انتشار این مقاله


انسان؛ گوشت‌خوار یا گیاه‌خوار؟

در اواخر ۱۹۴۰ گروهی از پزشکان غربی با مطالعه مردم آفریقا و بررسی وضعیت سلامت آن ها به موارد جالبی برخورد کردند. آنها متوجه شدند که بسیاری از بیماری هایی که در جهان غرب وجود دارد، در میان مردم آفریقا بویژه آنها که در مناطق روستایی اند، دیده نمی شود. برای مثال، آنها شاهد بیماریهای […]

در اواخر ۱۹۴۰ گروهی از پزشکان غربی با مطالعه مردم آفریقا و بررسی وضعیت سلامت آن ها به موارد جالبی برخورد کردند. آنها متوجه شدند که بسیاری از بیماری هایی که در جهان غرب وجود دارد، در میان مردم آفریقا بویژه آنها که در مناطق روستایی اند، دیده نمی شود. برای مثال، آنها شاهد بیماریهای تصلب شرایین، انسداد و سخت شدن دیواره رگها در این مردم نبودند. همچنین فراوانی مشکلات فشار سیستولی در میان مردم بسیار اندک بود. آنها ورم آپاندیس، ورم کیسه صفرا، سنگ کیسه صفرا، سنگ کلیه و مهم ترین بیماری شایع در میان ما، انواع سرطانها اعم از سرطان سینه، روده و پروستات را شاهد نبودند. در روده آنها، زائده گوشتی و بواسیر دیده نمی‌شد. حتی بیماری‌هایی مثل ورم مفاصل، پوکی استخوان، نیز بسیار غیرمعمول بود. مقالات در مجلات پزشکی، و کتابهای پزشکی انتشار یافته در دهه ۱۹۴۰ ،۱۹۵۰، از آفریقا در مورد  “بیماری غربی” سخن می‌گفت، یا “بیماری پیشرفت”، نوعی بیماری که مردم،اروپا، آمریکا و کشورهای مصرف کننده گاو، خوک، گوسفند و بز را شامل می‌شد.

موضوع گوشت خوار یا گیاه‌خوار بودن انسان سابقه‌ا‌ی طولانی در حوزه علم دارد. در این میان برخی دانشمندان عقیده دارند با توجه به منشا تکاملی انسان، و وجود ساختار‌های ویژه و همچنین عملکردهایی خاص در انسان، می‌توان صفت گیاه‌خوار بودن را برای انسان مناسب دانست. اما برخی دیگر تغییرات صورت گرفته و به نوعی تکامل در اجداد نزدیکتر را مد نظر قرار داده و ادعای همه‌چیز‌خوار بودن انسان را تایید می‌کند. با ما همراه باشید تا به بررسی برخی از این ادعا‌ها پرداخته تا قضاوتی منطقی تر در اینباره داشته باشیم.

از منظر تکاملی اغلب جانورانی که برای نوشیدن آب آن را هورت می‌کشند گیاهخوار بوده و آنهایی که این کار را به کمک زبان خود انجام می‌دهند، گوشت‌خوار محسوب می‌شوند. از این نظر انسان‌ها مشابه گیاهخواران عمل می‌کنند. همچنین انسان و بقیه گیاهخواران قادرند آرواره پائین خود را بدون تکان دادن سر علاوه بر بالا و پائین به طرفین نیز تکان دهند در حالیکه گوشت خواران از حرکات جانبی فک‌ها که

جهت آسیاب کردن دانه درگیاه‌خواران تکامل یافته است عاجز می باشند.

آرواره جانوران گوشتخوار دارای دندانهای تیز می‌باشد که به دو دندان نیش بزرگ برای پاره کردن مجهز است این آرواره ها بسیار پر قدرت و خرد کننده می‌باشند، اما در گیاهخواران دندانها صاف و مسطح هستند و آرواره ها ضعیف بوده و برای فشارهای شدید تکامل نیافته اند. نوع دندانهای انسان شباهت بیشتری را به گیاه‌خواران نشان می‌دهد. این تفاوت حتی در مینای دندانها هم مشاهده می‌شود.

