سرطان مجرای صفراوی زمانی شروع میشود که سلولهای سالم مجرای صفراوی تغییر کرده و رشد خارج از کنترلی داشته باشند و تودهای تشکیل دهند که «تومور» نامیده میشود. تومور میتواند سرطانی یا خوشخیم باشد. تومور سرطانی بدخیم میباشد که به معنای رشد و انتشار به سایر بخشهای بدن است. سرطان مجرای صفراوی اغلب کلانژیوکارسینوما خوانده میشود. تومور خوشخیم با اینکه رشد میکند امّا به دیگر بخشهای بدن منتشر نمیشود. سرطانهای سیستم صفراوی نسبتاً کمیاب هستند.
مجرای صفراوی
مجرای صفراوی لولهای به طول ۴ تا ۵ اینچ میباشد که کبد و کیسهی صفرا را با رودهی باریک مرتبط میکند. این مجرا به مایع صفرا امکان جاری شدن به رودهی کوچک را میدهد. صفرا نیز مایعی میباشد که در کبد ساخته شده و در کیسهی صفرا ذخیره میشود. این مایع در تجزیهی چربیهای غذایی و دفع مواد زایدی که توسط کبد از جریان خون فیلتره شدهاند کمک میکند.
مجرای صفراوی از کبد منشأ میگیرد. درون کبد مجراهای کوچکتر (مجاری صفراوی درونکبدی) همانند عروق خونی کوچک، صفرا را از سلولهای کبد به انشعابات بزرگ و بزرگتری جاری میسازد. این انشعابات در مجرایی به نام مجرای صفراوی مشترک تمام میشوند. انتهای مجرای صفراوی به درون رودهی کوچک خالی میشود.
کیسهی صفرا اندامی است که تا زمان رسیدن غذا به رودی کوچک، صفرا را نگه میدارد. کیسهی صفرا با یک مجرای کوچکی به نام مجرای سیستیک به مجرای صفراوی مشترک متصل شدهاست؛ این اتصال در یکسومِ مسیر مجرای صفراوی از کبد واقع میباشد.
انواع سرطانهای مجرای صفراوی
کلانژیوکارسینومای خارجکبدی: قسمتی از مجرای صفراوی که خارج از کبد میباشد، خارجکبدی (اکستراهپاتیک) نامیده میشود. این موقعیت، شایعترین محل سرطانهای صفراوی است و میتواند قابل درمانترین آنها نیز باشد.
کلانژیوکارسینومای هیلار: محل نسبتاً شایع دیگر برای سرطان مجرای صفراوی نقطهی اتصال مجرای هپاتیک راست و چپ است. توموری که از این محل منشأ میگیرد نیز، گاهیاوقات تومور کلاتاسکین خوانده میشود.
کلانژیوکارسینومای درونکبدی: حدوداً ۵ تا ۱۰ درصد سرطانهای مجرای صفراوی، درونکبدی هستند. این سرطانها درون کبد واقع شدهاند.
ریسکفاکتورهای سرطان مجرای صفراوی
ریسکفاکتور عاملی است که شانس ابتلای فرد به سرطان را افزایش میدهد. اگرچه ریسکفاکتورها اغلب ابتلا به سرطانها را تحتتأثیر قرار میدهند، امّا مستقیماً موجب سرطان نمیشوند. افرادی با ریسکفاکتورهای متعددی هستند که هرگز به سرطان مبتلا نشدهاند و بالعکس، افرادی با ریسکفاکتورهای شناختهنشدهای دچار سرطان شدهاند. با اینحال، آگاهی از ریسکفاکتورها و صحبت با پزشک دربارهی آنها، به ساخت سبکِ زندگی آگاهانه و مراقبتهای بهداشتی کمک خواهد کرد.
فاکتورهای زیر ممکن است ریسک ابتلای یک فرد را افزایش بدهند. شایان ذکر است که در ایالات متّحده۱ بیشتر بیماران ریسکفاکتور آشکاری ندارند:
- بیماری یا ناراحتیهای قبلی مجرای صفراوی: کولیت زخمی (کولیت التراسیو) یا سنگهایی مشابه سنگ صفرا میتوانند عامل التهاب مجرای صفراوی بشوند. بیماریها و شرایطی که ریسک سرطان مجرای صفراوی را افزایش میدهند موارد زیر را شامل میشوند:
کلانژیت اسکلروزان اولیه (PSD) یک وضعیت التهابی نادر است که تاکنون علت آن شناخته نشده است.
