مطالعات اخیر نشان داده است که خودکشی میتواند به صورت اپیدمیک گسترش یابد. حال یک مجموعهی تلویزیونی به همین دلیل مورد انتقاد واقع شده است. اتهام چیست؟ سازندگان این مجموعه، زندگی بینندگان خود را به خطر انداختهاند.
پیامی از گور
کاترین لانگفورد در مجموعهی “۱۳ دلیل برای این که …” شبکهی نتفلیکس، نقش دختری نوجوان به نام هانا بیکر را بازی میکند. او فکر میکند هممدرسهایهایش او را تحقیر کرده و مورد آزار و اذیت قرار میدهند. به همین دلیل، جان خود را میگیرد؛ اما قبل از مرگش، سیزده نوار ضبط شده برای سیزده فردی که آزارش دادهاند میفرستد، و اعمال آنها را علت خودکشی خود مطرح میسازد.
“بشینید. میخوام داستان زندگیم رو براتون تعریف کنیم. یا درستتر این که، داستان تموم شدنش رو.”
——————
آیا ممکن است مخاطب به خودکشی کردن تحریک شود؟
هانا بیکر قبل از خودکشیاش در ۱۳ دلیل برای این که …، ۱۳ قطعه نوار صوتی برای همکلاسیها و دوستانش میفرستد و در آن توضیح میدهد هر کدامشان تا چه میزان در مرگ او مسئولاند. حال مشکل چیست؟ هانا که به ظاهر سالم به نظر میرسد، خودکشی خود را مشروع میداند. از نظر بسیاری از محققین فعال در زمینهی خودکشی، چنین پیامی، ریسک خودکشی مقلدانه را بین جوانان افزایش میدهد.
——————
خودکشی: حقایق و آمار
رمان رنجهای ورتر جوان، اثر یوهان ولفگانگ گوته که در سال ۱۷۷۴ منتشر شد، به ظهور موجی از خودکشی در سراسر اروپا انجامید و در پی مرگ دهها تن، مشوق محققین علاقهمند به این موضوع گردید. دقیقاً ۲۰۰ سال بعد، روانشناسی به نام دیوید فیلیپس اصطلاح “اثر ورتر” را برای توضیح تأثیر القایی نمایشنامهها عنوان کرد. هر گاه یک مورد خودکشی صورتی عمومی پیدا کند، میتواند دیگران را تشویق به این عمل نماید.
یک مورد خودکشی در هر ۱۲ دقیقه
نزدیک به ۴۰ هزار نفر روزانه در آمریکا خودکشی میکنند. آمار خودکشی تقریباً دو برابر آدمکشی است.
۷۵ درصد از موارد خودکشی، به مردان تعلق دارد
با این که به نظر میرسد زنان بیشتر گرفتار چنین افکاری شوند.
آمار خودکشی مربوط به ۲۰۰ سال گذشته در دسترس است
یک یافتهی غافلگیرکننده: بیشتر خودکشیها بیشتر در بهار اتفاق میافتند تا زمستان و پاییز.
—————-
طی اتفاقی کاملاً غیرمنتظره، شخصی به نام Valerien D. تصمیم میگیرد از طبقهی پنجم دفتر کارفرمایش، در شرکت خودروسازی رنو، به پایین بپرد. ولی او اولین قربانی در این مکان نبود. تنها یک هفته قبل از آن، کارمند دیگری در حوضچهای در نزدیکی آنجا غرق شده بود. دو هفته بعد هم سومین کارمند رنو جان خود را گرفت. تقریباً در همین زمان، خودکشیهای سریالی در تلهکام (شرکت مخابرات) و EDF فرانسه به جریان افتاد.
بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹، ۳۵ نفر از کارمندان شرکت مخابرات خودکشی کردند. تا به امروز علت این ماجراها مشخص نشده است. آنچه که مشخص است: در یک نقطهی خاص، یک خودکشی منجر به خودکشیهای دیگر میشود که بیشتر شبیه یک ویروس عمل میکند. متخصصان نگران اپیدمی جدیدی هستند که ممکن است اتفاق بیفتد. علت این اپیدمی چیست؟ سریال نتفلیکس.