teeth carnivore herbivore human virtualdr.irمعده انسان و عضلات آن بسیار ظریف و حساس است و به هیچ وجه قادر به هضم کامل غذاهای گوشتی نیست در حالیکه معده خشن گوشت‌خواران با عضلات قدرتمندش کار اصلی هضم را انجام می دهد. این اساسی ترین دلیل برای هضم نکردن غذا، یبوست و دل درد در انسان‌ها می‌تواند باشد.
در ساختمان بدن گوشتخواران بعلت قابلیت فساد پذیری سریع گوشت طول روده ها کوتاه است تا حیوان بتواند هر چه زودتر آن را دفع نماید. زیرا غذاهای گوشتی پس از هضم در روده محیط بسیار مناسبی برای رشد باکتریها بوجود می‌آورد. گیاه‌خواران دارای روده های درازی می‌باشند. از اینجاست که تفاوت غذای یک گوشت‌خوار با گیاه‌خوار مشهود می‌گردد. تبدیل و هضم غذای گیاه‌خواران به وسیله انفعالات تخمیری با همراهی دسته‌های مختلف میکروبهای گیاهی انجام می‌گیرد. انسان نیز در این میان دارای روده بلندی می‌باشد. اما از نظر میزان دارا بودن میکروارگانیسم‌های تجزیه‌کننده مواد گیاهی با گیاه‌خواران متفاوت می‌باشد. این موضوع، مناسب نبودن غذای حیوانی برای گیاه‌خواران را اثبات می‌کند هرچند که بدن تعدیلات لازم را برای حداکثر استفاده از آن به کار برد.

gut length humanherbivore  vs carnivore virtualdr.irموضوع بعدی این است که ترشح غده های معده و لوزالمعده انسان و بقیه حیوانات گیاه‌خوار به بافتهای گوشت بسیار کم اثر بوده و نمی توانند مانند ترشحات غدد یک درنده، گوشت (استخوان) را نرم و حل کنند.

گوشت دارای نیتروژن زیادی است که دفع آن از عهده کبد جانوران گیاهخوار ساخته نیست و همین علت اصلی بیماری‌هایی چون نقرس و ناراحتیهای کبدی است که بکرات در افراد گوشت‌خوار دیده می‌شود، بوی بد دهان و بعضی از انواع سردردها و سرگیجه ها نیز به علت این موضوع می‌باشد.

چاک دهان گوشتخواران بسیار عریض است بطوریکه می‌توانند هنگام بلعیدن آنرا بحد زیادی بازنمایند، چاک کوچک دهان انسان دلیل محکم دیگری بر میوه خوار بودن اوست.

چربیهای موجود در گوشت حیوانات به زحمت از بدن گیاه خواران دفع می گردد و اغلب بصورت پیه در ناحیه های شکم، ران، باسن و غبغب افراد گوشت‌خوار ذخیره می شود. این عامل می‌تواند در نهایت موجب تصلب شرائین در انسان‌ها گردد. مطالعات صورت گرفته مصرف چربیهای گیاهی مثل روغن زیتون، آفتابگردان را عامل ایجاد بیماری‌های مرتبط با سیستم قلبی و عروقی معرفی نکرده است.

پروتئین حاصله از گوشت برای جذب شدن، معده انسان را به یک کار طاقت فرسا وامی دارد در حالیکه پروتئین های نوع گیاهی راحت تر جذب شده و بدن انسان و دیگر حیوانات گیاه‌خوار آنها را آسان تر قبول می کند.

طبع انسان چون میوه خوار است، همانگونه که گوشتخواران از دیدن اجساد خون آلود اشتهایشان تحریک می شود او نیز از دیدن، بوئیدن و چشیدن میوه ها و سبزیجات لذت می برد و خوشش می آید و در مقابل از دیدن اجساد خون آلود و دل و روده در آمده حالش بهم می خورد و غمگین و ناراحت می شود.

درضمن گیاهخواران و از جمله انسان بسیار علاقه مند اند که میوه ها را به صورت خام بخورند، این در حالیست که خوردن گوشت خام برای انسان تهوع آور و غیر قابل قبول می باشد.

بزاق انسان و دیگر گیاهخواران جهت آماده کردن مواد نشاسته ای برای هضم در دهان، دارای آمیلاز است، اما بزاق دهان گوشتخواران فاقد این ماده می‌باشد.