کیست کلدوک ناهنجاریای میباشد که از هنگام تولد وجود دارد؛ و موجب تورم در بخش خارجکبدی مجرای صفراوی میشود.
سندرم کارلی ناهنجاری مادرزادی مجراهای صفراوی درون کبد میباشد. این سندرم ریسک عفونت و سنگهایی نظیر سنگ کیسه صفرا را، که در کبد شکل میگیرند، افزایش میدهد.
سیروز بیماری کبدی است که موجب زخم یا ناراحتی طولانیمدت میشود. سیروز میتواند عوامل متعددی داشته باشد امّا ویروسهای هپاتیت و مصرف الکل شایعترینِ این عوامل میباشند.
فلوکهای کبد انگلهایی هستند که میتوانند مجرای صفراوی را عفونی کنند.
- سن: افراد بزرگسال با سن بالا احتمال بیشتری برای ابتلا به سرطان مجرای صفراوی دارند.
- مواد شیمیایی خاص: دیاوکسینها، نیتروزامینها، و پلیکلره بیفنیلها (PCB) ممکن است موجب سرطان مجرای صفراوی شوند. افرادی که در کشت کائوچو و صنایع ماشینسازی کار میکنند، ممکن است در معرض این مواد شیمایی قرار بگیرند.
پیشگیری از سرطان مجرای صفراوی
فاکتورهای مختلف موجب انواع مختلف سرطان میشوند. محقّقان در حال بررسی هستند که بدانند چه فاکتوری چه نوع سرطانی ایجاد میکند. درحال حاضر راهی تأیید شده برای پیشگیری کامل از این بیماری وجود ندارد؛ امّا میتوان ریسک ابتلا را کاهش داد.
اجتناب از تماس با مواد شیمیایی آسیبزا. دیاکسید توریم ، که اولین بار در آزمایشهای x-ray استفاده شد، با ریسک بالایی از سرطان مجرای صفراوی ارتباط دارد. استفاده از این ماده ممنوع شده است. با اینحال، دیگر مواد شیمایی آسیبزایی هنوز در دسترس بوده و در محیط اطرافمان یافت میشوند که میتوانند ریسک پیشرفت سرطان مجرای صفراوی را افزایش دهند.
اجتناب از سوءمصرف الکل که میتواند به سیروز منجر شود
در سفر به مناطقی که فلوکهای کبدی شایع میباشند، تنها باید آب تصفیه شده و غذاهایی که کاملاً پخته شدهاند مصرف شوند.
علائم و نشانههای سرطان مجرای صفراوی
افرادی که به سرطان مجرای صفراوی مبتلا شوند، ممکن است علائم و نشانههایی را که در ادامه خواهند آمد، معمولاً به خاطر انسداد مجرا، تجربه کنند. برخی اوقات این افراد هیچ یک از تغییرات را ندارند و یا عامل این علائم شرایط پزشکی دیگری، غیر از سرطان میباشد.
یرقان؛ هنگامی که مجرای صفراوی مسدود شود، کبد نمیتواند صفرا ترشح کند. این اتّفاق موجب برگشت صفرا به درون جریان خون میشود و میتواند موجب یرقان بشود.
یرقان یک علامت شایع برای سرطان مجرای صفراوی میباشد. پوست و سفیدی چشمها در این هنگام زرد میشوند. علّت زردی، سطوح بالای بیلیروبین در خون میباشد.
بیلیروبین به رنگ زرد تیره بوده و صفرا نیز حاوی بیلیروبین میباشد. برای تشخیص علت دقیق یرقان پزشک نیازمند آزمایشهای تشخیصی متعددی میباشد. بسیاری از بیماریهای مرتبط با یرقان جدی و یا تهدیدکنندهی زندگی نیستند؛ و سرطان مجرای صفراوی عاملی است که خیلی کم شایع میباشد.
مقالهی مرتبط: یرقان
خارش، به علت ساخت نمکهای صفراوی و بیلیروبین در بدن که در پوست جمع میشوند.
کاهش وزن
بیاشتهایی
تب
درد شکمی؛ مراحل اولیه سرطان مجرای صفراوی، معمولاً موجب درد نمیشود امّا اگر سرطان بزرگ شده یا انتشار یابد، ممکن است فرد تجربهی درد داشته باشد.
