انتشار این مقاله


چگونه با سوء رفتار در افراد خودشیفته کنار بیاییم؟

خودشیفتگان خواهان قدرت اند. یاد بگیرید که به این سوء رفتارشان واکنش نشان ندهید اما با سیاست و تدبیر باشید.

افراد خودشیفته خواهان قدرت اند. یاد بگیرید که به  این سوء رفتارشان واکنش نشان ندهید اما با سیاست و تدبیر باشید.

همه ما وقتی که نا امید می شویم یا صدمه می بینیم می توانیم مورد سوءاستفاده قرار بگیریم. ممکن است برای اینکه مورد انتقاد، قضاوت، محرومیت و کنترل قرار گرفته ایم مقصر باشیم. اما برخی از سوء رفتار کنندگان، از جمله خودشیفتگان، سوء رفتار خود را به سطوح دیگری می‌برند. سوءاستفاده‌ی خودشیفته‌ها می تواند فیزیکی، ذهنی، احساسی، جنسی، مالی و/یا  حتی معنوی و اعتقادی باشد. برخی از انواع سوءرفتارهای عاطفی به راحتی قابل شناسایی نیستند، از جمله دغل کاری و بازی دادن افراد که خود میتواند شامل باجگیری عاطفی، تهدید و ارعاب برای اعمال کنترل باشد. نارسیستیک ها خدای بازی دادن و دستکاری افراد با کلمات هستند. آنها می توانند آنقدر جلو بروند که حتی به ادراک خودتان هم شک کنید؛ آن‌ها سعی می‌کنند بذر شک و دودلی را در دل شما بکارند (gaslighting).

انگیزه افراد خودشیفته از سوء استفاده از دیگران

به یاد داشته باشید که اختلال شخصیت خودشیفته (NPD) و سوءاستفاده کردن روی خط سیر تسلسلی سکوت تا خشونت قرار دارد. به ندرت یک خودشیفته مسئولیت رفتار خود را می پذیرد. به طور کلی، آنها اعمال خود را انکار می کنند و سو رفتار خود را با سرزنش کردن قربانی تقویت می‌نمایند. به ویژه، خودشیفتگان بدخیم نکران و ناراحت احساس گناه نیستند. آنها می‌توانند سادیستیک باشند و از رنج کشیدن دیگران لذت ببرند. می توانند بسیار رقابتی و هردمبیل و بی مرام باشند و در رفتارهای ضد اجتماعی مشارکت کنند. البته خودشیفتگی را با اختلال شخصیت ضداجتماعی قاطی نکنید

هدف سوء استفاده خودشیفتگان، قدرت است. هدف آنها در اعمالشان تخریب یا حتی آسیب دیدن دیگران است. مهمترین چیزی که باید در مورد سوءرفتار خودشیفته‌ها یادآوری کرد این است که اعمالشان برای تسلط و برتری جویی روی شما طراحی شده اند. اهداف مورد نظر سوءاستفاده کنندگان، در همان حینی که باعث ایجاد شک، شرم و وابستگی در قربانیان شان می‌شود، افزایش کنترل و اقتدار خود است. آنها می خواهند احساس برتری پیدا کنند تا از هویدا شدن احساسات خودکم‌بینی پنهان‌شان اجتناب کنند. درک این مسئله می تواند شما را قدرتمند کند. همانند تمام پهلوان پنبه ها، به رغم دفاع از خشم، غرور و خود بزرگ بینی باد شده شان،  آنها از شرم و حقارت خود رنج می برند. بزرگترین وحشت‌شان این است که ضعیف و خوار به نظر برسند. دانستن این موضوع ضروری است که کلمات و اقدامات یک سوء رفتار کننده را شخصی نکنید. این به شما امکان می دهد تا با  سوءاستفاده های خودشیفتگان مواجه و با آنها مقابله کنید.


مقاله‌ی مرتبط: با خودشیفتگی یا “نارسیسیسم” بهتر آشنا شوید!


اشتباهات در طرز تعامل با سوءرفتارگران

هنگامی که شما انگیزه های سوء استفاده کننده را فراموش می کنید، ممکن است به طور طبیعی در برابر بعضی از این رفتارها واکنش نشان دهید:

دلجویی: اگر شما برای جلوگیری از منازعه و خشم، پیشقدم آشتی شوید سوء رفتارکننده را قدرتمندتر می کنید، چرا که آن را به عنوان ضعف و فرصتی برای اعمال کنترل بیشتر می‌بیند.

شفاعت و دادخواهی: این نیز ضعف را نشان می دهد که نارسیسیت‌ها از وجود آن در خود و دیگران نفرت دارند. آنها ممکن است با خوارشمردن یا انزجار واکنش تحقیرآمیز نشان دهند.