قسمتهای مختلف گوشت بطور وحشتناکی از اسید اوریک برخوردار است مثلا یک کیلو گوشت گوساله دارای ۳۰ گرین و یک کیلو جگر بیش از ۴۰ گرین اسید اوریک دارد، درحالی که تمام اسید اوریکی که بدن خود می‌سازد و دفع می‌کند در روز از طریق کلیه ها فقط ۶ گرین می‌باشد و اضافه بر این مقدار کاری دشوار برای کلیه ها بوجود آورده و شخص را به بیماری‌های گوناگون که ناشی از تراکم اسیداوریک در بدن باشد مبتلا می‌سازد.

دستهای انسان که به گروه گیاهخواران تعلق دارد برای دریدن ساخته نشده است انگشتان دست او نشان میوه خوار بودن اوست، درغیر این صورت می‌بایست از پنجه هائی برنده و تیز بر خوردار باشد.

کنترل حرارت بدن به دو طریق انجام می گیرد. یکی با عرق کردن و دیگری با آویختن زبان از دهان و تنفس های سریع. کلیه گیاهخواران از طریق اول با استفاده از مجراهای موجود در روی پوست خود و تمامی گوشتخواران به طریق دوم با در آوردن زبان و تنفس سریع اینکار را انجام می‌دهند.

عرق کردن در گیاه‌خواران باعث دفع طبیعی سموم احتمالی موجود در گیاهانی که گیاهخوار خورده خواهد شد و چنانچه انسانی از خوراک گوشتی استفاده کرده باشد چون میزان سموم و مواد زائد از میزان طبیعی بالاتر می‌رود، عرق تن او بد بو خواهد گردید.

گوشتخواران تقریباً ده برابر گیاهخواران HCl در بدن خود تولید می‌کنند که بیشتر در هضم قسمتهای استخوانی گوشت بکار گرفته می‌شود. میزان این اسید در بدن انسان در مقایسه با سایر گوشت‌خواران بسیار اندک می‌باشد.

انسان می تواند در رژیم غذایی خود گوشت را حذف نمایند، پژوهش های صورت گرفته گزارشی مبنی بر ایجاد مشکلات خاصی بر اثر عدم استفاده از مواد گوشتی را اعلام نکرده اند. این در حالیست که انسان هیچگاه نمی‌تواند غذای گیاهی را از رژیم خود حذف کرده و بدون مشکل به زندگی خود ادامه دهد. با این وجود گوشت‌خواران می توانند بدون خوردن گیاه زندگی کرده و سالم باقی بمانند.

در انتها می‌توان اشاره داشت، ممکن است علت اصلی در استفاده انسان از گوشت و فرآورده‌های گوشتی ریشه در اتفاقات گذشته زمین داشته باشد. به عقیده اغلب دانشمندان در برهه‌ای از زمان به دلیل تغییرات آب و هوایی فراوانی گیاهان بسیار کاهش یافته است. این عامل سبب کاهش فرآورده های گیاهی از جمله میوه ها شده و غذای اصلی اجداد انسان امروزی با مشکلات فراوانی در تهیه غذا مواجه شده اند. در این میان استفاده از حیوانات و شکار ممکن است تنها راه انسان برای فرار از انقراض بوده باشد. بدین منظور انسان‌ها با پایین آمدن از درخت و شروع به راه رفتن روی زمین و شکار موجب تکامل ویژگی‌هایی گشته اند که ما را به گوشتخواران بیشتر شبیه کرده است. البته درک صحیح از مفهوم تکامل و ایجاد تغییرات به مرور زمان برای تفهیم این مطلب الزامی می‌باشد.

منبع: Baylorhealth

عرفان گلشن


نمایش دیدگاه ها (5)
  1. مقایسه اشتباهی انجام دادید شما نباید انسان رو با شیر و گربه و سگ مقایسه کنید باید با شامپانزه و میمون و گوریل مقایسه کنید انسان گوشتخوار نیست همه چیزخوار خواره مثل پرندگان و نخستی ها و جوندگان
    شما فقط به صورت یکجانبه و با مقایسه غلط از گیاه خواری حمایت کردید