روشهای تشخیصی
پزشکان از آزمایشهای زیادی برای کشف و تشخیص سرطان استفاده میکنند؛ همچنین آزمایشاتی نیز برای آگاهی از انتشار و یا عدم انتشار سرطان به دیگر بخشها انجام میشود. به انتشار سرطان از منشأ خود به دیگر بخشهای بدن، متاستاز گفته میشود. برای مثال، آزمایشات تصویربرداری میتوانند انتشار سرطان را نشان دهند. آزمایشهای تصویربرداری، تصاویری را از درون بدن نشان میدهند. همچنین پزشکان آزمایشهایی را برای فهم بهترین روش درمانی انجام میدهند.
برای بیشتر انواع سرطانها، بیوپسی تنها راه مطمئن برای پزشک میباشد تا بداند یک محل از بدن سرطان وجود دارد یا نه. در بیوپسی، پزشک نمونهی کوچکی از بافت میگیرد تا در آزمایشگاه مورد آزمایش قرار دهد. اگر بیوپسی مقدور نبود، آزمایشهای دیگری برای تشخیص پیشنهاد داده میشود.
مقالهی مرتبط: بیوپسی سوزنی
لیست زیر گزینههای تشخیصی این نوع سرطان را توضیح میدهد. همهی آزمایشهایی که در لیست آمدهاند برای همهی افراد استفاده نمیشود. هنگام انتخاب آزمایش تشخیصی، پزشک این فاکتورها را در نظر میگیرد:
- نوع سرطان مشکوک شده
- علائم و نشانهها
- سن و وضعیت پزشکی
- نتایج آزمایشهای پزشکی پیشین
علاوه بر آزمایش فیزیکی، آزمایشهای زیر نیز احتمالاً برای تشخیص سرطان مجرای صفراوی، به عنوان عامل یرقان انجام شود:
آزمایش شیمی خون؛ آزمایش شیمی خون سطح بیلیروبین و آلکالینفسفاتاز را اندازه گرفته و دیگر عملکردهای کبد را کنترل میکند. سطوح بالای این مواد میتواند نشانگر عدم کارکرد خوب مجرای صفراوی باشد.
آزمایشهای تومورمارکر؛ آزمایشهای تومورمارکر (نشانگرهای سرطان) در جست و جوی مقادیر بالاتر از حد طبیعی مواد مشخصی در خون، ادرار و بافت افراد مبتلا به نوع خاصی از سرطان هستند. سرطان مجرای صفراوی ممکن است باعث سطوح بالای CEA و CA19-9 در خون شود. اگرچه ممکن است در فردی مبتلا، سطح این تومورمارکرها نرمال باشد و یا بیماری دیگری غیر از سرطان موجب سطوح بالای این مواد بشود.
بیوپسی؛ بیوپسی برداشت مقدار کوچکی از یک بافت برای آزمایش زیر میکروسکوپ میباشد. یک پاتولوژیست نمونهها را آنالیز میکند. پاتولوژیست پزشکی متخصص در تفسیر تستهای آزمایشگاهی و ارزیابی سلولها، بافتها و اندامها برای تشخیص بیماریهاست.
نوع بیوپسی انجام گرفته به موقعیت تومور بستگی دارد. پزشک میتواند برداشت نمونهی بافتی را در طول روندی به نام PTC، که اکنون به ندرت استفاده میشود، و یا رویهای دیگر به نام ERCP انجام دهد. یا یک CT و یا CAT میتواند به هدایت یک سوزن نازک از طریق پوست به محل جمعآوری نمونه سلولی کمک کند.
آزمایشهای دیگر میتوانند اظهار بدارند سرطانی وجود دارد، امّا تنها تشخیص بیوپسی قطعی است. گاهی اوقات بیوپسی مقدور نمیباشد. در این موقعیتهای ناشایع، بیماران باید براساس نتایج دیگر آزمایشات و علائم درمان شوند.
اولتراسوند؛ اولتراسوند از امواج صوتی برای ایجاد تصاویری از اندامهای داخلی استفاده میکند. در طول اولتراسوند پزشک قادر به مشاهدهی تومور واقعی میباشد. امّا در اغلب اوقات، اولتراسوند نشان میدهد که مجرای صفراوی کوچک، بزرگتر شده است؛ که این حالت اتساع مجاری صفراوی نامیده میشود. مجاری صفراوی کوچک در پشت انسداد یکی از مجاری صفراوی بزرگتر واقع میشوند. میتوان از اولتراسوند برای هدایت سوزنی از طریق پوست و به درون کبد، به سمت سرطان مشکوک شده برای برداشتن بافت جهت تشخیص استفاده کرد.