مرگ وسوسهانگیز
فیلمسازان، تهیهکنندگان تلویزیونی و روزنامهنگارانی که دربارهی خودکشی مینویسند و فیلم میسازند، ۳ قانون نانوشته را رعایت میکنند تا خطر خودکشی مقلدانه را کاهش دهند: ۱. اثر بیش از حد دراماتیک و مهیج نباشد. ۲. قربانیان، قهرمان نشان داده نشوند. ۳. به هیچ عنوان، خودکشی با جزئیات به تصویر کشیده نشود.
اما برخی کارشناسان میگویند سریال مؤفق نتفلیکس تمام قوانین فوق را نقض کرده است. این سریال در طی حدود ۱۳ ساعت، به ماجرای خودکشی هانا بیکر جوان میپردازد. بینندگان نه تنها شاهد جزئیات دراماتیک این عملاند، بلکه صدای خود هانا را هم در بکگراند سریال میشنوند که دلایلی را که منجر به خودکشیاش شده، توضیح میدهد. وی نه تنها خود را میکشد، بلکه از افرادی که در مرگش دست داشتهاند نیز انتقام میگیرد. این موضوع میتواند در زندگی واقعی پیامدهایی داشته باشد. پزشکان، روانشناسان و مددکاران اجتماعی هشدار میدهند: نتفلیکس زندگی مخاطبانش را در معرض خطر قرار داده اشت.
یک روز سیاه
آرتور کسیدی (Arthur Cassidy)، روانشناس انگلیسی که در زمینهی تحقیقات خودکشی و پیشگیری از آن مطالعه میکند، میگوید: «تصمیم به خودکشی میتواند مانند آنفولانزا گسترش یابد.» در واقع، برخی از پژوهشگران معتقدند خودکشی مسری است؛ و یک مورد به موارد دیگری منجر میشود. یافتههای آنها مبنی بر آن است که این خطر بسته به پوشش رسانهای و برجستگی شخصیت قربانی، افزایش مییابد.
پس از آن که در نوامبر ۲۰۰۹، روبرت انکه، ستارهی فوتبال آلمان، با پرش مقابل قطار جان خود را گرفت؛ به طور متوسط دو مورد از چنین مرگهایی هر روز اتفاق افتاد. با پوشش رسانهای این مرگها، این رقم به ۹ مورد در روز افزایش یافت؛ روندی که بسیاری از کارشناسان به عنوان یک اپیدمی خودکشی از آن یاد میکنند. طی یک ماههی بعد از مرگ انکه، تعداد ۱۳۳ نفر آلمانی، بیشتر از آنچه آمار پیشبینی کرده بود، در راه آهن کشته شدند. کارشناسان به دلایل خوبی نگرانند که “۱۳ دلیل برای این که” باعث ایجاد وضعیت مشابهی شود.
آیا یک کتاب میتواند مسبب این قضایا باشد؟
اوته لویتزکا (Ute Lewitzka)، متخصص پیشگیری از خودکشی میگوید: «بزرگترین مشکل، ترسیم خودکشی است. هر چه این تصاویر بیشتر نشان داده میشوند، احتمال تقلید از این عمل بیشتر میشود.» خودکشی ستارهها تأثیر بسیار بیشتری دارد.
زمانی که مرگ بازیگر زن معروف، مریلین مونرو، بر اثر اوردوز با باربیتول – که علتی احتمالی برای خودکشی در سال ۱۹۶۲ محسوب میشد – اتفاق افتاد، میزان خودکشی در آمریکا در عرض یک هفته به ۱۲ درصد رسید. کارشناسان از آن واقعه با عنوان “اثر ورتر” یاد میکنند؛ نامی که از رمان معروف رنجهای ورتر جوان اثر یوهان ولفگانگ گوته گرفته شده است.
در این کتاب، شخصیت اصلی رمان به دلیل ناراحتی از عشق مثلثی، خود را میکشد. مردان زیادی بعد از چاپ آن در سال ۱۷۷۴ خودشان را کشتند؛ تا این که گوته تصمیم به بازنویسی کتاب گرفت تا از بدتر شدن اوضاع جلوگیری کند. این اولین خودکشی اپیدمیک ثبت شده در تاریخ بود که منجر به مرگ دهها تن شد. (در نهایت، کتاب مذکور توسط کارشناسان برای مدتی در کشورهای آلمان، دانمارک و ایتالیا ممنوع اعلام شد.)