  2. بدن انسان توانایی هضم بافتهای گیاهی رو نداره، دستگاه گواراش انسان هیچ شباهتی به گیاهخواران نداره نه سیرابی داره نه سنگدان، آنزیم های سیستم گوارش انسان برای هضم گیاهان ساخته نشده. بافت گیاهی بخصوص پروتئین های گیاهی اغلب دفع میشن و از طرفی مهارکننده های پروتئاز موجود در حبوبات و غلات امکان جذب پروتئین اونها رو بسیار کم میکنه. سیستم گوارش انسان جهت هضم گوشت پخته فرگشت پیدا کرده. بزرگترین دلیل تولید گازهای گلخانه ای پرورش گیاهان و سموم دفع آفات نباتی هستش.
    گیاهخواری موجب حذف و نابودی حشرات میشه که مهمترین عضو زنجیره غذایی هستن. رژیم های گیاهخواری بزرگترین مغالطه در تاریخ بشریت هستش
    پیشنهاد میکنم بجای دیدن این حرفهای دوزاری به پزشک متخصص تغذیه مراجعه کنید.

  3. تقریباً تمام این مطلب از برداشت بسیار بسیار غلط از نظریه‌ی تکامل رنج می‌بره. ابتدا اینکه موجودات زنده به دو دسته‌ی گوشتخواران و گیاهخواران تقسیم نمیشن. بلکه دستجات دیگری مانند همه‌چیز خواران، پلانکتون‌خواران، پالوده‌خواران، مایع‌خواران و دیگر رو هم دربر می‌گیرند. بنابراین طرح این سوأل که انسان گوشتخوار است یا گیاهخوار به نوعی غلط می‌باشد. در ادامه از هورت کشیدن یا با زبان بلعیدن آب سخن رفته است. استراتژی‌های نوشیدن آب هیچ ارتباطی با نوع تغذیه جانور ندارند. معمولاً جانورانی که در کنار آب احساس امنیت کمتری دارند (بخاطر ترس از شکار شدن) از استراتژی کمتر به سراغ آب رفتن و در هربار حجم زیادی آب را یکباره نوشیدن استفاده می‌کنند. برای همین آب را هورت می‌کشند اما جانورانی که ترس کمتری از شکار شدن دارند با اطمینان بیشتری آب می‌خورند. مورد بعدی شکل لب‌ها و دهان جانور است. در گیاهخوارانی که اکثراً لب‌های کلفت برای صدمه ندیدن در برابر چوب و پوست خشک گیاهان دارند و زبان به نسبت کوتاهتری (جز در برخی گونه‌ها مانند زرافه) هورت کشیدن آب ساده‌تر است. برعکس گوشتخواران زبان به نسبت بلندتری دارند زیرا با آن اجزای گوشت شکار را از استخوان جدا می‌کنند با زبانشان به راحتی آب می‌خورند. نکته‌ی جالب همه‌چیزخوارانی مانند خرس است که آب را هورت می‌کشند. همچنین همه‌چیزخواران نیز می‌توانند فک پایین خود را بدون تکان دادن سر به اطراف تکان دهند.
    از منظر شکل و نوع دندان‌ها اتفاقاً انسان به گوشتخواران نزدیک‌تر است. گیاهخواران فاقد دندان نیش هستند اما انسان دارای دندان نیش است. همچنین دندان‌های آسیا در گیاهخواران به نسبت بزرگ‌تر و تخصص‌یافته‌تر است. نکته‌ی جالب اینجاست که شکل دندان‌ها در کوتاه مدت تغییر نمی‌کند مثلاً گوریل‌های کوهستانی با اینکه میلیون‌ها سال است از اجداد همه‌چیزخوارخود جداشده و به گیاهخواری روی آورده‌اند هنوز نیش‌های بلند خود را حفظ کرده‌اند. پس نمی‌توان تغییرات دندانی انسان را مربوط به تاریخچه‌ی خوردن گوشت امروزی دانست.
