انتشار این مقاله


چگونه زندگی بهتر می‌شود؛ پذیرش

پذیرش این امکان را به شما می‌دهد که به سمت جلو حرکت کنید.

فصل پانزدهم از کتاب How life works | اثر Andrew Matthews

پذیرش

انرژی از کجا ‌می‌آید؟

تصور کنید شب گذشته را نخوابیده‌اید. ساعت ۴ صبح از خواب بیدار شده‌اید و روز طولانی در اداره داشته‌اید. با رئیس بحث کرده و با ترافیک کشمکش داشته‌اید. ساعت ۶ بعد از ظهر شده و شما در خانه هستید. روی کاناپه لم داده‌اید و از شدت خستگی نه می‌توانید دوش بگیرید و نه می‌توانید چیزی بخورید.

تلفن رنگ میزند و پشت خط یک خانم با صدایی بسیار رسمی صحبت می‌کند. اسم و آدرس شما را جویا می‌شود و می‌گوید:
“تمام روز را سعی کردیم با شما تماس پیدا کنیم. به شما تبریک می‌گوییم شما برنده‌ی لاتاری شده‎‌اید. کل پول بیست میلیون دلار است!”

سه متر به هوا می‌پرید. “بیست میلیون دلار ثروتمند شدیم!”
از پله‌ها بالا پایین می‌روید و به دنبال خانواده‌ی خود هستید. به مادر و برادرتان زنگ می‌زنید. به تمام دوستان و همسایه‌ها زنگ می‌زنید. “همه بیایید اینجا. بیایید تا جشن بگیریم.”

سوال: این همه انرژی را از کجا آورده‌اید؟ باید از جایی نشات گرفته باشد!

شما پول را دلیل می‌آورید اما این بخاطر پول نیست. شما هنوز پول را دریافت نکرده‌اید و این موضوع می‌تواند یک شوخی بوده باشد!

در اینجاست که می‌گوییم انرژی از کجا منشا دارد. هر بار که شما می‌گویید: “این لحظه فوق العاده است” انرژی به وجود شما سرازیر می‌شود. این یعنی زندگی چگونه بهتر می‌شود. این یک تفاوت کیهانی بین “اوه بله” و “اوه نه” می‌باشد. به همین دلیل است که افراد سه ساله غیرقابل توقف‌اند. برای سه ساله‌ها همه چیز تازه و مهیج است. آن‌ها کانال‌های انرژی هستند. اگر بتوانید یک بچه‌ی سه ساله را نگران رهن و قبض‌های درمانی بکنید، آنگاه این بچه به اندازه‌ی پدربزرگ و مادربزرگ خسته خواهد بود.

ممانعت‌ها

چینی‌ها انرژی را درک می‌کنند. طب چینی می‌گوید که چرا هنگام عصبانیت از دست خواستگار خود سرتان درد می‌کند و در قسمت گردن و شانه احساس گرفتگی می‌کنید. پس جریان انرژی در بدن مختل شده و د نتیجه در ناحیه‌ی سر احساس درد می‌کنید.

هر بار که نسبت به موقعیتی مخالفت می‌کنیم و هر بار که می‌گوییم: “این خوب نیست” جریان انرژی را متوقف می‌کنیم.

ماساژ و یا طب سوزنی این توقف را از بین می‌برد. (همچنین بخشش دوستتان هم توقف را از بین می‌برد.) آرام می‌شوید و انرژی جریان پیدا می‌کند و دیگر سردرد ندارید.

همه‌ی ما مجرا و کانالی محسوب می‌شویم. انرژی و الهام را منتقل می‌کنیم. کلمه‌ی “اشتیاق” از یک لغت لاتین به معنی وحی الهی گرفته شده است. وقتی که مشتاق هستیم، نیروی زندگی را داریم که از طریق ما جریان پیدا می‌کند و ما به همه چیز وصل هستیم اما هر باری که می‌گوییم این لحظه بد است، هربار که به اشتباه می‌رسیم، هر بار که مردم و اتفاقات را قضاوت می‌کنیم کانال خود را مسدود کرده می‌کنیم.

وقتی که جریان الکتریسیته نتواند در طول یک سیم جریان داشته باشد و یا از یک تکه پلاستیک عبور کند، می‌گوییم مقاومت وجود دارد. وقتی که مقاومت هم به اندازه‌ی کافی وجود داشته باشد جریان انرژی الکتریکی کاملا متوقف خواهد شد. در رابطه با شما هم به همین گونه است. زمانی که انرژی نتواند در شما جریان داشته باشد به علت توقف ممانعت و یا انسداد است. چگونه مقاومت را تشخیص دهیم؟ چیزی شبیه به این است:

  • از این ترافیک بیزام
  • از شغلم متنفرم
  • من همیشه شکست می‌خورم
  • شاید مریض شوم
  • من باید با خواهر او ازدواج می‌کردم

ذخیره‌ی انرژی

شما نمی‌توانید انرژی خود را مانند پول در بانک ذخیره کنید. هرچه کمتر عاشق باشید عشق کمتری از شما جریان پیدا می‌کند. هرچه انرژی کمتری مصرف می‌کنید انرژی کمتری از شما جریان پیدا می‌کند.