ارتباط بین خودکشی و رسانه، مدتهاست مورد انتقاد قرار گرفته است. خودکشی کردن افراد بر اثر خواندن کتاب غیرقابل باور درنظر گرفته میشد. این تردید برای اولین بار در سال ۱۹۷۴ طی مطالعهای توسط دیوید فیلیپس، جامعه شناس، رفع گردید. او دریافت تنها بیماران روانی نیستند که مستعد این پدیدهاند. افراد کاملاً سالم که خود را دربحران موقتی میبینند، برای مثال میتوانند با واکنش دادن به توصیفات انتشار یافته از خودکشی، ایمپالسهای مرگباری دریافت کرده و حان خود را بگیرند. این پدیده مخصوصاً میتواند جوانان را تحت تأثیر قرار دهد. آرتور کسیدی توضیح میدهد: «بسیاری از جوانان به طور کامل متوجه نمیشوند که بعد از خودکشی واقعاً میمیرند. بیش از ۹۰ درصد این افراد واقعاً نمیخواهند بمیرند؛ آنها تنها نمیخواهند زندگی را به همان روال ادامه دهند.»
بیراهه
مارکوس شیفر (Markus Schaefer)، محقق اجتماعی که رابطهی بین خودکشی و رسانه را دریافته، بیان میکند: «دلایل مطرح شده برای خودکشیای که در این سریال به تصویر کشیده، بسیار ساده است.» محققان به صورت خاص با معضل تصویر هانا به عنوان فردی با ذهن سالم و تصمیمگیری منطقی، روبهرو هستند. اساساً، انگیزههای تصمیمگیری برای خودکشی بسیار پیچیده بوده و فرد درگیر تقریباً در همهی موارد از مشکل روانی رنج میبرد. اما نتفلیکس چنین جنبههایی را از بین میبرد. کسیدی معتقد است این امر جدیت خودکشی را کاهش داده و به قربانی رنگ قهرمان میدهد. این تمام ماجرا نیست؛ شخصیت هانا بیکر به گونهای ساخته و پرداخته شده است که افراد جوان اگر تجارب مشابه داشته باشند، میتوانند خود را با آن بشناسند. بنابراین، به میلیونها نوجوان که مورد تجاوز قرار گرفتهاند، رد شدهاند و یا احساس امنیت نمیکنند، مسیری جهت خروج ازوضعیتشان نشان داده میشود. هر سال، بیش از ۴۰ هزار نفر در آمریکا خودکشی میکنند که آماری مشابه با کشتهشدگان حوادث اتومبیل است. با توجه به آمار مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها (CDC)، خودکشی سومین دلیل منجر به مرگ بین نوجوانان ۱۰ تا ۱۴ سال و دومین علت بین افراد ۱۵ تا ۳۴ سال است. اما نتفلیکس چهکار میکند؟ آنها دومین فصل این سریال را نیز منتشر کردهاند.
مطالعهی موردی: خودکشی چگونه به صورت اپیدمیک گسترش مییابد؟
همهی آنها در مناطق مشابه زندگی میکردند، همهشان جوان بودند و تقریباً همه خودشان را حلقآویز کردند. روستایی در انگلستان به نام بریجند در ولز شمالی در اثر یک اپیدمی خودکشی به لرزه درآمد: در مدت زمان دو سال، نزدیک به ۲۴ جوان خودشان را کشتند؛ همه به غیر از یکی، خود را حلق آویز کرده بودند.
یکی از محققان یادآوری کرد: «بعد از اولین خودکشی، بحران مثل یک آتش وحشی گسترش یافت” بسیاری از نوجوانان قصدشان را براب خودکشی در اینترنت اطلاع دادند. روانشناسان معتقدند اطلاعرسانی در اینترنت و تجلیل از این نمایش قربانی، بازدارندگی را کاهش داده و پدیده را در آستانهی تقلید قرار میدهد.