پزشک برای مشاهدهی مجرای صفراوی، متناوباً از اولتراسوند اندوسکوپیک استفاده میکند؛ و لولهی منعطف و نازکی به نام اندوسکوپ را در دهان قرار میدهد. پروب اولتراسوند درون اندوسکوپ ساخته شده است. سوزنی از طریق اسکوپ برای برداشتن سلول از توده گذرانده میشود.
و در موارد کمتر شایع، یک جراح از اولتراسوند لاپاروسکوپیک استفاده میکند. هر دوی این اقدامات نگاهی روشن از مجرای صفراوی فراهم میسازند. این امر در انجام بیوپسی به پزشک کمک میکند.
اسکن مقطعنگاری رایانهای (CT یا CAT)؛ سیتی اسکن با استفاده از x-rayهای گرفته شده از زوایای مختلف، تصویری سهبعدی از درون بدن میسازد. سپس یک کامپیوتر این تصاویر را به صورت دقیق و مقطعی ترکیب میکند که هرگونه ناهنجاری و تومور را نشان میدهد. همچنین از CT-scan برای اندازهگیری اندازهی تومور استفاده میشود. گاهی اوقات یک رنگ مخصوص که ماده کنتراست نامیده میشود، پیش از اسکن، برای فراهمسازی جزئیات بهتر بر روی تصویر تجویز میشود. این رنگ را میتوان به درون ورید بیمار تزریق کرد و یا به صورت قرص آن را بلعید. از CT-scan برای هدایت سوزن به تودهٔ تومور مشکوک شده نیز میتوان استفاده کرد.
تصویرسازی تشدید مغناطیسی (MRI)؛ در MRI برای ساخت تصاویری دقیق از بدن، به جای x-ray از میدانهای مغناطیسی استفاده میشود. MRI مخصوصی به نام MRI کلانژیوپانکراتوگرافی برای مجرای صفراوی استفاده میشود. ممکن است پیش از MRI، برای ایجاد تصاویری واضح و شفاف، ماده کنتراست به بیمار داده شود.
PCT؛ در طول این آزمایش، سوزن نازکی را به مجرای صفراوی درون کبد داخل میکنند. پزشک از طریق سوزن مادهٔ کنتراستی تزریق میکند که به مجرای صفراوی اجازه میدهد در x-ray دیده شود. با نگاه کردن به x-rayها، پزشک میتواند بگوید که آیا در مجرای صفراوی انسدادی وجود دارد یا نه، و این انسداد در کدام بخش مجرا واقع شده است؟ این موضوع در برنامهریزی درمان بسیار مهم میباشد.
ERCP؛ در طول این اقدام، پزشک لولهای انعطافپذیر را درون حلق، از طریق معده و به مجرای صفراوی وارد میکند. بیمار هنگام این رویه به آرامی «تسکینبخشی» میشود. سداسیون یا تسکینبخشی استفاده از دارو برای آرامش، راحتی و خوابآلودگی است. رنگی از طریق لوله تزریق میشود که در تعیین محدودهی مجرای صفرای در x-ray کمک میکند؛ براش (brush) کوچکی نیز برای جمعآوری سلول و قطعهی بافتی برای بیوپسی وارد لوله میشود. این تکنیک میتواند در یافتن و نمونهبرداری از تومور کمک کند. اطّلاعاتی که این رویه فراهم میکند در برنامهریزی درمان اهمیت دارند.
لاپاراسکوپی؛ در طول لاپاراسکوپی پزشک مجرای صفراوی، کیسهی صفرا و کبد را از طریق لولهای چراغدار به نام لاپاراسکوپ مشاهده میکند. لاپاراسکوپ در یک شکاف ایجاد شده با جراحی، در شکم بیمار قرار داده میشود. برخی از لاپاراسکوپها میتوانند در برداشتن نمونهی بافتی با استفاده از ابزارهای کوچک از طریق لوله به پزشک کمک کنند.
پس از انجام آزمایشات تشخیصی، پزشک نتایج را با بیمار مرور میکند. اگر تشخیص وی سرطان باشد این نتایج به پزشک کمک میکنند تا سرطان را تشریح کند که به آن مرحلهبندی (staging) میگویند.