    در باب دستگاه گوارش انسان نکته‌ی مهم این است که ما تقریباً هیچکدام از آنزیم‌های اختصاصی گیاهخواران برای هضم گیاهان را نداریم. ما قادر به هضم سلولز و فیبرهای گیاهی نیستیم در حالیکه گوشت را بهتر هضم می‌کنیم. طول روده‌ی انسان نیز به اندازه‌ی گیاهخواران بلند نیست و در حدواسط بین گوشت‌خواران و گیاه‌خواران قرار دارد. همچنین اندام‌هایی مانند سنگدان و هزارلا و سیرابی نیز در انسان وجود ندارد. آنزیم‌های معده‌ی ما در طول پخته‌خواری برای هضم گوشت پخته تغییر کرده‌اند دقت کنید که آنزیم ساختاری مانند دندان نیست که تغییرات شکل آن بسیار آهسته صورت گیرد بلکه برعکس پروتئینی است که طی چند ده نسل براحتی قابل تغییر است و برخی آنزیم‌ها حتی در زیرگونه‌های یک گونه هم اختلافات مشخصی دارند.
    درباره‌ی چاک دهان نیز تقریباً تمام این مطلب از برداشت بسیار بسیار غلط از نظریه‌ی تکامل رنج می‌بره. ابتدا اینکه موجودات زنده به دو دسته‌ی گوشتخواران و گیاهخواران تقسیم نمیشن. بلکه دستجات دیگری مانند همه‌چیز خواران، پلانکتون‌خواران، پالوده‌خواران، مایع‌خواران و دیگر رو هم دربر می‌گیرند. بنابراین طرح این سوأل که انسان گوشتخوار است یا گیاهخوار به نوعی غلط می‌باشد. در ادامه از هورت کشیدن یا با زبان بلعیدن آب سخن رفته است. استراتژی‌های نوشیدن آب هیچ ارتباطی با نوع تغذیه جانور ندارند. معمولاً جانورانی که در کنار آب احساس امنیت کمتری دارند (بخاطر ترس از شکار شدن) از استراتژی کمتر به سراغ آب رفتن و در هربار حجم زیادی آب را یکباره نوشیدن استفاده می‌کنند. برای همین آب را هورت می‌کشند اما جانورانی که ترس کمتری از شکار شدن دارند با اطمینان بیشتری آب می‌خورند. مورد بعدی شکل لب‌ها و دهان جانور است. در گیاهخوارانی که اکثراً لب‌های کلفت برای صدمه ندیدن در برابر چوب و پوست خشک گیاهان دارند و زبان به نسبت کوتاهتری (جز در برخی گونه‌ها مانند زرافه) هورت کشیدن آب ساده‌تر است. برعکس گوشتخواران زبان به نسبت بلندتری دارند زیرا با آن اجزای گوشت شکار را از استخوان جدا می‌کنند با زبانشان به راحتی آب می‌خورند. نکته‌ی جالب همه‌چیزخوارانی مانند خرس است که آب را هورت می‌کشند. همچنین همه‌چیزخواران نیز می‌توانند فک پایین خود را بدون تکان دادن سر به اطراف تکان دهند.
    از منظر شکل و نوع دندان‌ها اتفاقاً انسان به گوشتخواران نزدیک‌تر است. گیاهخواران فاقد دندان نیش هستند اما انسان دارای دندان نیش است. همچنین دندان‌های آسیا در گیاهخواران به نسبت بزرگ‌تر و تخصص‌یافته‌تر است. نکته‌ی جالب اینجاست که شکل دندان‌ها در کوتاه مدت تغییر نمی‌کند مثلاً گوریل‌های کوهستانی با اینکه میلیون‌ها سال است از اجداد همه‌چیزخوارخود جداشده و به گیاهخواری روی آورده‌اند هنوز نیش‌های بلند خود را حفظ کرده‌اند. پس نمی‌توان تغییرات دندانی انسان را مربوط به تاریخچه‌ی خوردن گوشت امروزی دانست.
    در باب دستگاه گوارش انسان نکته‌ی مهم این است که ما تقریباً هیچکدام از آنزیم‌های اختصاصی گیاهخواران برای هضم گیاهان را نداریم. ما قادر به هضم سلولز و فیبرهای گیاهی نیستیم در حالیکه گوشت را بهتر هضم می‌کنیم. طول روده‌ی انسان نیز به اندازه‌ی گیاهخواران بلند نیست و در حدواسط بین گوشت‌خواران و گیاه‌خواران قرار دارد. همچنین اندام‌هایی مانند سنگدان و هزارلا و سیرابی نیز در انسان وجود ندارد. آنزیم‌های معده‌ی ما در طول پخته‌خواری برای هضم گوشت پخته تغییر کرده‌اند دقت کنید که آنزیم ساختاری مانند دندان نیست که تغییرات شکل آن بسیار آهسته صورت گیرد بلکه برعکس پروتئینی است که طی چند ده نسل براحتی قابل تغییر است و برخی آنزیم‌ها حتی در زیرگونه‌های یک گونه هم اختلافات مشخصی دارند.