کدام آسیب روزانه، خطر خودکشی را تا سه برابر افزایش میدهد؟
دیو دیورسن (Dave Duerson)، فوتباليست حرفهای که در سال ۲۰۱۱ اقدام به خودکشی کرد، به جای شلیک به مغز، به سینهاش شلیک نمود. بیشتر افراد عموماً راه اول را انتخاب میکنند. خانوادهی وی علت این تصمیم وی را از طریق پیامی که برایشان فرستاده بود، دریافتند: دیورسن میخواست بافت مغزش از نظر شواهد آنسفالوپاتی تروماتیک مزمن، که وضعیتی مرتبط با خودکشی است، بررسی شود. او مشکوک به ابتلا به این بیماری بود که میتوانست به علت ضربات متعددی که در بازی فوتبال به سرش میخورد، باشد. مدت اندکی بعد از آن، محققان کانادایی با بررسی دادههای بیمهی ۲۳۵ هزار نفر، دریافتند در دراز مدت این ضربات خطر خودکشی را سه برابر میکند.
اثر پاپاگنو یا خودکشی تقلیدی چیست؟
اثر به اصطلاح ورتر، از زمان اولین چاپ رمان گوته در سال ۱۷۷۴ مورد بحث بوده، و پدیدهای را توصیف میکند که گزارشهای دراماتیک یا قهرمانگونه از یک خودکشی میتواند به خودکشیهای بیشتری منجر شود.
اثر کمتر معروف پاپاگنو، بعد از نمایشی در اپرای “فلوت جادویی” موزارت، نامگذاری شد. در سال ۲۰۱۰، محققان دانشگاه وین دریافتند گزارش خودکشی اگر متمرکز بر غلبه بر جنایت یا بیماری در زندگی فردی باشد که به فکر خودکشی است و یا گزارشی شامل اطلاعاتی دربارهی کمک و مشاوره به چنین افرادی باشد، سبب کاهش خودکشیها میشود.
آیا مردان مستعد خودکشیاند؟
در سراسر جهان نزدیک به ۸۰۰ هزار نفر مرتکب خودکشی میشوند. علل و روشها ممکن است در کشورهای مختلف متفاوت باشد که بیشتر بر اساس تفاوتهای فرهنگی است. با این حال یک پدیده ممکن است در سراسر جهان دیده شود: بیشتر قربانیان خودکشی را مردان تشکیل میدهند. در آمریکا، آمار خودکشی در بین مردان حدوداً سه و نیم برابر زنان است. این درحالی است که بیشتر به نظر میرسد زنان از افسردگی رنج ببرند و بیشتر اقدام به خودکشی کنند. علت چیست؟ مردان بیشتر در زمان تصمیمگیری سعی میکنند بیپروا، مصمم و خشن باشند؛ بدین گونه کمتر ممکن است شکست بخورند. علاوه بر این، مردان بیشتر از زنان مشاوره و پیشنهاد کمک را رد میکنند.
جلوی چند مورد از خودکشیها را میتوان گرفت؟
در ایالات متحده، در هر ۱۲ دقیقه یک مورد خودکشی اتفاق میافتد که دومین علت مرگ بین سنین ۱۵ تا ۳۴ سال است. مطالعات نشان میدهند حدود ده میلیون آمریکایی سالانه به طور جدی به خودکشی فکر میکنند. پس آیا میتوان آن را یک بیماری گسترده دانست؟ و چه کاری باید انجام داد تا آمار خودکشیها را کاهش داد؟ درواقع، کارهای زیادی باید انجام شود تا هزاران نفر را سالانه نجات داد. خودکشی به ندرت از اندوه ناشی میشود؛ در حدود ۸۰ درصد از موارد، علائم یک خودکشی قریبالوقوع ملموس است. همچنین شاخصهای غیرمستقیمی هم وجود دارد. به گفتهی متخصصین، بین نشانهها میتوان به درونگرایی ناگهانی، تغییرات شدید در عادتهای خواب و خوراک، زمانهای طولانی احساس کمبود، خودآزاری و افت ناگهانی در نمرات مدرسه اشاره کرد.