واپس روی: این یک تاکتیک موقت خوب برای جمع آوری افکار و احساسات شماست، اما یک استراتژی موثر برای مقابله با سوء رفتار نخواهد بود.

بحث و جنگ و جدل: بحث در مورد حقایق انرژی شما را تلف می کند. اکثر سوء رفتارکننده ها به واقعیت علاقه مند نیستند، بلکه تنها به تصدیق مواضع خود و درست و برحق بودن آن می پردازند. استدلال های کلامی می تواند به سرعت به جنگی تبدیل شود که شما را تهی کند و به شما لطمه بزند. شما بازنده می شوید و با احساس قربانی شدن بیشتر، صدمه و ناامیدی بحث را تمام می کنید‌

توضیح و دفاع: هر چیزی فراتر از انکار ساده یک اتهام دروغین، راه را برای سوء استفاده بیشتر از شما باز خواهد کند. هنگامی که شما درباره ی محتوای آنچه که گفته می شود، توضیح می دهید و از موضع خود دفاع می کنید، بر حق سوءاستفاده کننده برای قضاوت، تصویب یا سوء رفتار بیشتر با خود صحه می گذارید. واکنش شما این پیام پنهان را می رساند: “قدرت تو مافوق اعتماد به نفس من است. تو حق داری من را تایید یا رد کنی، تو برای قضاوت من محق هستی!”

به دنبال درک کردن بودن: اگر شما مصرانه بخواهید درک شوید این امر رفتار شما را تحت فشار قرار می دهد. این بر اساس امید دروغینی است که شاید یک خودشیفته به درک شما علاقمند است، در حالی که یک نارسیسیت تنها علاقه مند به برنده شدن در یک درگیری و داشتن جایگاه برتر است. با توجه به درجه خودشیفتگی وی، به اشتراک گذاری احساسات شما نیز ممکن است منجر به آسیب رساندن به شما یا بازی خوردنتان شود. بهتر است احساساتتان را با فردی که امن است و به احساسات تان اهمیت می دهد، در میان بگذارید.

انتقاد و شکایت کردن: اگرچه ممکن است دشوار باشد، زیرا سوء رفتارگران اساسا نا امن هستند، آنها از درون شکننده هستند. آنها می توانند آن را به ما بدهند، اما نمی توانند آن را بپذیرند. شکایت یا انتقاد از یک سوء رفتارکننده می تواند به خشم و کینه جویی وی دامن زده و آن را بیشتر تحریک کند.

تهدید: تهدیدات می توانند منجر به تلافی و یا عقب نشینی شود،البته اگر شما آنها را انجام ندهید. هرگز تهدیدی که برای انجام آن آماده نیستید را نکنید. مرزبندی هایی که پیامدشان مستقیم است، موثرتر هستند.

انکار: با تبرئه کردن، کوچک شمردن، یا توجیه عقلانی خود را به تله‌ی انکار سو استفاده نیندازید. و خیالبافی نکنید که زمان  آینده از بین خواهد رفت یا بهبود خواهد یافت. هرچه بیشتر بگذرد، این حالت بیشتر رشد می کند و شما به آدم ضعیف تری مبدل می شوید.

خود انتقادگری: خودتان را برای اقدامات سوء استفاده کننده سرزنش نکنید و سعی نکنید که سخت تر تلاش کنید که بی نقص و عالی باشید. این یک توهم است شما نبایدبه کسی دلیلی برای سوء رفتار با خود بدهید. شما فقط مسئول رفتار خودتان هستید و هرگز به اندازه کافی  کامل نیستید که  یک  سوءاستفاده‌گر نوع رفتارش را که ریشه در نا امنی خودش دارد و نه شما، متوقف کند.


مقاله‌ی مرتبط: خودشیفتگی پدران چه تاثیری بر فرزندان دارد؟


مقابله ی مؤثر با سوءاستفاده

اجازه دادن به سوء استفاده باعث می شود که اعتماد به نفس خود را از دست بدهید. بنابراین، مقابله با آن مهم است. این به معنای مبارزه و بحث نیست. این بدین معنی است که روی موضع خود بایستید و برای خودتان روشن و آرام صحبت کنید و مرزهایی را برای محافظت از ذهن، احساسات و بدن خود قرار دهید. قبل از اینکه مرزها را تنظیم کنید، باید:

۱. حق وحقوق خود را بدانید: شما باید مستلزم برخورداری از احترام باشید و اینکه دارای حقوق خاصی نظیر حق داشتن احساسات شخصی خود، حق اینکه رابطه جنسی را رد کنید، حق داشتن حریم خصوصی، حق اینکه سرتان داد نکشند ،کتک نزنند، و توهین نشنوید و هتک حرمت نشوید. اگر مدت زمان طولانی (یا به عنوان یک کودک) مورد آزار قرار گرفته باشید، اعتماد به نفس شما احتمالا کاهش یافته است. دیگر ممکن است به خودتان اعتماد نکنید. درمان توانمند مدار، دریافت حمایت، و خواندن ۱۰ کاری که افراد با اعتماد به نفس انجام نمی‌دهند و تماشای این وبینار نحوه بردن عزت نفس را پیشنهاد می‌کنیم.

