۲۲ – ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۷
ساسهای تختخواب عاشق لباسهای چرک و بدبوی شما هستند
روی سطوح، ساسهای تختخواب به نظر میرسد با بیماری مجهز شدهاند تا جهان را تسخیر کنند: آنها نه میتوانند پرواز کنند، نه بپرند و نه شنا کنند؛ تنها راه بقای آنها خون است. شکارچی درجهی یک جهان (انسان!) از ته دل آرزو دارد همهی آنها بمیرند. بر اساس گزارش دانشمندان این بندپای انگلی تحت “گسترش سریع جهانی” قرار گرفته و با اختصاص دادن قلمروهای جدیدی به خود، در شمار و طیف رشد تجربه کرده است. مطابق با تحقیقی جدید، قسمتی از تاخت و تاز آنها در جهان مدیون نوع عجیبی از انتقال است: لباسهای چرک و بدبوی ما.
گازهای در تلاطم با سرعت مافوق صوت بزرگترین سیاهچالههای کوچکترین کهکشانها را بهوجود آوردهاند
رازی که همیشه با سیاهچالههای کلانجرم مرکز کهکشانها بوده، این است که چگونه آنها با سرعت زیاد اینقدر بزرگ شدند؟ اکنون یک شبیهسازی کامپیوتری پیشنهاد میکند که این سیاهچالهها به وسیلهی ابرهای عظیم گازی پس از وقوع بیگبنگ شکل گرفته و بزرگ شدهاند.
کیسهداران غولپیکر بر پهنهی استرالیا
تقریباً ۳۰۰,۰۰۰ سال پیش، گلهای از موجوداتی به اندازهی کرگدن در عرض دشتهای سیلابی شرقی-مرکزی استرالیا مهاجرت کردند؛ درست مثل گورخرها و بزهای کوهی که این کار را در آفریقا انجام دادهاند. این جانوران با جثهای به اندازهی یک خودرو، خویشاوندان ومباتهای کوچولوی امروزی اند. مطابق با بررسیهای انجام شده روی فسیل دندان جانوری منقرضشده (Diprotodon) این سناریو تنها مهاجرت دستهجمعی فصلی شناختهشده بین کیسهداران و خویشاوندان آنهاست.
بازگشت هوشیاری پس از ۱۵ سال زندگی نباتی!
۱۵ سال پیش، مردی ۲۰ ساله در فرانسه متحمل یک ضربهی تروماتیک مغزی در یک تصادف شد و در وضعیت بیهوشی دائمی یا همان زندگی نباتی قرار گرفت. اکنون، دانشمندان پیشنهاد میکنند که نوعی تحریک عصبی آزمایشی در مغز روی عصب واگ (تحریک عصب واگ برای درمان افسردگی و صرح تأیید شده است) توانسته این بیمار را به “هوشیاری حداقل” برساند. این موفقیت با این که فاصلهی زیادی تا هوشیاری دارد ولی باب جدیدی را دربارهی هوشیاری پس از آسیب مغزی باز کرده است.
مقالهی مرتبط: بازگشت هوشیاری پس از ۱۵ سال زندگی نباتی!
نویسندگان کمی ترجیح میدهند که ناشناس بمانند
وقتی پژوهشگری مقالهی خود را به ژورنالی تسلیم میکند، چقدر اهمیت دارد که بازبینیکنندگان چه کسانی خواهند بود؟ بسیاری از نظرسنجیها پیشنهاد میکردند که خیلی از محققان ترجیح میدهند مقاله با اسم ناشناس به دست بازبینیکنندهها برسد؛ چون فکر میکنند شانس قبولی بیشتر است. با این حال طی تحقیقی که گروه منتشرکنندهی Nature در لندن انجام داده، فقط یک هشتم نویسندهها چنین کاری را انجام میدهند.