وقتی که با یکی از والدین، دربارهی خواسته و آرزویشان در مورد فرزندشان سوال میکنیم بسیاری از آنها در جواب میگویند: من فقط میخواهم آنها خوشحال و سالم باشند. چه هدف ساده، بیضرر و قابل ستایشی!
با این حال، چنین تفکر و گرایشی اغلب باعث میشود والدین فرزندان خود را در سنین کم، در معرض خطر و تجربیات فراوانی قرار دهند؛ نتیجه آن که این بچهها بیشتر بجای شاد بودن، رفتاری تندخو به خود میگیرند، بجای داشتن حس سپاسگذاری نسبت به آنچه که در اختیارشان قرار داده شده، نسبت به آنها بیمیل بوده و احساس رضایت چندانی از آن ندارند.
دفعهی بعد که تمایل دارید هرآنچه فرزندتان خواهان آن است برآورده سازید، اشتیاق خود دربرآورده کردن آن خواستهها محدود کنید چراکه در غیر این صورت، ممکن است در نهایت با کودکِ ناراضی و غمگینی روبهرو شوید که در آینده، ناگریز با پستی و بلندیهای زیادی روبهرو خواهد شد. چنین بچههایی تحمل اندکی دارند، توانایی انتخاب نداشته و دربارهی حقوق و حس خود نسبت به آنچه که میخواهند بسیار اغراق میکنند. این کودکان رفته رفته در غر زدن، اصرار در برآورده شدن خواستههایشان بسیار ماهر شده و درنهایت پدر و مادر خود را تا زمانی که خواستههایشان را بر آورده نساختهاند مورد آزار و اذیت خود قرار میدهند.
اگر این روال و الگو قبلا در خانهی شما اجرا میشد و شما به جد تصمیم به تغییر این وضع و روال کردهاید، مواردی کاربردی در این مقاله وجود دارد که میتوانید از آنها بهره گیرید.
بگویید نه!
نه گفتن والدین، به کودک کمک میکند تا شخصیتش را شکل دهد. ارزشها را تعیین کرده و محدودیتها را نیز مشخص سازید. به خودتان یادآوری کنید: « هنگامی که به فرزندتان نه میگویید ( و یا مواردی مشابه با آن) در واقع به فرزند خود درس بزرگی میآموزید! »
مقالهی مرتبط: مهارت نه گفتن
برخی از والدین ادعا میکنند که نمیدانند چگونه به فرزندشان « نه» بگویند! اگر این شرححال شماست، در اینجا چند راه حل برای انجام این کار برایتان ارائه شده است:
- نه گفتن میتواند همراه با محبت باشد. نه عسلم. تا الان به اندازه ی کافی غذا خوردهای!
- نه گفتن میتواند رک و بی پرده باشد. نه! من نمیخواهم این را برایت بخرم.
- نه گفتن میتواند با یک توضیح همراه باشد. نه. من هفتهی قبل برای تو یک بازی ویدئوییِ جدید خریدام.
- نه گفتن میتواند با ارائهی یک پیشنهاد و جایگزین جدیدی همراه باشد. نه! این کفش ورزشی گران به نظر میرسد اما آن یکی، هم زیبا است و هم قیمتش مناسب است.
- نه گفتن حتی میتواند کاملا دمده بنظر برسد. نه میگویم، چراکه من والدهی تو هستم!
اول: برای اعمال این رویکرد جدید، شما در درجهی اول باید بدانید که فراهم کردن هر نیاز بچه به این معنی نیست که شما چقدر پدر و مادر خوبی هستید!
دوم: باید بدانید اینکه صرفا فقط شما هستید که میتوانید نیازها و اقلام مورد نیاز کودکتان را فراهم کنید، نباید به عنوان توجیهی برای خرید و یا انجام هر کاری قرار گیرد.
سوم: اگر فرزند شما مصرانه طالب و خواهان چیزی باشد؛ این بدان معنا نیست که شایستگی آن را دارد تا با او بد برخورد کنید! اجازه دهید که ناامید شود. اجازه دهید کمی هم کجخلقی کند و احساس کند که درواقع این شما هستید که متهم و گناهکارید. اجازه دهید عصبانی شود و حتی شما را بدترین پدر و مادر دنیا نیز تلقی کند. قوی باشید و صبر خود را محک بزنید!
مقالات مرتبط:
چهارم: راهکارهای خلاق و هوشمندی برای برقراری ارتباط با فرزندتان پیدا کنید. کارهایی انجام دهید که هر دو از انجام دادن آنها لذت میبرید. با پرسش سوالات چند گزینهای سعی براین داشته باشید تا به آنچه کودکان در ذهن خود بدان میاندیشد راه یابید.
سوالاتی این چنین: فکر میکنید که پدر و مادر چه زمانی باید به فرزندشان نه بگویند؟ آیا تابحال به خودتان نه گفتهاید؟ چه چیزی باعث ایجاد شادی دائم در شما میشود؟ چقدر برایتان سخت است تا برای چیزی که طالب آن هستید صبر کنید؟ درصورتیکه فرزند شما به چنین سوالاتی پاسخ دهد ( یا فقط شانههایش را بالا بندازد و یا بگوید نمیدانم) درواقع به عقیدهی شما احترام گذاشته است. برای رسیدن به یک پاسخ درست و منطقی با یکدیگر به جنگ و جدل نپردازید!
در جامعهی ما توجهِ بیش از حد به نیازها و خواستههای فرزند بسیار رایج شدهاست، اما اگر فکر میکنید که این، یک برکت و موهبت محسوب میشود، توصیه میکنم یک بار دیگر نیز بیاندیشید!