تخمین زده میشود حدود ۷۰۹۹ زبان زنده در جهان وجود دارد. تقریبا دو سوم از این زبانها در خطر انقراض هستند، در حالی که بیش از نصف جهان به ۲۳ زبان صحبت میکنند. تشابهات زبانی برای سالها توجه محققین را به خود جلب کرده است. فرضیه مطالعه جدیدی که توسط Masha Fedzechkina محقق دانشگاه آریزونا انجام شده است، این است که برخی از این تشابهات ممکن است به دلیل ترجیحات مغز برای پردازش اطلاعات کارآمد باشد. Fedzechkina، سرپرست نویسندگان مقاله، گفت:
زبانهای مختلف جهان در نگاه اول بسیار متفاوت به نظر میآیند اما در واقع اشتراکات بسیاری دارند. این تشابهات تحت عنوان زبان همگانی یا اجتماع زبانی متقاطع شناخته میشوند. در اغلب تئوریها دلیل این تشابهات زبانی ساخته شدن زبانها به وسیله مغز انسان فرض میشود. اگر این زبان همگانی واقعا وجود داشته باشد، کشف دلیل آن در درک چگونگی پردازش و ساخته شدن زبان در ذهن انسان، به ما کمک خواهد کرد.
مقاله مرتبط: پیچیدگیهای زبان؛ چگونه حرف میزنیم؟
Fedzechkina و همکارانش مطالعهای را طراحی کردند. در این مطالعه دو گروه از افرادی که فقط به زبان انگلیسی صحبت میکردند هر یک به مدت ۳ روز، زبانهای مختلف ساختگی را که توسط پژوهشگران طراحی شده بود، آموزش دیدند. این دو زبان از نظر ساختاری متفاوت از هم بودند و با زبان مادری شرکتکنندگان نیز هیچ تشابهی نداشتند.
در هر دو گروه شرکتکنندگان آموزش دیده بودند نظریات یکسان را به دو روش متفاوت بیان کنند. زمانی که از شرکتکنندگان خواسته شد عملی را که در یک ویدئو مشاهده کرده بودند به صورت شفاهی توضیح دهند، در طرز بیان پاسخهایشان به طور غافلگیرکنندهای ترتیب کلماتی را ترجیح میدادند که دستور وابستگی کوتاهتری داشتند. دستور وابستگی به فاصله بین کلماتی گفته میشود که برای بیان کردن به یکدیگر وابسته هستند.
بنابراین با توجه به یافتهها میتوان حداقل بخشی از زبان همگانی را با ترجیح ذاتی مغز به دستور وابستگی کوتاه، توضیح داد. طبق توضیحات Fedzechkina، به دلیل محدودیتهای حافظه، هرچه دستور وابستگی طولانیتر باشد پردازش و درک آنها سختتر است.
اگر به طور متقاطع زبانها را بررسی کنیم، به طور کلی ترتیب کلمات طول وابستگی کوتاهتری از آنچه که انتظار میرود به طور شانسی اتفاق افتاده باشد، دارند. این نتایج نشان میدهد بین محدودیتهای پردازش اطلاعات در مغز انسان و ساختار طبیعی زبان ارتباطی وجود دارد.
این مطالعه جهت بررسی اولین شواهد رفتاری ارتباط فوق صورت گرفته و مشاهده شد زمانی که شرکتکنندگان دو انتخاب برای استفاده از قواعد داشه باشند، ترجیح میدهند موردی را انتخاب کنند که طول وابستگی را کاهش میدهد و فهم و پردازش جمله را در مغز آسانتر میکند.
آنچه زبانهای ساختگی به ما میآموزند
تصمیم محققین برای استفاده از یک زبان ساختگی استراتژیک بود. پیشتر زبانشناسان برای مطالعه اجتماع زبانی متقاطع، فرهنگها و ساختارهای زبانی مختلف را مستندسازی کرده و سپس مشترکات زبانی را در آنها جستجو میکردند.
این نوع مطالعات تعداد زیادی از مشترکات زبان همگانی را کشف کرده و فرضیههای متعدی را درباره علت وجود آنها میساختند؛ اما معایبی نیز داشتند. از جمله این معایب، دشوار بودن بررسی نقش مغز در به وجود آمدن این مشترکات بود. برای مثال اگر دو زبان اسپانیایی و ایتالیایی را مقایسه کنید تشابهات ساختاری بسیاری را مشاهده خواهید کرد اما علت این تشابهات این است که هر دو از زبان لاتین منشا گرفتهاند. همچنین زبانهایی که به طور جغرافیایی به هم مرتبط هستند (مثلا به علت مهاجرت جمعیتها) اغلب ساختارهای مشابهی دارند، حتی اگر ریشه تاریخی یکسانی نداشته باشند.
با آموزش دادن یک زبان ساختگی که هیچگونه ساختار مشابهی با زبان مادری شرکتکنندگان نداشت و سپس بررسی ترجیحات شرکتکنندگان در استفاده از ساختارهای آن زبان، محققان توانستند نتیجهگیریهایی درمورد علت وجود زبان همگانی داشته باشند. Fedzechkina گفت:
اگر الگویی در زبان ساختگی و زبان مادری شرکتکنندگان وجود نداشته باشد اما شرکتکنندگان همچنان از این الگو استفاده کنند، احتمالا انسانها دارای ادراک جهتدار یکسانی هستند.
مقاله مرتبط: الگوهای تکلم زبانی پاسخهای پنهان بدن به استرس را فاش میکند
این مطالعه به محققان درک بهتری از نقش ادراک انسان در ساختار و فراگیری زبان میدهد. از مطالعات پیشین میدانیم که زبان مادری شخص تاثیر بسیاری در یادگیری زبان دوم و سوم دارد و طبق گفته Fedzechkina این واقعیت که شرکتکنندگان در انتخاب ساختار جملهها بیشتر به پردازش اطلاعات توسط مغز انسان تکیه داشتند تا ترتیب کلمات زبان مادری خود، بسیار شگفتآور و تاثیرگذار بود. بنابراین اولین شواهد رفتاری از ارتباط بین طریقه پردازش اطلاعات در مغز انسان و ساختار زبان، نشان میدهد که محدودیتهای پردازش اطلاعات نقش مهمی در فراگیری و ساختار زبان دارد و تغییرات زبان را در طول زمان تحت تاثیر قرار میدهد.