مرحلهبندی سرطان مجرای صفراوی
مرحلهبندی (Staging) راهی برای شرح دادن موقعیت تومور، انتشار و یا عدمانتشار آن و تأثیرگذاری و یا عدم تأثیرگذاری بر دیگر بخشهای بدن میباشد.
پزشکان با استفاده از آزمایشهای تشخیصی از مرحله یا استیج یک سرطان آگاه میشوند؛ بههمین دلیل مرحلهبندی تا زمان پایان همهی آزمایشات کامل نخواهد بود. دانستن استیج به پزشک در تصمیمگیری برای بهترین درمان و پیشبینیِ پیشآگهی بیمار (Prognosis) کمک میکند. پیشآگهی شانس بهبود میباشد. توصیف مرحله مختلفی برای انواع مختلف سرطان وجود دارد.
طبقهبندی TNM که برای مرحلهبندی سایر انواع سرطانها به مراحل I تا IV استفاده میشود؛ از نظر پزشکی برای سرطان مجرای صفراوی پیچیده میباشد. عناوینی که در زیر لیست شدهاند، راهی ساده برای توصیف مرحلهی این سرطان فراهم میسازند. با طبقهبندی هر سرطان در یکی از این دستهها، تیم درمانی میتواند برای بهترین استراتژی درمانی برنامهریزی بکند.
موضعی؛ این نوع از سرطان تنها درون مجرای صفراوی واقع شده و با جراحی قابل برداشت میباشد. همچنین شواهدی مبنی بر انتشار سرطان به خارج از مجرای صفراوی وجود ندارد.
پیشرفت موضعی؛ این نوع تنها در مناطق اطراف مجرای صفراوی واقع شده، امّا اندامها، شریانها و وریدهای مجاور را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. شواهدی مبنی بر انتشار سرطان به بخشهای دورتر بدن وجود ندارد.
متاستاتیک؛ تومور به بخشهای دورتر از مجرا، در بدن انتشار یافته و پاکسازی تمامی سرطان با جراحی بعید به نظر میرسد.
راجعه؛ سرطان راجعه به سرطانی گفته می شود که پس از درمان مجدداً عود کند. در این شرایط سرطان باید مجدداً با همین سیستم مرحلهبندی شود. به ندرت سرطانهای راجعه «موضعی» مرحلهبندی شوند.
روشهای درمانی سرطان مجرای صفراوی
گزینه های درمانی و توصیهها به فاکتورهای متعددی بستگی دارد:
- نوع و مرحلهی سرطان
- عوارض جانبی احتمالی
- سلامت کلّی و ترجیح بیمار
برنامهی درمانی همچنین ممکن است حاوی درمانهایی برای علائم و عوارض جانبی، بخشی مهم در مراقبت سرطان، باشد.
جراحی
جراحی برداشت تومور و برخی از بافتهای سالم احاطه کنندهی آن، در طول عمل میباشد. آنکولوژیست جراح پزشکی است که در درمان سرطان با جراحی تخصص دارد. همچنین؛ جراحی برای درمان سرطان مجرای صفراوی توسط جراح کبد و صفرا که آموزشهای تخصصیای برای درمان بیماریهای کبد و مجاری صفراوی دیده، انجام میشود.
موضع و حساسیت محل مجرای صفراوی جراحی را دشوار میسازد؛ و اثربخشی جراحی ممکن است با اندازهی تومور و محلهای انتشار آن محدود شود. برای مثال، جراحی نمیتواند سرطان متاستاتیک را کاملاً پاک کند و در نتیجه درمانهای دیگری نیز لازم میباشد.
گزینههای درمان با جراحی که برای سرطان مجرای صفراوی رایج هستند شامل موارد زیر میباشد:
برداشت مجرای صفراوی با جراحی: جراح کل اندام را از بدن پاک میکند. این گزینه در شرایطی است که تومور به بخشهای دیگری غیر از مجرا منتشر نشده باشد. همچنین جراحی میتواند شامل برداشتن عقدههای لنفاوی جهت کنترل برای سرطان باشد. عقدههای لنفاوی ارگانهایی کوچک و بیضیشکل هستند که در مبارزه با عفونتها نقش دارند.
هپاتکتومی جزئی (پارسیل): اگر سرطان نزدیک به کبد باشد، جراح باید بخشی از کبد را نیز قطع کند. قسمت باقیمانده از کبد عملکرد کل کبد را بر عهده خواهد گرفت. در برخی موارد، در عرض چند هفته کبد به اندازهی طبیعی خود بازمیگردد.
