انتشار این مقاله


افسردگی بالینی: هیچ مشکلی وجود ندارد پس چرا احساس افسردگی می‌کنم؟

در این جا کارهایی که باید انجام دهید مطرح شده است. آیا اخیرا احساس افسردگی کرده‌اید درحالی که هیچ مشکلی وجود ندارد؟ آیا هر آن چه را که در زندگی می‌خواهید دارید، اما هنوز این احساس را دارید که یک وزنه ۱۰۰ پوندی در پشت شما سنگینی می‌کند؟ یا این که به هیچ چیز علاقه‌ای […]

در این جا کارهایی که باید انجام دهید مطرح شده است.

آیا اخیرا احساس افسردگی کرده‌اید درحالی که هیچ مشکلی وجود ندارد؟

آیا هر آن چه را که در زندگی می‌خواهید دارید، اما هنوز این احساس را دارید که یک وزنه ۱۰۰ پوندی در پشت شما سنگینی می‌کند؟ یا این که به هیچ چیز علاقه‌ای ندارید و تنها خواسته شما خوابیدن است؟

من پزشک نیستم، اما می‌توانم به شما بگویم که همواره این احساس را داشته‌ام. من با این احساس طاقت فرسای  ناامیدی و ترس زندگی کرده‌ام. سعی کردم مادر خوبی باشم اما انرژی کافی داشتن برای من کاری غیر ممکن بود. من تلاش کردم یک همسر فوق‌العاده باشم اما زودرنج بودن من مانع چنین کاری شد. من شغلی عالی داشتم اما عملکردم خوب نبود.

این رویه سال‌ها ادامه داشت. سال‌ها! تصور می‌کردم که در حال مدیریت شرایط بودم. در حالی که این گونه نبود.

یک روز، زمانی که ۴۲ ساله بودم، متوجه شدم که در داخل کمد، سرم را به دیوار می‌کوبیدم. نمی‌دانستم که چه اتفاقی افتاده است.

دوستم مرا از خانه خارج کرد و به دیدن یک روان پزشک برد. تشخیص پزشک افسردگی بالینی بود. او مرا با تعدادی دارو و دستورالعمل‌هایی برای پیگیری با یک درمانگر، مرخص کرد.

آن روز زندگی من را تغییر داد.

۵ نشانه‌ای که نشان می‌دهد افسردگی شما در حال تشدید است. (و وقت آن است که از دیگران کمک بگیرید)

اگر شما نیز احساس افسردگی می‌کنید اما هیچ مشکلی در زندگی ندارید، ممکن است از افسردگی بالینی رنج ببرید. به این معنی که، شما یک عدم تعادل شیمیایی دارید که نشانه‌های افسردگی را بدون هیچ علت خاصی ایجاد می‌کند.

پس اگر بدون وجود هیچ مشکل خاصی احساس افسردگی می‎کنید، چه کار انجام می‌دهید؟ من پیشنهاداتی برای شما دارم:

۱. این سوالات را از خود بپرسید.

  • آیا احساس ناراحتی، غمگینی، پوچی یا ناامیدی دارید؟
  • آیا زودرنج‌تر از مععمول هستید؟
  • آیا علاقه خود را نسبت به چیزهایی که شما را سابقا خوشحال می‌کرد از دست داده‌اید؟
  • آیا به راحتی نمی‌توانید بخوابید؟
  • آیا الگوی خوابتان تغیییر کرده است؟ آیا زمان زیادی در تخت خواب خود می‌گذرانید؟
  • آیا الگوی تغذیه شما تغییر کرده است؟ آیا وزنتان بیشتر شده یا لاغر شده‌اید؟
  • آیا بیش‌تر از حد معمول نگرانید؟
  • آیا با احساس بی ارزش بودن درگیر هستید؟
  • آیا تمرکز سختی دارید؟
  • آیا به خودکشی فکر می‌کنید؟
  • آیا از یک مشکل فیزیکی جدید مثل سردرد یا کمر درد رنج می‌برید؟

اگر پاسخ شما به هر یک یا همه این سؤالات بله است، ممکن است درگیر افسردگی بالینی باشید.

۲. بلافاصله پزشک خانواده خود را ببینید.

اگر بدون هیچ علت خاصی احساس افسردگی می‌کنید، بسیار ضروری است که در اسرع وقت به پزشک خانواده خود مراجعه کنید و درباره علائم خود به او بگوئید. به دنبال کمک پزشکی بودن راهی برای مبارزه با افسردگی است.

