رابرت هوک انگلیسی، یک معمار، فیلسوف طبیعتگرا و دانشمند بود. ما اغلب او را با قانون کشسانی (قانون هوک)، کتاب میکروگرافیا (Micrographia)، و استفاده از لفظ “سلول” برای توصیف واحد سازندۀ حیات (و یا کشف سلول) به یاد داریم. به علاوه، بعضی از شواهد حاکی از آن است که هوک مستقلاً ابزار “چرخدنگ” (escapement) را به منظور ساخت ساعت مکانیکی توسعه داد. اختراع چرخدنگ منسوب به هویگنس (Huygens) هلندی است، ولی گفته میشود رابرت هوک پانزده سال پیش از او موفق به ساخت این قطعه شده بود. هوک همچنین در زمینۀ گرانش نیز کارهایی انجام داده است (و بر سر همین موضوع با نیوتن اختلاف داشت).
دستاورد: مشاهدۀ حفراتی به نام “سلول” در زیر میکروسکوپ
کاشف: رابرت هوک (Robert Hooke)
سال کشف و نامگذاری: ۱۶۶۵
در سال ۱۶۶۱، چارلز دوم (پادشاه انگلستان) به سر کریستوفر رن (Sir Christopher Wren) دستور داد تعدادی مطالعه در مقیاس ریز (میکروسکوپی) انجام دهد. رن اطاعت کرد، ولی پس از چندین سال تلاش نهچندان موفقیتآمیز به این نتیجه رسید که زمان کافی برای انجام دادن این کار را ندارد و پروژه را در اختیار دانشمند جوانی قرار داد که در زمینۀ طراحی و مکانیک استعداد شگرفی داشت. بقیه هم همان تاریخی است که میدانیم.
رابرت سی. هوک (Robert C. Hook) هنگامی که مسئولیت پروژه را بر عهده گرفت تنها ۲۶ سال داشت. او پس از قبول مسئولیت به جامعه سلطنتی دانشمندان (Royal Society for Scientists) پیوست. هوک بسیار زیرک و باهوش بود. او موفق شد تمامی قطعات درونی ساعت را از چوب ساخته و با کنار هم قرار دادن آن یک ساعت واقعی درست کند که خیلی خوب کار میکرد. علاوه بر این، هوک طراحی فنی را نیز در نزد خود یاد گرفته بود و از این مهارت برای ثبت دقیق اشکالی استفاده میکرد که زیر میکروسکوپ خود مشاهده مینمود.
هوک با بهرهگیری از تواناییهای فنی خود توانست راهی برای تنظیم نمودن ارتفاع و زاویۀ عدسی میکروسکوپ و همچنین روشی برای روشنسازی زمینه ابداع کند. اختلاف در شدت نور به او اجازه میداد جزئیات را تا حد امکان مشاهده کند. هوک تنها به یک بار مشاهده قانع نمیشد و نمونۀ زیر عدسی را با استفاده از منابع مختلف نور بررسی میکرد تا در نهایت طرحی از آن بر روی کاغذ رسم کند. تلاش هوک در این راه به ایجاد بزرگنمایی ۵۰ برابر انجامید. این اتفاق مهم دریچهای به روی دنیایی گشود که تا اوایل قرن هفدهم کاملاً غریبه بود.
چارلز دوم تنها دستور داده بود روی حشرات مطالعه شود، ولی هوک پا را از این فراتر نهاد و هر چیزی که به نظرش ارزشمند میرسید، نظیر: پارچه، برگ، طلق نسوز، شیشه، سنگ آتشزنه و حتی ادرار منجمد شده را نیز زیر میکروسکوپ خود مطالعه نمود. رابرت هوک دست به کارهای جالب دیگری هم زد. برای نمونه، او به شپشی اجازه داد خونش را بمکد تا بتواند نحوۀ جریان خون خود را داخل دستگاه گوارش جانور بررسی کند. او همچنین جهت مطالعۀ فرآیند پمپاژ سم گیاه گزنه به بدن، دست خود را با این گیاه مورد گزش قرار داد.
او هنگامی که قطعۀ باریکی از چوب پنبه را زیر عدسی قرار داد با انبوهی از فضاهای خالی مواجه شد که توسط دیوارههایی احاطه شده بودند. هوک این فضاها را حفره (pore) یا سلول (cell) نامید. اصطلاحِ “سلول” گرفت و افتخار شناسایی واحد سازندۀ حیات به نام هوک ثبت شد. هوک محاسبه کرد که تعداد سلولهای موجود در یک اینچ مکعب برابر با ۱,۲۵۹,۷۱۲,۰۰۰ میباشد. هر چند او از اهمیت کشف خود آگاه نبود، ولی حداقل به تعداد این فضاهای خالی توجه نشان داد.
هوک تمام نقشهها و مشاهدات خود را در کتابی به نام Micrographia: or Some Physiological Descriptions of Miniature Bodies Made by Magnifying Glasses گردآوری نمود. این کتاب پس از قدردانی از شخص شاه و جامعه سلطنتی به گسترۀ وسیعی از موضوعات میپردازد؛ از نحوۀ ساخت میکروسکوپ گرفته تا طیف رنگها، عوامل مولکولی آتشزا، ساختار بلوری اشیا و آناتومی حشرات. میکروگرافیا در سال ۱۶۶۵ منتشر شد و بلافاصله در فهرست پرفروشترینها قرار گرفت. بدین ترتیب، هوک شالودۀ نظریه یاخته را بنا نهاد و جمعیت قابل توجهی از دانشمندان را به اکتشاف نادیدهها در زیر عدسی میکروسکوپ تشویق نمود.