دانشمندانی در ژاپن با استفاده از سلولهایی قلبی که از سلولهای بنیادی به وجود آمده بودند آسیبهای قلبی ۵ میمون را درمان کردند.
این تکنیک نشان میدهد که استفاده از سلولهای بنیادی یک فرد میتواند راهی ماندگار برای ترمیم اندامهای بدن بیماران دچار حملات قلبی باشد؛ تکنیکی که میتواند به صورتی معنادار زمان و هزینههای رشد سلولهای بنیادیِ مجزا را کاهش دهد.
استفاده از سلولهای بنیادی برای درمان عارضههایی مثل مشکلات قلبی چیز تازهای نیست؛ در طی این راههای درمانی سلولهای بنیادی از خود بیمار گرفته و کشت داده میشد که هزینههای زیادی را در پی داشت. متناوباً سلولهای بنیادی میتوانند از جنین انسان هم منتقل شوند ولی این روش نیز بحثبرانگیز است؛ چون جنین در پروسهی مذکور نابود میشود!
اگر این روش جدید در مورد انسانها نیز تأیید شود میتوان با توانمند ساختن دانشمندان برای رشد دادن سلولها از منبعی آماده بر پایهی درمانهایی که فردی دهنده سلول یا اندام در آنها وجود دارد، از شر این مشکلات خلاص شد.
اگر بانکی از سلولهای آماده و نظیر وجود داشته باشد میتواند برای درمان بیماران مورد استفاده قرار گیرد، بدون نیاز به پروسهی طولانی انتظار برای رشد و تمایز سلولهای خود بیمار! در این آزمایش از سلولهای تمایزنیافتهی پوست یک میمون (macaque) برای تزریق به مکانهای آسیبدیده میمونهای دیگری که تجربهی حملهی قلبی داشتند استفاده شد.
پس زدن این سلولهای جزو نگرانیهای همیشگی بوده است؛ در حالی که اگر از سلولهای خود بیمار استفاده شود این خطر دیگر وجود ندارد. برای فائق آمدن به این مشکل، محققان از جانورانی استفاده کردند که از لحاظ ژنهای MHC (مهمترین آنتیژنهای موجود در بافت برای شناسایی توسط سیستم ایمنی بدن) بیشترین شباهت را به هم داشته باشند.
با اضافه کردن داروهای سرکوبکنندهی سیستم ایمنی مثل methylprednisolone و تاکرولیموس به پروسهی آزمایش، دانشمندان از عدم پاسخ ایمنی در برابر سلولهای تزریق شده توسط پروتئینهای سطحی MHC مطمئن شدند.
پس از گذشت ۱۲ هفته از انتقال سلولهای بنیادی هیچ نشانهای از پس زدن دیده نشده و دانشمندان مشاهده کردند که آسیبهای بافتی تا حد زیادی بهبود یافته است. فقط یک نکته در این جا بایستی ذکر شود؛ ضربانهای نامنظم قلبی (آریتمیهای قلب)! ولی محققان اطمینان میدهند که این عوارض مشکلات جدی در پی نخواهد داشت؛ چون آریتمیهای بطنی در اولین روزهای پیوند هم طبیعی است و علاوه بر این هم با روشهای کلینیکی میتوان این عارضه را برطرف کرد.
با این وجود این، آزمایش باید حداقل از دو جنبه گسترش یابد؛ یکی این که ۵ نمونه کافی نیست، باید مقیاس مطالعه افزایش یابد و ثانیاً ۳ ماه هم زمان زیادی نیست. این نمونهها باید از این به بعد هم تحت نظر باشند.
با وجود مشکلاتی که ذکر کردیم درمان عارضههای قلبی که دومین علت مرگومیر در دنیا پس از سرطان است، با این روش بسیار امیدوارکننده جلوه میکند. هماکنون به جز پیوند قلب روش دیگری برای درمان چنین بیمارانی وجود ندارد.
یافتههای این مطالعه در نشریهی معتبر Nature منتشر شده است.