روش ویپل: روش ویپل نوع پرهزینهای از جراحی است که اگر سرطان در نزدیکی پانکراس باشد توصیه میشود. در این روش تمام یا بخشی از پانکراس و بخشی از رودهی کوچک، مجرای صفراوی و معده برداشته میشود. سپس جراح مجدداً دستگاه گوارشی و سیستم صفراوی را که شامل کیسهی صفرا و مجرای صفراوی است، به هم متصل میکند. برای حفظ جریان مایع صفرا، بخش باقیماندهی مجرای صفراوی به رودهی کوچک متصل میشود. حدود ۵ تا ۱۰ درصد از افراد نمیتوانند این جراحی پیچیده را تحمل کنند. درحالی که ۲۵ تا ۴۵ درصد موارد عوارض جدی نظیر خونریزی، عفونت و عدم وجود صفرا و ترشحات پانکراسی دارند. همیشه باید یک جراح باتجربه این عمل را انجام دهد.
مقالهی مرتبط: روش ویپل
پیوند کبد: جراح بطور کامل کبد و مجرای صفراوی را قطع میکند. جراحی برای برداشت کامل کبد هپاتکتومی کامل نامیده میشود. سپس جراح کبدی اهدا شده را پیوند میزند؛ اگرچه سرطان مجرای صفراوی میل به عود سریع، پس از پیوند دارد. در نتیجه این اقدام به ندرت انجام میشود.
پرتودرمانی
پرتودرمانی از x-ray پرانرژی و یا سایر ذرات برای تخریب سلولهای سرطانی استفاده میکند. پزشکی که در پرتودرمانی تخصص دارد آنکولوژیست رادیوتراپی نامیده میشود. رایجترین نوع پرتودرمانی، پرتودرمانی خارجی میباشد که در این روش، اشعهها توسط دستگاهی خارج از بدن به بیمار تابانده میشوند. هنگامی که پرتودرمانی با استفاده از ایمپلنت انجام شود، پرتودرمانی داخلی یا براکیتراپی خوانده میشود. گاهی اوقات ممکن است پرتو درمانی داخلی برای سرطان مجرای صفراوی استفاده شود.
برنامهی پرتودرمانی معمولاً از شمار بخصوصی از درمانها که برای دورهای از زمان تنظیم شده تشکیل میشود.
میتوان از پرتودرمانی برای درمان و یا کنترل علائم و دردهای بیماریهای پیشرفته استفاده کرد. عوارض جانبی پرتودرمانی شامل خستگی، واکنشهای پوستی خفیف، ناراحتی معده و شل بودن مدفوع میباشد. بیشتر عوارض جانبی پس از اتمام درمان رفع میشوند.
مقالهی مرتبط: پرتودرمانی
شیمیدرمانی
شیمیدرمانی استفاده از دارو برای تخریب سلولهای سرطانی است که معمولاً با مهار توانایی رشد و تقسیم سلولها اثربخشی دارد. شیمیدرمانی توسط پزشک آنکولوژیست، پزشک متخصص درمان سرطان با دارو انجام میشود.
شیمیدرمانی سیستمیک به جریان خون راه مییابد تا به سلولهای سرطانی در سراسر بدن برسد. روشهای رایج انجام شیمیدرمانی شامل تعبیهی لولهای داخلوریدی در یکی از سیاهرگها با استفاده از سوزن و یا قرص و کپسول خوراکی میباشد.
برنامهی شیمیدرمانی معمولاً شامل شمار مشخصی از چرخههایی است که در دورهای از زمان تنظیم شده است. احتمال دارد بیمار یک دارو را در یک زمان و یا ترکیبی از داروهای مختلف را در زمان یکسان دریافت کند.
میتوان از شیمیدرمانی، پیش از جراحی برای کوچک ساختن تومور و یا در مواقعی که جراحی گزینهی درمانی نیست استفاده کرد. محقّقان اظهار میدارند استفاده از ترکیب سیسپلاتین (پلاتینول) و جمسیتابین (جمزار) میتواند طول عمر بیمارانی را که سرطان مجرای صفراویشان قابل برداشت با جراحی نیست، افزایش دهد.
