DNA افراد مبتلا به اختلال افسردگی عمده (major depressive disorder) به طور متوسط ۸ ماه از عمر تقویمی پیرتر است. به عبارت دیگر، بیماران مبتلا به افسردگی، از دیدگاه سلولی، نسبت به افراد عادی پیرتر هستند. این اثر در تعدادی از گروههای دیگر حتی شدیدتر است. افرادی که کودکی سختی را پشت سر گذاشتهاند و تجربهی انواع سوء استفاده و بیتوجهی را در دوران کودکی داشتهاند، نسبت به همتایان عادی خود، حدود یک سال پیرتر هستند.
شواهد روزافزون حاکی از آن است که افسردگی شدید و تروما با طول عمر کوتاهتر در ارتباط میباشد. اخیراً گروهی بینالمللی از پژوهشگران با انجام مطالعهای نشان دادهاند که اختلال افسردگی عمده به بروز تغییراتی در DNA افراد مبتلا میانجامد که باعث پیری زودرس این مولکول حیاتی میشود.
محققان با همکاری مرکز مطالعات اضطراب و افسردگی در هلند، نمونههای DNA بیش از ۸۰۰ بیمار مبتلا به افسردگی و ۳۱۹ شرکتکنندۀ شاهد را مورد بررسی قرار دادند. هدف از انجام این مطالعه، بررسی تغییرات DNA همراه با افزایش سن بود.
DNA یا ماده ژنتیک سلول اغلب از طریق متیلاسیون کنترل میشود. متیلاسیون (methylation) فرآیندی است که طی آن یک گروه متیل (CH۳) به بخشی از مولکول DNA اضافه میگردد. سلول به کمک این روش، بیان ژنهای مختلف را مدیریت میکند؛ بدون این که نیازی به اعمال تغییر در توالی DNA باشد.
تغییراتی که از طریق اضافه شدن گروههای مختلف به DNA صورت میگیرند، نمایانگر سن زیستی این مولکول هستند. میتوان ادعا کرد که نوعی ساعت اپیژنتیک (epigenetic clock) در داخل هسته سلول قرار دارد. و متأسفانه باید بگوییم که این ساعت در افراد مضطرب یا افسرده با سرعت بیشتری رو به جلو حرکت میکند.
مقاله مرتبط: آیا من افسرده هستم (۱): اختلال افسردگی اساسی چیست؟
محققان پس از انجام بررسیهای اولیه دریافتند که بیماران مبتلا به اختلال افسردگی عمده، الگوی خاصی از متیلاسیون را در DNA خود بروز میدهند که باعث میشود DNA این افراد نسبت به شرکتکنندگان شاهد، به طور متوسط ۸ ماه پیرتر به نظر برسد. گزارش شده که در برخی موارد بسیار شدید از افسردگی، سن زیستی بیماران ۱۰ الی ۱۵ سال بیشتر از سن تقویمی است. محققان به منظور تأیید یافتههای خود، نمونههای مغز حاصل از کالبدشکافی در ۷۴ بیمار مبتلا به افسردگی و ۶۴ آزمودنی شاهد را مورد بررسی قرار دادند. نتایج پیشین دوباره تکرار شدند.
دستیابی به نتایج یکسان در افراد زنده و متوفی، حاکی از آن است که ما با یک اثر واقعی و جدی روبهرو هستیم.
پژوهشگران همچنین از شرکتکنندگان پرسیدند که آیا تا پیش از ۱۶ سالگی مورد سوء استفاده جنسی و فیزیکی، و یا بیتوجهی عاطفی قرار گرفته بودهاند یا خیر. به طور میانگین، ساعت اپیژنتیک در شرکتکنندگانی که در کودکی متحمل تروما شده بودند، ۱.۰۶ سال نسبت به آزمودنیهای گروه شاهد، جلوتر بود.
نتایج مطالعۀ فوق نشان میدهد که سطح متیلاسیون در جایگاههای ویژه از مولکول DNA، همراه با گذر عمر، افزایش و کاهش پیدا میکند. بنابراین، الگوی متیلاسیون میتواند نشانگر خوبی برای تخمین سن زیستی باشد. تفاوت بین سن زیستی و تقویمی با افزایش سن و ورود افراد به دهههای پنجم و ششم از زندگی برجستهتر میشود. با توجه به یافتههای این مطالعه، بیماران مبتلا به اختلال افسردگی عمده و یا افرادی که کودکی سختی را پشت سر گذاشتهاند، الگویی از متیلاسیون را به نمایش میگذارند که اغلب در سالمندان عادی مشاهده میشود.
نتایج این مطالعه در ژورنال روانپزشکی آمریکا منتشر شده است.