اصطلاح نسبتا ناخوشایندی در روانشناسی وجود دارد که وضعیت اغلب روابط بلندمدت ما را توصیف میکند؛ سازگاری التذاذی یا هِدونیک!
سازگاری هدونیک اساسا تمایل انسان برای استفاده از بهترینها در زندگی است. انسانها این ظرفیت شگفتانگیز را برای حفظ وضعیت عاطفی خود دارند. یعنی هر انسانی یکسری روشها برای تنظیم احساسات خود دارد، نوعی تنظیم که برای داشتن حداقل شادی لازم است.
وقتی اتفاقات دشواری را تجربه میکنید، زمان شما را با این تجارب سازگار میکند و دردها را مرهم میبخشد و این عالی است!
اما متاسفانه زمان با چیزهای خوب هم همین کار را میکند… لحظهای فرا میرسد که در خوشی غرق میشوید اما پس از مدتی به آن عادت میکنید! در ابتدا یک هدیه، دوست یا تجربهی جدید شادی و هیجان را به ارمغان میآورد. اما پس از مدتی به سرعت به همه چیز عادت میکنیم و دیگر آن خوشحالی بار اول را تجربه نخواهیم کرد!
سازگاری هدونیک برای همهی ما اتفاق میافتد و اغلب متوجه آن نمیشویم. ۱۰ ثانیه به اتفاق جدید و هیجانانگیزی که در سال گذشته برایتان پیش آمد، فکر کنید! خب؟!
برای من، نقل مکان به خانهای جدید در آغاز سال گذشته، با احساس تغییر در زندگی همراه بود. در چند ماه اول پس از جابجایی، هر بار که وارد خانهام میشدم کمی هیجان داشتم. هر بار که در خانه راه میرفتم متوجه کفپوشهای چوبی زیبا و نور فوقالعاده آن میشدم. سپس، سازگاری هدونیک چهرهی زشت خود را نمایان کرد!
پس از شش ماه، نه تنها تحتتاثیر نور فوقالعاده نبودم، بلکه از نبود نور کافی در آشپرخانه نیز شکایت کردم! و به این فکر میکردم که چقدر خوب میشد اگر حیات خلوت داشتیم!
خب شاید بپرسید که خانهی من چه ربطی به شما دارد؟!
این دقیقا همان اتفاقی است که برای روبط عاشقانه میافتد. در ابتدا، صرفا ذکر نام او لبخندی را به روی لبهایتان خواهد آورد. اما پس از مدتی دیگر اینگونه نیست! دیدن او که در مقابل درب محل کارتان قدم میزند، دیگر مانند چند ماه اول آشنایی ضربان قلبتان را تندتر نمیکند.
مقاله مرتبط: ۵ مهارت که باید قبل از اینکه ازدواج کنید یاد بگیرید
شاید این موضوع آنقدر ها هم بد نباشد! اگر همیشه در حال راه رفتن برای رسیدن به عشق زندگیمان بودیم، احتمال بیشتر از اینکه بخوابیم راه میرفتیم! احتمالا گرسنه میماندیم، شغلها رها میشدند و کودکان بدون مراقبت میماندند. ما نمیتوانیم همیشه همان عاشقهای احمق باقی بمانیم!!! شاید به همین دلایل است که ما تا این حد در سازگاری خوب هستیم.
اما این میزان سازگاری معمولی که داریم هم خوب نیست. همانطور که در مثال خانه گفتیم، اگر هر بار که شریک خود را میبینیم هیجان نداشته باشیم، پس از مدتی حتی احساس خواهیم کرد که او مزاحم ماست. کارهای اشتباه او در نظر ما بارزتر خواهد شد. دست از قدردانی برمیداریم و سوء استفادهها شروع خواهد شد و این همان زمانی است که مرحلهی ماه عسل به پایان میرسد!
مقاله مرتبط:۵ ترفند برای ایجاد یک رابطهی پایدار
چه باید کرد؟
اما میتوان جلوی افراط و تفریط را گرفت. باید جلوی تمایلات پایهی انسانی ایستاد و با سازگاری هدونیک جنگید. اما چطور؟
اول، باید از وجود این نوع سازگاری آگاه بود؛ همین آگاهی نیمی از نبرد است. یعنی قادر باشید وقوع آن را تشخیص دهید و اقدامات لازم برای مبارزه با آن را به کار گیرید.
دوم، باید اعتقاد داشته باشید که روابط با کمی کار بر روی آن بهبود و رشد پیدا میکند. حتی اگر این کار یکطرفه باشد!