    درباره‌ی چاک دهان نیز تقریباً تمام این مطلب از برداشت بسیار بسیار غلط از نظریه‌ی تکامل رنج می‌بره. ابتدا اینکه موجودات زنده به دو دسته‌ی گوشتخواران و گیاهخواران تقسیم نمیشن. بلکه دستجات دیگری مانند همه‌چیز خواران، پلانکتون‌خواران، پالوده‌خواران، مایع‌خواران و دیگر رو هم دربر می‌گیرند. بنابراین طرح این سوأل که انسان گوشتخوار است یا گیاهخوار به نوعی غلط می‌باشد. در ادامه از هورت کشیدن یا با زبان بلعیدن آب سخن رفته است. استراتژی‌های نوشیدن آب هیچ ارتباطی با نوع تغذیه جانور ندارند. معمولاً جانورانی که در کنار آب احساس امنیت کمتری دارند (بخاطر ترس از شکار شدن) از استراتژی کمتر به سراغ آب رفتن و در هربار حجم زیادی آب را یکباره نوشیدن استفاده می‌کنند. برای همین آب را هورت می‌کشند اما جانورانی که ترس کمتری از شکار شدن دارند با اطمینان بیشتری آب می‌خورند. مورد بعدی شکل لب‌ها و دهان جانور است. در گیاهخوارانی که اکثراً لب‌های کلفت برای صدمه ندیدن در برابر چوب و پوست خشک گیاهان دارند و زبان به نسبت کوتاهتری (جز در برخی گونه‌ها مانند زرافه) هورت کشیدن آب ساده‌تر است. برعکس گوشتخواران زبان به نسبت بلندتری دارند زیرا با آن اجزای گوشت شکار را از استخوان جدا می‌کنند با زبانشان به راحتی آب می‌خورند. نکته‌ی جالب همه‌چیزخوارانی مانند خرس است که آب را هورت می‌کشند. همچنین همه‌چیزخواران نیز می‌توانند فک پایین خود را بدون تکان دادن سر به اطراف تکان دهند.
    از منظر شکل و نوع دندان‌ها اتفاقاً انسان به گوشتخواران نزدیک‌تر است. گیاهخواران فاقد دندان نیش هستند اما انسان دارای دندان نیش است. همچنین دندان‌های آسیا در گیاهخواران به نسبت بزرگ‌تر و تخصص‌یافته‌تر است. نکته‌ی جالب اینجاست که شکل دندان‌ها در کوتاه مدت تغییر نمی‌کند مثلاً گوریل‌های کوهستانی با اینکه میلیون‌ها سال است از اجداد همه‌چیزخوارخود جداشده و به گیاهخواری روی آورده‌اند هنوز نیش‌های بلند خود را حفظ کرده‌اند. پس نمی‌توان تغییرات دندانی انسان را مربوط به تاریخچه‌ی خوردن گوشت امروزی دانست.
    در باب دستگاه گوارش انسان نکته‌ی مهم این است که ما تقریباً هیچکدام از آنزیم‌های اختصاصی گیاهخواران برای هضم گیاهان را نداریم. ما قادر به هضم سلولز و فیبرهای گیاهی نیستیم در حالیکه گوشت را بهتر هضم می‌کنیم. طول روده‌ی انسان نیز به اندازه‌ی گیاهخواران بلند نیست و در حدواسط بین گوشت‌خواران و گیاه‌خواران قرار دارد. همچنین اندام‌هایی مانند سنگدان و هزارلا و سیرابی نیز در انسان وجود ندارد. آنزیم‌های معده‌ی ما در طول پخته‌خواری برای هضم گوشت پخته تغییر کرده‌اند دقت کنید که آنزیم ساختاری مانند دندان نیست که تغییرات شکل آن بسیار آهسته صورت گیرد بلکه برعکس پروتئینی است که طی چند ده نسل براحتی قابل تغییر است و برخی آنزیم‌ها حتی در زیرگونه‌های یک گونه هم اختلافات مشخصی دارند.
