آیا حافظه عضلانی واقعیت دارد؟
حافظۀ عضلانی بر دو نوع است، که هر دو نیز کاملاً واقعی هستند. نوع اول که “حافظه روالی” (Procedural memory) خوانده میشود از طریق تقویت نمودن ارتباطات سیناپسی در مغز منجر به صدور ناخودآگاه و منظم پیامهایی میشود که در فعالیتهای متواتر نقش دارد؛ نظیر نواختن گیتار، که نوازنده بدون آن که به موقعیت انگشتان خود فکر بکند، به راحتی میتواند این کار را انجام دهد.
ولی نوع دیگری از حافظه عضلانی هم داریم. معمولاً افرادی که از طریق بدنسازی حجم عضلات خود را افزایش میدهند، در صورت تحلیل رفتن حجم عضله در آینده، راحتتر میتوانند حجم از دست رفته را به ماهیچه باز گردانند. در صورتی که انجام دادن این کار برای فردی که تا کنون هیچگونه تجربۀ بدنسازی نداشته است، دشوارتر خواهد بود. در هنگام پرورش عضله، فیبرهای عضلانی تعداد هستههای خود را افزایش میدهند (میدانید که سلولهای عضلۀ اسکلتی، چندهستهای هستند). این هستههای جدید میتوانند تا ۱۵ سال آینده، که احتمالاً حجم عضله در اثر تحلیلروی به مقدار نرمال خود بازگشته، در سلول حفظ شوند. مثل این است که عضله قوۀ قدیمی خود را به خاطر آورده و خیلی سریعتر با ورزش دوباره، به روزهای اوج خود باز میگردد!
امنترین مکان برای زندگی در روی زمین کجاست؟
سلولهای انفرادی زندان ایدیاکس فلورنس (ADX Florence)، واقع در فلوریدای آمریکا، میتوانند شما را از هرگونه آسیب جسمانی، حتی از جانب زندانیان دیگر، حفظ کنند. ولی مسلماً سلامت روانیتان در چنین محلی ویران خواهد شد. اگر میخواهید فارغ از آسیب جسمانی خارجی، سلامت روان خود را هم دستنخورده نگه دارید، شاید بهتر باشد سری به سنگاپور بزنید. سنگاپور در سال ۲۰۱۶ از جانب انستیتو لگاتوم (Legatum Institute) “امنترین کشور جهان” نام گرفت. ولی اگر میخواهید از بیماریها بیشترین فاصله را داشته باشید، لوکزامبورگ بهشت شما خواهد بود، چرا که با وجود کسب رتبۀ دوم در زمینۀ امنیت، در شاخص سلامت حرف اول را میزند.
مقالۀ مرتبط: ۲۳ شهر برتر جهان با بهترین کیفیت زندگی
آیا قدرت بینایی انسان در حال کاهش است؟
آمار نزدیکبینی (myopia) که قطعاً در حال افزایش است. طی یک سدۀ اخیر، اپیدمی نزدیکبینی در دنیا سایه افکنده و هماکنون یکسوم از جمعیت ایالات متحده و ۹۰ درصد تایوانیها به عینکهای طبی نیاز دارند. نزدیکبینی نوعی اختلال ارثی است، با این حال، به نظر میرسد اصلیترین عامل این اپیدمی گذراندن مدتزمانهای طولانی در خانه و خیره شدن به کتاب و نمایشگر است.
مقالۀ مرتبط: نزدیکبینی؛ پشت پردۀ سلولی
آیا وجود بیگانگان فضایی وابسته به DNA میباشد؟
نقش اصلی DNA، فراهم آوردن دستورالعملهای لازم برای ساخته شدن پروتئین از اسیدهای آمینه است. DNA همچنین عامل انتقال این دستورالعملها به نسلهای بعدی میباشد. ولی باید توجه داشت که این توانایی صرفاً به مولکول DNA انحصار ندارد، بلکه RNA نیز میتواند عملکردی مشابه داشته باشد. ممکن است بیگانگان از مکانیسمهای بسیار متفاوتی برای دستیابی به عملکردهایی که روزانه در بدن ما رخ میدهد، بهره بگیرند.
مقالۀ مرتبط: بیگانگان فضایی: نزدیکترین تمدن فرازمینی چقدر با ما فاصله دارد؟
چرا کشف آثار باستانی عمدتاً منوط به حفاری کردن میباشد؟
به دلیل نوعی تعصب در بقاء: سازههایی که روی سطح زمین باقی میمانند در طی زمان شانسی برای بقاء نخواهند داشت؛ چرا که انسانها در طول تاریخ بیکار ننشستهاند و همواره از مصالح مورد استفاده در چنین سازههایی برای ساخت ساختمانهای جدید بهره بردهاند. از سوی دیگر، قدرت انکارناپذیر فرسایش را نباید از یاد ببریم. از همین رو، تنها بقایای باستانی که امروزه کشف میشوند، همانهایی هستند که زیر خاک مدفون شده بودهاند. از طرفی، مدفون گشتن این آثار در زیر خاک به دلیل صعود مداوم سطح ارضی تمدنها در طی سالیان متمادی است. هنگامی که جمعیتی در نقطهای ساکن میگشت، غذا و مصالح فراوانی با خود میآورد ولی از پاکسازی پسماند و زباله غافل میشد. به همین دلیل، خانههای جدید روی بقایای سازههای پیشین ساخته میشدند؛ چرا که انتقال دادن آن به نیروی کار بزرگی نیاز داشت که همین مسئله انسان را مجاب میکرد بقایا را در محل خود خرد کرده و زمین را تا حد امکان جهت ساخت خانههای جدید، مسطح نماید.