۲. جرات‌مند باشید: این امر یادگیری و تمرینی برای اجتناب از منفعل بودن یا تهاجمی بودن است. جسور بودن و محافظت از حدود خود را بگیرید و وبینار چگونه می‌توان جرات مند بود را ببینید. سعی کنید از این پاسخ‌های کوتاه برای مقابله با تخریب‌های کلامی استفاده کنید:

“من در مورد آن فکر می کنم”.

“من هرگز آن  همسر (زن یا شوهری) به اندازه کافی خوبی که تو انتظارش را داشتی نیستم”.

“زمانی که تو از من انتقاد می کنی اصلا خوشم نمی آید، لطفا بس کن! (و سپس دور شوید)”.

“این نظر توست. من مخالفم، (یا) من آن را این مدلی نمی بینم”.

“تو گفتی (تکرار آنچه گفته شده)” و  اضافه کنید،” اوه، حالا من می‌بینم”

“دلم نمی خواهد با تو بحث کنم وقتی تو…(توصیف سوء استفاده، مثلا” من را تحقیر میکنی “). و سپس  او را تنها بگذارید

موافقت با قسمتی که واقعیت است “بله، من شام را سوزانده ام.” و محل نگذاشتن “آشپزی تو هم افتضاحه”.

طنز – ” وقتی عصبانی هستی خیلی بامزه میشوی “.

۳. استراتژی داشته باشید: بدانید که که چه می خواهید، به خصوص، فرد خودشیفته چه می‌خواهد، حد و حدود و محدودیت‌هایتان چیست، و کجای رابطه قدرت دارید. شما با یک شخص بسیار تدافعی که اختلال شخصیت  دارد طرف هستید. استراتژی های خاصی برای ضربه زدن وجود دارد.

۴. مرزها را تنظیم کنید: مرزها قواعدی هستند که طرز رفتاری که می خواهید با شما انجام شود را قانونمند می کنند. مردم با شما طوری رفتار می کنند که به آنها اجازه اش را می دهید. قبل از اینکه با آنها معاشرت کنید، باید مرزهای خود را بدانید. این بدان معنی است که با احساسات خود در ارتباط باشید، به بدن خود گوش فرا دهید، حقوق خود را بدانید و جرئت‌مندی را یاد بگیرید. آنها باید صریح و واضح باشند. اگر به آنها اشاره نکنید، انتظار نداشته باشید که مردم ذهن شما را بخوانند.

۵. پیامدپذیر باشید: پس از تنظیم مرزها، اگر آنها نادیده گرفته شوند، گفتگو کنید و منتظر پیامدهای آن باشید. این‌ها تهدید نیستند بلکه اقداماتی هستند که شما برای محافظت از خود و یا برآورده شدن نیازهای‌تان انجام می‌دهید.

۶. تربیت کننده باشید: تحقیقات نشان می دهد که نارسیست ها دارای نقص عصبی هستند که بر واکنش های بین فردی شان تاثیر می گذارند.  بهترین رویکرد این است که به  یک نارسیست مانند یک کودک آموزش دهید. تاثیر رفتار آنها را توضیح دهید و به آنها انگیزه دهید و رفتارهای متفاوتشان را تشویق کنید. این ممکن است به عواقب ارتباطی بینجامد. و نیازمند برنامه‌ریزی است تا آنچه را که می خواهید درباره اش صحبت کنید بدون اینکه احساساتی شوید بگویید.

دریافت حمایت و پشتیبانی

برای واکنش موثر نیاز به حمایت دارید. بدون آن، شما ممکن است در خود شک و تردید و تسلیم شدن به دروغ‌های عمدی سوءاستفاده‌گر و بدرفتاری را حس کنید. واکنش های شما به چالش برانگیخته خواهد شد، هر کس دیگری را که هست به حال خود بگذارید. وقتی که روی پای خودتان ایستاده اید، منتظر پس زده شدن باشید. این دلیل دیگری است که پشتیبانی ضروری است. شما نیازمند شجاعت و ثبات هستید. حالا این فرد خودشیفته تغییر کند یا نه، ابزارهایی را برای محافظت از شما و افزایش خود ارزشمندی تان به ارمغان می‌آورد تا احساساتتان بهبود یابد که آیا می‌خواهید بمانید یا  او را ترک کنید.

تبسم سعیدپرور


نمایش دیدگاه ها (0)
دیدگاهتان را بنویسید