    درباره‌ی چاک دهان نیز تقریباً تمام این مطلب از برداشت بسیار بسیار غلط از نظریه‌ی تکامل رنج می‌بره. ابتدا اینکه موجودات زنده به دو دسته‌ی گوشتخواران و گیاهخواران تقسیم نمیشن. بلکه دستجات دیگری مانند همه‌چیز خواران، پلانکتون‌خواران، پالوده‌خواران، مایع‌خواران و دیگر رو هم دربر می‌گیرند. بنابراین طرح این سوأل که انسان گوشتخوار است یا گیاهخوار به نوعی غلط می‌باشد. در ادامه از هورت کشیدن یا با زبان بلعیدن آب سخن رفته است. استراتژی‌های نوشیدن آب هیچ ارتباطی با نوع تغذیه جانور ندارند. معمولاً جانورانی که در کنار آب احساس امنیت کمتری دارند (بخاطر ترس از شکار شدن) از استراتژی کمتر به سراغ آب رفتن و در هربار حجم زیادی آب را یکباره نوشیدن استفاده می‌کنند. برای همین آب را هورت می‌کشند اما جانورانی که ترس کمتری از شکار شدن دارند با اطمینان بیشتری آب می‌خورند. مورد بعدی شکل لب‌ها و دهان جانور است. در گیاهخوارانی که اکثراً لب‌های کلفت برای صدمه ندیدن در برابر چوب و پوست خشک گیاهان دارند و زبان به نسبت کوتاهتری (جز در برخی گونه‌ها مانند زرافه) هورت کشیدن آب ساده‌تر است. برعکس گوشتخواران زبان به نسبت بلندتری دارند زیرا با آن اجزای گوشت شکار را از استخوان جدا می‌کنند با زبانشان به راحتی آب می‌خورند. نکته‌ی جالب همه‌چیزخوارانی مانند خرس است که آب را هورت می‌کشند. همچنین همه‌چیزخواران نیز می‌توانند فک پایین خود را بدون تکان دادن سر به اطراف تکان دهند.
    از منظر شکل و نوع دندان‌ها اتفاقاً انسان به گوشتخواران نزدیک‌تر است. گیاهخواران فاقد دندان نیش هستند اما انسان دارای دندان نیش است. همچنین دندان‌های آسیا در گیاهخواران به نسبت بزرگ‌تر و تخصص‌یافته‌تر است. نکته‌ی جالب اینجاست که شکل دندان‌ها در کوتاه مدت تغییر نمی‌کند مثلاً گوریل‌های کوهستانی با اینکه میلیون‌ها سال است از اجداد همه‌چیزخوارخود جداشده و به گیاهخواری روی آورده‌اند هنوز نیش‌های بلند خود را حفظ کرده‌اند. پس نمی‌توان تغییرات دندانی انسان را مربوط به تاریخچه‌ی خوردن گوشت امروزی دانست.
    در باب دستگاه گوارش انسان نکته‌ی مهم این است که ما تقریباً هیچکدام از آنزیم‌های اختصاصی گیاهخواران برای هضم گیاهان را نداریم. ما قادر به هضم سلولز و فیبرهای گیاهی نیستیم در حالیکه گوشت را بهتر هضم می‌کنیم. طول روده‌ی انسان نیز به اندازه‌ی گیاهخواران بلند نیست و در حدواسط بین گوشت‌خواران و گیاه‌خواران قرار دارد. همچنین اندام‌هایی مانند سنگدان و هزارلا و سیرابی نیز در انسان وجود ندارد. آنزیم‌های معده‌ی ما در طول پخته‌خواری برای هضم گوشت پخته تغییر کرده‌اند دقت کنید که آنزیم ساختاری مانند دندان نیست که تغییرات شکل آن بسیار آهسته صورت گیرد بلکه برعکس پروتئینی است که طی چند ده نسل براحتی قابل تغییر است و برخی آنزیم‌ها حتی در زیرگونه‌های یک گونه هم اختلافات مشخصی دارند.