سایر داروهایی که برای درمان سرطان مجرای صفراوی استفاده می شود شامل فلوروراسیل (-FU، آدروسیل)، کاپسیتابین (اکسلودا)، پاکلیتاکسل (تاکسول) میباشد. متاسفانه سرطان مجرای صفراوی به بسیاری از انواع شیمیدرمانی مقاوم میباشد که همین امر کارآزماییهای بالینی را برای درمان این بیماری بیشتر بااهمیت میسازد.
همچنین میتوان از شیمیدرمانی پس از جراحی برای جلوگیری از عود بیماری استفاده کرد. اگرچه محقّقان هنوز در حال آزمایش کیفیت این رویکرد در کارآزماییهای بالینی هستند.
عوارض جانبی شیمیدرمانی به فرد و دوز استفاده شده بستگی دارد؛ امّا خستگی، ریسک عفونت، تهوع و استفراغ، ریزش مو، از دست دادن اشتها و اسهال از این موارد میباشند. این عوارض معمولاً پس از اتمام درمان یکمرتبه رفع میشوند.
تعبیه استنت و جراحی بایپس
در برخی موارد جراحی به طور کامل تومور را پاک نمیکند؛ گرچه میتواند در تسکین علايم و افزایش کیفیت زندگی نقش داشته باشد.
در این موقعیت، جراح قادر است ناحیهی مسدود شده را دور بزند. این امر مستلزم اتصال بخشی از مجرای صفراوی که پیش از ناحیهی انسدادی قرار گرفته، به بخشی از رودهی کوچک است که پس از آن ناحیه قرار دارد. در طول این جراحی، احتمالاً جراح لولهای پلاستیکی یا فلزی درون مجرا قرار دهد تا آن را باز نگهدارد. این لوله استنت نامیده میشود.
همچنین، ممکن است استنت پلاستیکی یا فلزیای در طول رویکرد ERCP (کلانژیوگرافی اندوسکوپیک عقبگرد) و یا رویکردی مشابه در PTC استفاده شود. این رویکردها تومور را پاک نمیکنند امّا میتوانند عوارض جانبی را تسکین دهند.
برای هردوی این اقدامات، پزشک باید استنت را به داخل بدن وارد کند؛ که گاهیاوقات ممکن نیست. در آن موارد، لولهای از کبد میگذرد تا صفرا را به بیرون بدن، به درون کیسهای هدایت کند. این کیسه باید مرتباً تغییر کند. برخی از پزشکان نیز اظهار میدارند برای محافظت در برابر عفونتها، این بیماران به مدت طولانی آنتیبیوتیک دریافت کنند.
سرطان مجرای صفراوی متاستاتیک
اگر سرطان از ناحیهی منشأ گرفته به بخشهای دیگری از بدن انتشار یابد پزشکان میتوانند آن را سرطان متاستاتیک بنامند. اگر همچین اتفاقی افتاده باشد، بهترین کار برای درمان صحبت با پزشک باتجربه میباشد. پزشکان میتوانند دربارهی بهترین برنامهی درمانی استاندارد نظرات مختلفی داشته باشند.
برنامهی درمانی میتواند شامل ترکیبی از جراحی، پرتودرمانی و شیمیدرمانی باشد. مراقبت تسکینی نیز برای تسکینبخشی علائم و عوارض جانبی مهم میباشد.
بهبود یا شانس عود سرطان
بهبود زمانی حاصل میشود که سرطانی در بدن تشخیص داده نشود و هیچ علائمی وجود نداشته باشد. این حالت «عدموجود مدرکی دال بر بیماری» یا NED نیز گفته میشود.
بهبود میتواند موقت یا دائمی باشد. این عدمقطعیت موجب میشود بسیاری از افراد نگران بازگشت سرطان باشند. با اینکه بهبود یافتن در بیشتر موارد دائمی است، اما مهم میباشد که با پزشک دربارهی امکان برگشت سرطان صحبت شود. آگاه بودن از ریسک عود و گزینههای درمانی موجب حس آمادگی بیشتر در صورت عود سرطان میشود.
اگر سرطان بعد از درمان اصلی عود کند، سرطان راجعه نامیده میشود؛ عود سرطان میتواند در موقعیت یکسان باشد (عود موضعی)، نزدیک آن محل بوده (عود ناحیهای) و یا در دیگر بخشها اتفاق بیافتند. (عود دوردست)
پانویس
این مقاله از وبسایت اطلاعات بیمار انجمن سرطانشناسی بالینی آمریکا میباشد.
باسلام وتشکر