داد که صرفنظر از سه مورد پست تبلیغاتی مربوط به روسیه، موفق به یافتن هیچگونه مدرکی مبنی بر دخالت داشتن روسیه در رأی دهی به خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا نشده است.
ولی آیا سالها فعالیت مشکوک این شبکه اجتماعی میتواند کاربران فیس بوک را مجاب به ترک نمودن آن کند؟ آرون بلیک (Aaron Balick)، روانکاو و مؤلف کتاب The Psychodynamics of Social Networking، اینطور فکر نمیکند. او معتقد است:
مردم تا به حال متوجه کل ماجرا شدهاند ولی همچنان فیس بوک را ترک نکردهاند، و من فکر نمیکنم این قضیه آنها را مجبور به این کار نماید، چرا که امکانات ارتباطاتی که فیس بوک ارائه میکند به راحتی بر تهدیدهایی که حریم خصوصی را نشانه گرفتهاند، میچربد.
به عبارت دیگر، فیس بوک در زندگی عده کثیری از مردم ریشه دوانده است. فیس بوک هماکنون به جزء لاینفک روابط اجتماعی ما تبدیل شده است. رسانه اجتماعی جذابیت خاصی برای نیازهای پایهای روان دارد، و این نیاز بیان نمودن احساسات فردی و به اشتراکگذاری آن با دیگران میباشد.
هنگامی که زاکربرگ بالأخره تصمیم گرفت پیرامون ماجرای کمبریج آنالیتیکا با رسانهها صحبت کند، خود را در مواجهه با چالشی جدید یافت: فیس بوک را پاک کنید – که داغترین جنبش فیس بوکی حال حاضر میباشد. نیویورک تایمز در یک مصاحبه، نظر زاکربرگ را در رابطه با میزان تأثیر این حرکت جویا شد.
فکر نمیکنم شمار معنیداری از کاربران دست به این حرکت زده باشند، ولی به هر حال، رویداد خوبی نیست. فکر میکنم این علامت کاملاً آشکاری است که از عدم اعتماد کابران حکایت دارد، و من آن را درک میکنم. خواه کاربرانمان بخواهند تحت تأثیر این حرکت، اپلیکیشن فیس بوکشان را پاک کنند، و خواه بدون این که دست به کاری بزنند فقط حس بدی نسبت به استفاده از فیس بوک داشته باشند؛ این همچنان مشکلی است که ما باید در صدد اصلاح آن برآییم.
مارک زاکربرگ
از دیدگاه بلیک، مردم با این که میدانند در ازای برخورداری از امکانات فیس بوک باید مقداری از اطلاعاتشان را در اختیار این شرکت قرار دهند، ولی لزوماً از این قضیه آگاه نیستند که چنین اطلاعاتی میتواند به رویدادهایی در سطح جهان ارتباط پیدا کند؛ مثل همین قضیۀ کمبریج آنالیتیکا. وارد شدن به صفحۀ شخصی در فیس بوک در سطحی کاملاً محدود و محلی صورت میگیرد؛ بدین مفهوم که کاربر با دوستان خود صحبت کرده و تعدادی عکس برایشان ارسال میکند. کسی موقع استفادۀ روزانه از فیس بوک، در سطح جهانی نمیاندیشند، بلکه حواسش متوجه همان استفادۀ روزانه است. به علاوه، کاربران عموماً از روی تجربیات محلی قضاوت میکنند، نه انواع جهانی.
به عبارت دیگر، ترک کردن فیس بوک تأثیر چندانی در راستای کاهش دادن نفوذ این شرکت در زندگی روزانۀ هیچکداممان نخواهد داشت. فیس بوک ۲/۲ میلیارد کاربر در سطح دنیا دارد، که برای اکثریت این افراد، پلتفرم اجتماعی به معنی اینترنت است. شاید عدهای از ما استطاعت ترک فیس بوک را داشته باشیم، ولی برای عدهای دیگر فیس بوک همچنان سادهترین راه برای آشنا شدن با افراد جدید، سازماندهی اعتراضات و حرکات دستهجمعی میباشد.
مقالۀ مرتبط: کاربران فیسبوک بیشتر عمر میکنند!
فارغ از پلتفرمهای رسمی، فیس بوک در خارج از قلمرو خود نیز ما را میپاید. این شرکت با استفاده از انواع کوکیها، دکمههای وب و پلاگینها در وبسایتهای شخص ثالث، افرادی را که هنوز در فیس بوک ثبت نام نکردهاند تحت کنترل دارد و به سایر شرکتها این اجازه را میدهد که برای تبلیغات خود مخاطب دست و پا کنند. پاک کردن اپلیکیشن فیس بوک مانع از جمعآوری این دادهها نخواهد شد.
فیس بوک گوشهای از وب نیست که به همین سادگی بتوانیم ولش کنیم! برای میلیاردها انسان، فیس بوک همچون تار و پودی است که آنها را در کنار همدیگر نگاه داشته است. با این وجود ما عموماً به این قضیه اصلاً فکر نمیکنیم. ما هیچگاه به انبوه دیوانهوار از دادههای ارزشمندی که فیس بوک توانسته از منابع مختلف گردآوری نماید و نقشی که این دادهها در زندگی و تصمیمگیریهایمان ایفا میکنند، نمیاندیشیم. گاهی این تصمیمگیریها جزئیاند، مثلاً کدام یک از این کفشها را بخرم؟ ولی گاهی اوقات، اینها تصمیماتی هستند که در کنار هم، تأثیری انکارنشدنی روی زندگی مردم اعمال میکنند، خواه این مردم کاربر فیس بوک باشند، خواه نه.
اگر فیس بوک همچنان میخواهد در صحنه بماند، که علیرغم تمام زمزمههای فیس بوک را پاک کنید که در توئیتر میبینم واقعاً اینچنین است (و میخواهد بماند)، شاید وقت آن رسیده باشد که راجع به این دادهها سؤالاتی بپرسیم. این که دادههای مذکور در چه راهی قرار است مورد استفاده قرار بگیرد و آیا فیس بوک تمهیداتی به منظور جلوگیری از به سرقت رفتن این دادهها اتخاذ کرده است یا خیر. بهتر است به جای پاک کردن فیس بوک، کمی تحقیق کنیم و ببینیم اصلاً فیس بوک چیست. سپس با سنجیدن جوانب خوب و بد ماجرا روی پلتفرم این شرکت فشار اعمال کنیم تا مشکلات یک بار و برای همیشه حل شود.