    درباره‌ی چاک دهان نیز استراتژی‌های گرفتن نقش مهمی دارند. یک شیر با چه عضوی چیزها را می‌گیرد؟ با دهانش. او بچه‌هایش را با دهانش می‌گیرد. غذایش را با دهانش می‌گیرد و … پس باید دهانش بیشتر باز شود. یک میمون یا انسان با چه عضوی چیزها را می‌گیرد؟ با دستانش. پس چه نیازی به چاک دهان فراخ هست؟
    در باب اسید اوریک که ماده‌ی دفعی پرندگان و خزندگان است باید بدانید که هیچ پستانداری اسید اوریک فراوانی دفع نمی‌کند. ماده‌ی دفعی اصلی پستانداران اوره است چه گوشتخوار باشند چه گیاهخوار و چه همه‌چیزخوار.
    اما چرا ما دوست داریم میوه را خام بخوریم و گوشت را نه و همچنین چرا از دیدن اجساد و دل وروده بیرون ریخته حالمان بد می‌شود. هردوی این شبه استدلالات براساس مغلطه‌ایست که حال کنونی ما را به اجدادمان هم نسبت می‌دهد. چه جانوری از دیدن جسد جانور دیگری خوشحال می‌شود؟ مسلماً جانوری که از آن جسد تغذیه می‌کند. اجداد ما نیز لاشه‌خوارانی قهار بوده‌اند و از دیدن حیوانات با روده‌ی بیرون ریخته لذت می‌برده‌اند چه بسا خودشان هم شکار می‌کردند و دل و روده‌ی حیوانات را بیرون می‌ریخته‌اند. امروزه ما گوشت را نه از خوردن لاشه‌ها بلکه از سوپر مارکت سرکوپه تامین می‌کنیم پس نباید حال امروز ما را قیاس از حال گذشته گرفت. در ضمن براساس همین دیدگاه گوشت خام برای انسان اولیه بدطعم نبوده است.
    دست‌های انسان شبیه هیچ گیاهخواری نیست. شما دست انسان را با سم گاو پای فیل و سم گوزن و انگشتان گراز مقایسه کن به اشتباه مقایسه‌ات پی‌میبری. دست‌های ما صرفنظر از برخی جزییات فنی شبیه دست شامپانزه‌هاست و شامپانزه‌ها گیاهخوار نیستند بلکه همه‌چیزخوارند.
    عرق کردن ویژه‌ی حانورانی است که مو ندارند یا موهای کمی دارند. گیاهخواران نیز عرق نمی‌کنند آن‌ها با خوابیدن در سایه، ریختن خاک و گل روی سطح پوستشان، فرو رفتن در آب و … خودشان را خنک می‌کنند. ضمن اینکه عرق کردن در محیط‌های گرم و کم آب می‌تواند باعث مرگ جانور شود. حیواناتی که در چنین مناطقی زندگی می‌کنند عرق نمی‌کنند چه گوشتخوار و چه گیاهخوار.
    و اینکه در بیشتر اظهارنظرهای متخصصان تغذیه، تمامی گروه‌های غدایی در رژیم‌های غدایی گنجانده می‌شوند. اینکه انسان می‌تواند گوشت را بدون هیچ مشکلی از رژیم غذایی خود حذف کند هیچ سند علمی ندارد بلکه برخی اسیدآمینه‌های ضروری برای بدن در غذای گیاهی وجود ندارند یا بسیار کمند مانند متیونین، تریپتوفان، ایزولوسین و لیسین و در صورت حذف گوشت آن‌ها را باید از منابع دارویی تامین کرد. همچنین گیاهخواران به کمبود ویتامین بی.۱۲ نیز دچار می‌شوند.
    اما شواهد سنگواره‌ای حاکی از همه‌چیزخوار بودن اجداد ما دارد. سنگواره‌ی انسان در حالی پیدا شده که استخوان‌های جانوران در سکونتگاه او بوده. امروزه دانشمندان بیشتر گونه‌های اجداد ما را همه‌چیزخوار می‌دانند. اجداد گیاهخوار ما تنها یک باور خطا برای جدی نگرفتن علم به سود خرافات است.
    و در آخر گیاهخواری برای انسان یک رژیم غذایی نیست یک بائر کذب و خطاست که می‌تواند منجر به نابودی اکوسیستم‌ها و در نهایت بشریت شود.
    تورج صیادپور
    دانشجوی دکترای جانورشناسی

دیدگاهتان را بنویسید