بریدن دست با کاغذ را برای لحظه ای تصور کنید؛ غافلگیر کننده و ناگهانی، معمولا درست در لحظه ای که دارید کارتان را به نتیجه می رسانید به طور غیر منتظره اتفاق می افتد!
آن حس رهایی را به خاطر بیاورید که با تمام کردن نوشتن متن تشکر از خاله تان بابت ژاکتی که سه ماه پیش برایتان فرستاد به شما دست داد. ناگهان در این لحظه ی حساس دستتان با یک لغزش در لبه ی کاغذ آن را به عمق گوشت فرو می برد! و بعد درد… درد تیز و خالصی که هوشیاریتان را به تنها چیزی که الان مهم است معطوف می کند؛ لحظه ای بین هوشیاری و درد که آرزو می کنید با تقدیر چانه بزنید تا چیزی که اتفاق افتاد، نمی افتاد! اما به هر حال دستتان از دست رفته و زخم نیازمند پانسمان است
بریدگی با کاغذ به دلایل فیزیکی متعددی تا این حد درد می کند. این اتفاق معمولا در قسمت هایی از بدنمان رخ میده که بیشترین حساسیت را دارند، مثل انگشتان، لب ها یا زبان. شبکه ی عصبی این نواحی، حس هایی مانند فشار، گرما، سرما و درد را با دقت و تمایزی استثنایی تمییز می دهد. حتی مغزمان مناطق مشخصی برای دریافت با کیفیت پیام های آوران این مناطق دارد. قابلیت حسی نابی که انگشت ها، لب ها و زبانمان را در انجام اعمالشان چنین توانمند می کند، موجب دردناک تر شدن تمام آسیب ها هم می شود.
این مناطق فوق حساس، اندام هایی که دائما استفاده می کنیم نیز هستند. بریدگی روی انگشتان، لب ها و زبان احتمالا بارها در طول روز باز شوند و ما را محکوم می کنند که دوباره و دوباره درد را تجربه کنیم. دلیل آخر این که عمق زخم برای تحریک عصب، نسبت به آسیب های عمیق و شدیدی که عصب را تخریب و از القای درد عاجز می کنند، کاملا مناسب است. هنگام بریدگی با کاغذ تارهای عصبی فعال و کاملا کارا هستند.
چگونه درد را متوقف کنیم؟
به عنوان یک پزشک خانواده چند راه کاربردی برای به حداقل رساندن حس ناراحتی ناشی از بریدگی با کاغذ توصیه می کنم. اول از همه بریدگی را هر چه سریع تر با آب و صابون بشویید. این کار احتکال عفونت را کاهش داده و به التیام سریع تر کمک می کند. زخم را تمیز نگه دارید و اگر ممکن باشد برای چند روز پانسمان کوچکی برای محافظت و محدود کردن آن قرار دهید.
درحالی که اثرات فیزیکی بریدگی با کاغذ طاقت سوهان روح است، من مجذوب پاسخ احساسی و روانی به این پدیده هستم. هم خود زنی آگاهانه (مثل بریدن) و هم آسیب های تصادفی بزرگ (مثل تصادف به همراه قطع عضو یا فلج) الهام بخش تحقیقات مهم و مداوم روی اثرات روانشناسانه آن ها شده اند اما آسیب های تصادفی جزیی اینطور نیستند و این امر خوبیست. آسیب های زیادی نیاز مبرم به تحقیق دارند تا چیزی مانند کاغذ بریدگی!
اما یک لحظه برگردید به احساسی که موقع بریدن کاغذ داشتید: تعجب از این که عمل پیش پا افتاده ی لیسیدن یک پاکت نامه موجب آسیب (و خونریزی!) شود؛ شرمسار از این که بدنتان نتوانست از پس چنین کاری بربیاید (چرا همیشه برای من اتفاق می افتد؟!)؛ عصبانی از این که خودتان را زخمی کردید (اه!!) اظطراب از این که دوباره اتفاق خواهد افتاد (هنوز ۲۰۰ نامه برای نوشتن دارم!). بریدگی با کاغذ اتفاقی بدیهیست اما ممکن است موجب پاسخ احساسی پیچیده ای شود.
بریدگی با کاغذ به ما یادآوری می کند صرف نظر از این که چند بار کار ساده ای را انجام داده ایم باز هم در معرض آسیب زدن تصادفی به خودمان هستیم. اگر این اتفاق باعث همدردی ما با درد همسایه و تواضع ما شود پس به ما لطف هم می کند! شاید!