بی احساسی و خسیس بودن باعث خاموش شدن انرژی شما می‌شود به همین علت است که افراد افسرده اکثر مواقع خسته هستند. شور و اشتیاق برای زندگی و مردم، جریان را به حالت اول بر می‌گرداند.

چگونه متصل باقی بمانیم؟!

در اینجا خواهیم گفت که چگونه در هر شغل شرایط و یا رابطه‌ای متصل بمانیم: دنبال چیزهایی بگردید که اشتباه هستند!

هرچه دلایل بیشتری برای ناامیدی و بی میلی بتوانید پیدا کنید مقاومت بیشتری به وجود می‌آورید و زندگی شما خیلی کندتر حرکت خواهد کرد. شما تنبیه نشد‌ه‌اید؛ شما فقط نیروی زندگی خود را مسدود کرده‌اید!

شما می‌گویید: “آیا من باید صبورتر باشم؟” نه صبر مقاومت است. فقط لفظ مودبانه‌تر از صبوری است. “من این را دوست ندارم اما در سکوت رنج می‌برم!”

پس نیاز داریم که از صبوری به سمت پذیرش حرکت کنیم.

پذیرش

من امروز هیچ چیزی را قضاوت نخواهم کرد. (به نقل از آموزه‌ها)

شاید در حال حاضر ورشکسته شده باشید. شاید شغل و یا عشق خود را از دست داده باشید و شاید خودتان بیمار باشید. شما می‌گویید: “فقط نمی‌دانم که چکار کنم؟”

اولین کاری که باید انجام دهید این است که بپذیرید کجا هستید. برای بهتر کردن اوضاع ابتدا باید آرامش شرایط خود را فراهم کنید. انتقاد و سرزنش را فراموش کنید. گناه و جرم را فراموش کنید. اما و اگرها را فراموش کنید.
پیشرفت بستگی به پذیرش دارد. پذیرش به این معنی نیست که بگویید: “من می‌خواهم اینجا بمانم” بلکه پذیرش به این معنا است که بگویید: “من اینجا هستم و حالا به سمت چیزی که می‌خواهم حرکت می‌کنم.”

به جای گفتن اینکه “ازدواج من خوب نبوده و من عصبانی و بی میل هستم” بهتر است بگویید: “ازدواج من خوب نبوده. خب چه تجربه‌ی خوبی! از این به بعد زندگی من شروع به بهتر شدن می‌کند..”

پذیرش به معنای تسلیم شدن نیست. پذیرش یعنی تشخیص اینکه این بخشی از سفر من است. اغلب مواقع به این معنی است که “در حال حاضر نمی‌دانم که چرا این باید بخشی از سفر من باشد اما در هر صورت آن‌ را پذیرفته‌ام. لازم بوده که من اینجا باشم. اما به این معنی نیست که باید اینجا بمانم!”

در خلاصه

منطق به شما خواهد گفت: “اگر من این لحظه‌ی ناجور را بپذیرم، این برای همیشه با من می‌ماند.” در واقع عکس این قضیه درست است. پذیرش این امکان را به شما می‌دهد که به سمت جلو حرکت کنید.

چگونه باید پذیرش را تمرین کنم؟

آیا می‌خواهید به خود اثبات کنید که تفکر مثبت موثر واقع می‌شود؟

این را امتحان کنید. هر روز صبح که از خواب بیدار می‌شوید بگویید: “عالی است! جایی که هستم عالی است. تمام اشتباهات من عالی است. زندگی من تا به الان مقدمه‌ای برای به دست آوردن چیزهای بهتر بوده است.”

آیا لغت عالی خیلی طولانی به نظر می‌رسد؟ پس سعی کنید از لغت خوب استفاده کنید. هر زمان که کارها به نظر خوب پیش نمی‌رود پرواز را از دست می‌دهید، کلیدهای خانه را گم می‌کنید، ترفیع را بدست نمی‌آورید. به خود بگویید: “نمی‌دانم چرا اما این خوب است.” بعد به دنبال دلایلی بگردید که زمان حال را شاد باشید.

چه اتفاقی خواهد افتاد؟

انرژی شما و زندگیتان تغییر خواهد کرد. چه اتفاقی می‌افتد وقتی که چیزی را که هست می‌پذیرید؟ ناامیدی تبدیل به امید می‌شود.

شما هنوز هم چالش‌هایی را دارید اما آن چالش‌ها خودشان را تقریبا بدون هیچ تلاشی حل می‌کنند. شما کمتر مشاجره و استدلال می‌کنید. تلاش برای عوض کردن مردم را متوقف می‌کنید و دیگر شکایت نمی‌کنید. به دنبال چیزهای خوب هستید. زندگی چیزهای خوب بیشتری برای شما فراهم می‌کند. دوستان، خاطرخواهان و فرصت‌ها تقریبا به صورت معجزه آسایی نمایان می‌شوند. این احساس را پیدا می‌کنید که دنیا برنامه‌ریزی می‌کند تا شما را خوشحال کند. برای داشتن زندگی زیبا لازم نیست که همه چیز را درباره‌ی همه چیز بدانید. حتی لازم نیست که خیلی باهوش باشید. این قضیه بیشتر در رابطه با پذیرش هست که شما کجا هستید. بهترین‌ها را در مردم ببینید و باور داشته باشید که زندگی خوب خواهد شد.

پونه تیزفهم


نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید