فیلم درخشش ابدی یک ذهن پاک، یک ایده ی جذاب و یک فیلمنامه محکم و پیچیدهای دارد (که توانست جایزه ی اسکار بهترین فیلمنامه اصلی را ازآن حود کند) و با توجه به زمینههایی که داستان در اختیار نویسنده قرار داده است به طور پی در پی سطوح کشمکش خود را تغییر میدهد. دائماً از ذهن شخصیت اصلی به جهان بیرون جابه جا میشود. دکتر هاوارد (تام ویلکینسون) سرپرست یک کلینیک است که کار آن پاک کردن آن دسته از خاطرات افراد است که دوست ندارند آنها را در ذهن خود داشته باشند. کلینیکی که اغلب زوجها به آن مراجعه میکنند تا خاطرات بدی را که از هم در ذهن خود دارند پاک کنند. تکنیسینهای کلینیک ابتدا مکان خاطرات مورد نظر را که به صورت لکههای روشنی روی مغز نمودار میشود، شناسایی کرده و سپس به محو کردن آن لکههای نور میپردازند. ابتدا کلمنتاین (کیت ویتسلت) و سپس جول (جیم کری) آگاهانه تصمیم به پاک کردن خاطرات مشترکشان میگیرند، اما حتی بعد از فراموشی یکدیگر، مجدداً به سمت هم کشیده شدند زیرا لکه نوری که در قلب آنها روشن شده بود درخششی ابدی داشت.
در پژوهش ها و گزارش هایی که به تازگی منتشر شده بیان شده است سلولهای مغز یا همان نورونهایی را که خاطرات را شکل میدهند و ذخیره میکنند میتوان خاموش و روشن یا به عبارتی فعال و غیر فعال کرد. آنچه این پژوهش ها نشان داده این است که فقط تعدادی اندکی سلول، که با هم شبکهای تشکیل داده و به شیوهای خاص عمل میکنند (انگرام) در شکلگیری و ذخیره کردن حافظه نقش دارند
به گفته دکتر جاسلین، استاد دانشگاه بوستون آمریکا و سخنران سالانه ی انجمن پیشرفت علم آمریکا،
تحقیقات قبلی نشان داده که وقتی خاطرهای شکل میگیرد مجموعهای از سلولهای مغز به نام انگرام به شکلی خاص عمل میکند.
از میلیونها سلول مغز فقط تعداد کمی برای شکل گیری خاطرات ترس یا تهدید لازم است بنابراین وقتی مشکل خاطرات است، لازم نیست تمام بدن یا مغز را هدف بگیریم.
بنابراین آنها با جراحی انگرامهای موشها را برداشتند و دیدند که خاطره بد از ذهن آنها پاک شد. آنها حتی به این ترتیب موشهای معتاد به کوکائین را درمان کردند، با حذف حافظه عاطفی مرتبط به استفاده از کوکائین. آنها همچنین با فعال کرردن انگرامها خاطرات بد را در ذهن موشها زنده کردند.
به این ترتیب میتوان به درمان بیماریهایی مثل ضربه روحی پس از اتفاق بسیار وحشتناک (PTSD) امیدوار بود:
یافتههای ما این امکان را مطرح میکنند با پاک کردن خاطرات بد میتوان اختلال استرس پس از ضربه روحی را درمان کرد…در این افراد خاطرات مزاحمند و زندگی روزمره فرد را مختل میکنند.برای مواردی که خاطرات واقعا مخل زندگی روزمره هستند، من فکر میکنم درمانی که فقط همان سلولها را هدف بگیرد میتواند کار درستی باشد.
تحقیق ما نشان می دهد که پاک کردن حافظه ممکن است. اما جامعه باید سیاست های اخلاقی در باره آن استفاده احتمالی از آن تدوین کند.
هدف دکتر جاسلین این است که بتوان داروهایی ساخت که مثل موشکی که فقط به سمت هدف می رود سلولهای خاصی را هدف قرار داد و خاطرهای بد را غیر فعال کرد.با این حال برخی دانشمندان غیر از ملاحظات اخلاقی تردیدهای دیگری هم دارند.
پروفسور سر سایمون وسلی رییس انجمن سلطنتی روانپزشکان بریتانیا میگوید:
این پیشرفت جالبی در تحقیقات علمی است اما باید احتیاط کنیم… فراموش کردن، یا پاک کردن حافظه، یکی از کارکردهای مهم و طبیعی سیستم حافظه مغز است اما ما نمیدانیم پاک کردن عمدی خاطرات آیا عواطف و احساساتی هم که آن خاطره را دربرگرفته پاک میکند.حتی اگر هم بشود من نمیدانم با توجه به ملاحظات اخلاقی این کار درستی باشد. من فکر نمیکنم کار درستی باشد… اما از یک چیز میتوانیم مطمئن باشیم و اینکه فیلمهای بیشتر و بیشتری از این احتمال الهام خواهند گرفت. به جز این از یک چیز دیگر هم میتوانیم مطمئن باشیم، به قول دکتر جاسلین، ما مجموعه خاطراتمان هستیم.
اما در موارد دیگر چه؟ اگر رابطهای شکستخورده و دردناک را تجربه کردهایم میتوانیم با این شیوه آن را برای همیشه از ذهن خود پاک کنیم؟ مثل فیلم درخشش ابدی ذهن پاک با بازی کیت وینسلت که در آن او به کلینیکی مراجعه میکنند و با دست کاری ژنتیکی خاطرات یک رابطه بد را از ذهنش پاک میکند.
پروفسور جاسلین میگوید:
همه ما از اشتباهاتمان یاد می گیریم. اگر خاطره این اشتباهات را از ذهن پاک کنیم چه چیزی می تواند مانع از تکرار آن شود؟
ملاحظات و پیامدهای اخلاقی بسیار جدی مطرح است. اینکه کاری ممکن است به این معنی نیست که باید انجام شود. البته در مورد انسان نمیتوان به جراحی برای غیرفعال کردن این سلولها فکر کرد، بلکه باید داروهایی ساخت که مثل موشکی که فقط به سمت هدف میرود سلولهای خاطره بد را هدف قرار داد و آن خاطره را غیر فعال کرد.