انتشار این مقاله


در واقعیت مجازی به چند درصد بدنتان نیاز دارید؟

آیا می‌توان در آینده‌ی نزدیک با استفاده از واقعیت مجازی برای شبیه‌سازی روح، به هیچ‌یک از اجزای فیزیکی بدن او احتیاج نداشت؟

جسم فیزیکی و آگاهی تا چه اندازه مرتبط هستند؟

این سؤالی است که اخیراً Michiteru Kitazaki، یکی از استادان دانشگاه تکنولوژی ژاپن، در ایمیلی مطرح و فرهنگ ژاپنی به نام تاماشی یا روح بدون بدن را احیا کرده است.

آیا ممکن است بتوان در آینده‌ی نزدیک با استفاده از واقعیت مجازی برای شبیه‌سازی احساس یک روح، به هیچ‌یک از اجزای فیزیکی بدن او احتیاج نداشت؟

اگر چنین باشد، شاید کشف حداقل مقدار بدن فیزیکی برای ایجاد خوداحساسی نقطه‌ی شروع خوبی باشد! برای پاسخ، محیط‌های دیجیتالی که بیشتر مردم برای کار یا بازی به آن مراجعه می‌کنند مناسب است.

در مقاله‌ی منتشر شده Scientific Reports، نشان داده شده که یک دست و یک پای متجرک مجازی برای ایجاد خوداحساسی نسبت به آواتار مجازی کافی است.

این مطالعه در راستای مجموعه‌ای از تحقیقات در مورد مالکیت بدن ذهنی است که چالشی برای درک مفهوم ادراک است. این شیوه می‌تواند برای درمان درد در افرادی که قطع عضو شده‌اند و اندام‌ خیالی را تجربه می‌کنند مفید واقع شود.

ترفند آزمایش مالکیت اصلی بدن، توهم دست پلاستیکی بود. در دهه‌ی ۱۹۹۰، محققان دریافتند که اگر دست واقعی شخصی را در پشت حایلی قرار داده و یک دست پلاستیکی را در کنار آن بگذارند و بارها و بارها به طور همزمان به آن‌ها ضربه بزنند، فرد بعد از مدتی ضربه به دست پلاستیکی را حس می‌کند!


مقاله مرتبط: ارتش آمریکا از واقعیت مجازی برای تمرین دادن به سربازانش استفاده می‌کند


امروزه تکنولوژیست‌هایی که روی واقعیت مجازی کار می‌کنند به جای دست پلاستیکی از روش‌های مدرن استفاده می‌کنند تا بفهمند که کاربران چگونه خود را با بدن‌های دیجیتالی‌شان تطبیق می‌دهند. برخی از محققان پیشنهاد کرده‌اند که استفاده از بدن‌های دیجیتالی با نژاد، جنس، سن و یا توانایی‌های متفاوت می‌تواند سوگیری‌های احتمالی را کاهش دهد، گرچه این کار محدودیت‌های خود را دارد. مالکیت یک بدن نامرئی در فضای مجازی می‌تواند اثرات مثبتی مانند کاهش اضطراب اجتماعی نیز به همراه داشته باشد.

تیم دکتر Kitazaki با استفاده از هدست چشمی واقعیت مجازی و یک سنسور حرکتی، یک سری آزمایش‌هایی را ترتیب دادند که در آن داوطلبان دست‌ها و پاهای مجازی را که دو متر جلوتر از آن‌ها در اتاقی مجازی در حرکت بودند تماشا می‌کردند. در یکی از آزمایش‌ها، زمانی که دست‌ها و پاهای مجازی دقیقاً مانند جنبش خود شرکت‌کنندگان  حرکت می‌کرد، گزارش کردند که گویی فاصله‌ی بین دست و پای مجازی دقیقاً مانند بدن خود آن‌هاست.

این آزمایش نشان‌دهنده‌ی توانایی اعمال همزمان و توانایی مغز در پر کردن اطلاعات گمشده است. غیرمحتمل بودن همزمانی تصاوفی دو عمل برای گول زدن مغز و کنار زدن دیگر اطلاعات کافی است، حتی اگر بدانید که این جسم مجازی متعلق به شما نیست.


مقاله مرتبط:استفاده از واقعیت مجازی برای کاهش درد!


در آزمایش دیگری، دانشمندان بعد از اینکه فرد با خود مجازی ارتباط برقرار کرد،  صفحه نمایش هدست را خاموش کردند و در واقع فرد را کور کردند. سپس به مقدار تصادفی آن‌‌ها را عقب کشیدند و سپس از آن‌ها خواستند که به سر جای خود بازگردند، در حالی که چشم مجازی بسته بود. شرکت کنندگان به نقطه‌ای جلوتر از مکان بدن واثعی خود یعنی نزدیک به سمت خود مجازیشان بازگشتند!

البته این افراد نسبت به مشاهده‌ی اینکه آواتار نامرئی آن‌ها با چاقو نصف شود یا به جدول برخورد کند واکنش آگاهانه‌ی و قابل توجهی نشان ندادند.

این موضوع به جای اینکه مثالی از مالکیت ذهنی بدن باشد، ممکن است اثر تجربیات خارج از بدن باشد، که در آن فرد احساس می‌کند که بدنش در فضا آواره شده است. شاید اگر واکنش‌های فیزیکی مانند تغییرات کنداکتانس پوسن و فعالیت مغزی اندازه‌گیری شوند، ردپایی از ترس نیز در این مثال‌ها در میان باشد.

تفاوت دقیق بین تجربیات روح بدون بدن و مالکیت ذهنی بدن هنوز یک سوال باز است، اما پژوهش‌های آینده این پرسش را پاسخ خواهد داد. Kitazaki در قدم بعد روی این موضوع تحقیق خواهد کرد که آیا می‌توان از شر این دست و پای مجازی هم خلاص شد؟ به عبارتی دیگر فارق از این بدن فعلی!

فاطمه مسیب‌پور


نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید