این سناریوی یک کابوس است: یک بیماری عفونی در سراسر جهان گسترش مییابد و این، تمدن رو به زوال ما را تهدید میکند. اما چه نوع بیماری میتواند این کار را بکند؟
هدف گزارش جدید پاسخ دادن به این سؤال، به امید جلوگیری یا بهتر آماده شدن برای چنین سناریویی است. هرچند در ابتدا بیماریهایی مانند ابولا و زیکا به ذهن میرسند اما بعید به نظر میرسد که بتوانند منجر به پاندمی جهانی شوند. در عوض، ویروسهایی که از طریق هوا پخش میشوند – از جمله موارد مرتبط با ویروس سرماخوردگی – تهدید بزرگتری هستند، حتی اگر برخی از اینها خیلی در معرض توجه نباشند. (ویروس ابولا و زیکا از دیگر راهها، از جمله تماس با مایعات بدن و برای زیکا، از طریق پشهها منتقل میشوند.)
ما باید ویروسهای تنفسی را جدی بگیریم. تمرکز زیادی روی بیماری هایی است که هیچکدام مانند بیماریهای منتقلشونده از راه تنفسی قادر به تغییر در تمدن نیستند.
در طول تاریخ، افراد صاحب قدرت برای پاندمیها با تمرکز بر روی لیستی از مظنونین معمول آماده میشدند؛ یعنی بیماریهایی که در گذشته باعث فاجعه شدهاند مانند آنفولانزا و سارس یا آنهایی که میتوانند به عنوان سلاح بیوشیمیایی مورد استفاده قرار گیرند. اما این روش برای پاتوژنهایی که در حال حاضر شناخته شده نیستند یا از لحاظ تاریخی شیوع گسترده نداشتهاند قابل تعمیم نیست.
مقاله مرتبط: پاندمی بعدی آنفولانزا زمانی ظاهر میشود که کمترین انتظار هم نمیرود
بنابراین، محققان برای گزارش جدید کاملاً از صفر شروع کردهاند، یعنی بدون هیچگونه پیشداوری دربارهی اینکه متهم اصلی این پاندمیها چه پاتوژنی خواهد بود. برای این کار پتانسیل بیماریزایی میکروارگانیسمهای مختلف و دیگر موضوعات را بررسی کردند و با بیش از ۱۲۰ متخصص در این زمینه مصاحبه کردند.
این گزارش نشان میدهد که علاوه بر منتقل شدن از راه هوا، پاتوژن دارای توانایی ایجاد فاجعهی جهانی پاندمیک، احتمالا دارای ویژگیهای زیر است:
- در طی دورهی “انکوباسیون”، یعنی قبل از اینکه علائم را نشان دهند یا علائم خفیف باشد، مسری است.
- اکثر مردم نسبت به این میکروب ایمنی ندارند، بنابراین جمعیت بزرگی از میزبانان حساس در بین انسانها وجود خواهد داشت.
- روش درمان یا پیشگیری از این بیماری وجود ندارد.
- میزان مرگ و میر ممکن است کم اما قابلتوجه باشد.
اگر چه آخرین ویژگی تعجبآور به نظر میرسد، اما باید خاطر نشان کرد که پاتوژن حتماً نباید میزان مرگ و میر بالا را بالا ببرد یا اکثریت افراد را آلوده کند تا بتواند باعث اختلال در اکثریت جامعه شود. همین که یک پاتوژن تعداد زیادی را بیمار کند کافی است. پاتوژنی که به سرعت تعداد زیادی از افراد را میکشد سریعاً میزبانهای خود را از دست میدهد و خاموش میشود.
در واقع، میزان مرگ و میر بیماری پاندمیک آنفولانزای اسپانیایی در سال ۱۹۱۸ تنها ۲.۵ درصد بود، اما به دلیل آنکه صدها میلیون نفر را آلوده کرده بود، به گفته مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها، حدود ۵۰ میلیون مرگ ناشی از آن را به همراه داشت.
این گزارش همچنین نشان میدهد که ویروسهای RNA دار، بیشترین پتانسیل را برای ایجاد پاندمی جهانی دارند، زیرا این ویروسها نسبت به سایر انواع راحتتر تغییر میکنند. این گروه شامل ویروسهای شناختهشده مانند آنفلوآنزا و سارس میشود و همچنین ویروسهای سرماخوردگی معمولی مانند انتروویروسها و رینوویروسها و همچنین ویروس سنسیشیال تنفسی.
مقالهی مرتبط: چرا آنفولانزای پرندگان بهاندازهی حادثهی پلاسکو یا گرنفل خطرناک است؟
آنفلوانزا توجه زیادی را به دلیل توانایی آن برای ایجاد بیماری همهگیر به خود جلب کرده است، در حالی که جای بسیاری از ویروسها در این لیست خالی است. این گزارش خواستار بهبود نظارت بر دیگر ویروسهای RNA شد، شبیه آنچه برای ویروس آنفلوانزا انجام میشود.
علاوه بر این توصیه شده که تاکید بیشتری بر توسعهی داروهای ضد ویروسی علیه ویروسهای تنفسی RNA دار و همچنین واکسنی مانند واکسن جهانی آنفولانزا شود.
یکی دیگر از استراتژیهای مهم برای جلوگیری از پاتوژنهای پاندمیک، آزمایش بیشتر بیماران است تا علت عفونت آنها دقیقاً مشخص شود. اغلب هنگامی که بیماران با علائم خاص مانند سرفه و یا مشکل تنفسی به بیمارستان میآیند، به عنوان بیمار”پنومونی” و یا “سندرم ویروسی” تشخیص داده میشوند بدون اینکه آزمایشی برای تعیین علت اصلی مشکل انجام شود. اما چنین آزمایشهایی باید به صورت روتین انجام شوند زیرا نشخص نیست که پاندمی بعدی کی رخ دهد.
موارد اولیه بیماری همهگیر جهانی ممکن است نسبتاً خفیف باشد. همیشه اینطور نیست که کسی به طرز وحشتاکی بمیرد، گاهی ممکن است بیمار اولیه کیس بسیار معمولی باشد.
به عنوان مثال، اولین مورد از بیماری همهگیر آنفولانزای H1N1 در سال ۲۰۰۹ در کودکی که علائم آنفلوانزا را داشت اما بیماریاش چندان شدید نبود، شناسایی شد. این اتفاق میتواند تکرار شود!