بسیاری از پزشکان خانواده در مورد درمان افسردگی آگاهی کافی دارند و می‌توانند در اسرع وقت در رابطه با درمان بیماری به شما کمک کنند. ممکن است بعضی از پزشکان خانواده شما را به یک روان پزشک ارجاع دهند که می‌تواند در تشخیص و مدیریت افسردگی موثر باشد.

به هرحال، در اولین فرصت به پزشک مراجعه کنید.

۳. از توصیه‌های دارویی پزشک پیروی کنید.

این مورد بخش مهمی از برخورد با افسردگی بالینی است.

چیزی که اغلب اتفاق می‌افتد این است که پزشک برای مدیریت افسردگی دارویی تجویز می‌کند و زمانی که بیمار احساس بهبودی کند مصرف دارو را قطع می‌کند. و درنتیجه چه اتفاقی می‌افتد؟ افسردگی باز می‌گردد!

بنابراین مصرانه به درمان خود ادامه دهید. داروهای خود را مصرف کنید. درست مثل این که پزشک شما داروهایی را برای کمک در مورد درمان تیروئید یا دیابت تجویز کرده است.

۴. سعی کنید در بین افرادی باشید که شما را دوست دارند.

بسیاری از افرادی که از افسردگی بالینی رنج می‌برند تمایل دارند خود را از دوستان و خانواده جدا کنند. تلاش برای وقت گذراندن با مردم و تظاهر به لذت بردن از معاشرت با آن‌ها برای این افراد انرژی بر است. پس این کار را انجام نمی‌دهند.

تلاش کنید تا خودتان را از این شرایط بیرون بیاورید و با افرادی که دوستتان دارند وقت بگذارید. زمان گذراندن با افرادی که باعث خنده شما می‌شوند، باعث می‌شوند که با افکار خود مشغول نشوید و احساس خوبی در مورد خود داشته باشید، برای مدیریت افسردگی بالینی بسیار مهم هستند.

۵. خجالت زده نباشید.

بسیاری از افرادی که با افسردگی بالینی تشخیص داده می‌شوند، از این موضوع خجالت زده هستند. خجالت زده از اینکه نمی‌توانند “آنگونه که لازم است بدرخشند” از اینکه ممکن است بعضی کمبود‌های شخصی را داشته باشند که آن‌ها را در معرض این بیماری که با آن درگیر شده‌اند، ضعیف کند.

اجازه بدهید برای شما توضیح دهم! شما ضعیف نیستید، شما چیزی که دیگران به واسطه‌ی آن «می‌درخشند» را کم ندارید. در واقع شما شجاع هستید زیرا با سر بلندی با این مسئله روبرو می‌شوید.

همانند بیماری قلبی و بیماری تیروئیدی، افسردگی بالینی یک بیماری ناشی از عدم تعادل شیمیایی است. افسردگی بالینی توسط بسیاری از افراد درجامعه به عنوان یک ضعف شخصی شناخته شده است. منظورم این است شما چگونه می‌توانید بدون وجود هیچ مشکل خاصی افسرده شوید.

خوشبختانه مردم، از جمله بسیاری از افراد معروف، در مورد تجربه زندگی با بیماری روانی و شرایط خاص آن و همچنین کمک به از بین بردن بدنامی بیماری‌های روانی صحبت می‌کنند و در مورد آن صادق‌تر هستند.

بنابراین، به مشاهیر بپیوندید. خجالت نکشید. افسردگی بالینی مشکلی نیست که بتوانید به تنهایی از آن جلوگیری کنید. اما بیماری است که می‌توانید با آن مقابله کنید.

بهترین راه برای مقابله با آن این است که در اولین فرصت با پزشک خود ملاقات کنید و درمان‌های پزشکی که آن‌ها تجویز می‌کنند را ادامه دهید. همچنین اطمینان حاصل کنید که از خودتان مراقبت می‌کنید و توسط افرادی که شما را دوست دارند احاطه شده‌اید.

شما، مثل میلیون‌ها زن و مرد دیگر، ممکن است یک زندگی کامل و شاد و در عین حال با افسردگی بالینی را تجربه کنید. تنها کاری که باید انجام دهید برداشتن تلفن و صحبت با پزشک معالجتان می‌باشد.

همین امروز این کار را انجام دهید.

فریما فرهنگی


نمایش دیدگاه ها (4)
دیدگاهتان را بنویسید