جاری گشتن گاه و بیگاه سیل، لایۀ جدیدی را روی لایههای قدیمی آوار میساخت. در مناطق خشک نیز، باد با انتقال دادن ذرات شن و ماسه، این مسئولیت خطیر را بر عهده داشت (برای مثال ابولهول تا سر در شن مدفون بود و محققان با حفاریهایی که در سال ۱۸۱۷ پیرامون آن انجام دادند، توانستند این موجود افسانهای را از زیر انبوه خاک خارج سازند). هنگامی که شهری قدیمی به طور کامل تخلیه میشد، دانهها به سرعت جوانه زده و با دریافت مقدار کافی کربن دیاکسید در خاک ریشه میدواندند. گسترش ریشۀ گیاهان موجب تثبیت شدن خاک حاصل از فرسایش شده و در نهایت سطح زمین را بالاتر میبرد.
چرا طلا زردرنگ است؟
از دیدگاه شیمی، طلا و نقره باید رنگی یکسان داشته باشند، که همان نقرهای است. به همین دلیل، جهت توجیه نمودن رنگ طلا به یک چیز دیگر نیاز داریم؛ ترکیبی از مکانیک کوانتوم و نسبیت خاص اینشتین!
از دید مکانیک کوانتوم، الکترونهای هر اتم در اربیتالهای جداگانهای مستقرند. در مورد نقره، برای این که بتوانیم الکترونی را به اربیتال بالاتر انتقال دهیم به پرتو فرابنفش نیاز خواهیم داشت که انرژی بالایی دارد. نور مرئی، که انرژی کمتری دارد، در اثر برخورد به سطح نقره بازتابیده شده و ظاهری آینهمانند در این فلز ایجاد میکند.
در مورد طلا، نسبیت وارد عمل میشود. به دلیل اندازۀ اتم این فلز گرانبها، الکترونهای طلا با سرعتی نصف سرعت نور در اوربیتال خود جابهجا میشوند. بر اساس نظریۀ نسبیت اینشتین، در چنین سرعتی، بر جرم الکترون افزوده شده و در نتیجه برای انتقال دادن آن به اربیتال بالاتر به انرژی به مراتب کمتری نیاز خواهیم داشت. از همین رو، نور آبی (که انرژی کمتری نسبت به فرابنفش دارد) جذب طلا شده و بازتابش نمییابد. و اگر آبی به چشم نرسد، جسم را زرد رنگ خواهیم دید، به همین سادگی!
پرسش ماه: جهان چه اندازه متراکم است؟
ستارهشناسان با بررسی افتوخیزهای موجود در تابش زمینه کیهانی (Cosmic microwave background) نشان دادهاند که جهان (نه زمین!) مسطح است. تابش زمینه کیهانی همان تابش باقیمانده از بیگ بنگ است.
مقالۀ مرتبط: صبر کنید ببینم؛ قبل از بیگ بنگ چه چیزی وجود داشت؟
این بدین معنی میباشد که جهان به تراکم بحرانی خود نزدیک شده است. تراکم بحرانی، تراکم مورد نیاز برای نیروی گرانش به منظور متوقف ساختن انبساط جهان پس از یک مدتزمان نامتناهی است. نرخ کنونی انبساط جهان نشان میدهد که مقدار تراکم بحرانی چیزی در حدود ۲۷-۱۰ × ۹ کیلوگرم بر مکعب متر میباشد. این رقم، مجموع تراکم ماده و انرژی محسوب میشود. بررسیها نشان داده است که مادۀ معمولی عامل ۴/۹ درصد از این تراکم میباشد، در حالی که ماده تاریک، شکلی از ماده که به طور مستقیم قابل مشاهده نیست، ۲۶/۸ درصد از آن را تشکیل میدهد. در سوی دیگر انرژی تاریک را داریم که با در اختیار داشتن سهم ۶۸/۳ درصدی، قسمت عمدۀ تراکم جهان را موجب میشود. انرژی تاریک نوعی میدان انرژی مرموز است که انبساط جهان را سرعت میبخشد.
مقالۀ مرتبط: مسألهی گسترش جهان حل نمیشود که هیچ، مبهمتر هم میشود!
مادۀ معمولی تراکمی همارز با یک پروتون به ازای هر چهار متر مکعب حجم دارد. در رابطه با ماده و انرژی تاریک، اطلاعات چندانی در دست نیست.
فراموش نکنید سوالات خود را از ما بپرسید!