قلب دستکاریژنتیکیشده که از بدن خوک خارج شده، برای اولین بار به بدن بابونها پیوند زده شد(بابون نوعی میمون که برای مطالعات آزمایشگاهی مورد استفاده قرار میگیرد). میمون ها حداقل به مدت ۹۰ روز توانستند زنده بمانند و به زندگی خود ادامه دهند. این مطالعه نشان میدهد که این قلب را میتوان وارد بدن انسان کرد و این مسئله در مطالعات کلینیکی مورد توجه قرار گرفت. سرانجام، محققان امیدوار شدند که احتمالا این دستاورد بتواند مشکل نیاز به پیوند و کمبود اهداکننده را حل کند.
برونو ریچارت و تیمش در مرکز والتر برندل در موسسهی مطالعات بالینی آلمان قلب خوکی را که دستکاری ژنتیکی شده بود، مورداستفاده قرار دادند تا اینکه با کمک آن پروتئینهای انسانی و کربوهیدراتهایی را که خوک ها دارند اما در پریمات ها دیده نمیشود را بلوک کند. هر دو این اعمال میتواند ریسک رد پیوند را کاهش دهد.
این محققان دریافتند که پیوند موفقیتآمیز نیازمند خون است تا بتواند در قلب گردش کند حتی زمانیکه قلب از خوک به بابونها پیوند میشود باید بتواند این قابلیت خود را حفظ کند.
در گام اول، پنج بابون که قلب خوک به آنها پیوند شدهبود تنها به مدت یک روز یا حداکثر یک ماه زنده ماندند.
در این جانوران، بطن چپ قلب حتی بعد از تزریق دوز زیاد هورمونها از کار افتادند این هورمونها به منظور تحریک قلب برای تقوت کارکردش استفاده شد.
در گروهی دیگری ۴ بابون داشتیم که قلب پیوندی از زمان خروج آن از بدن خوک تا زمان پیوند کردن آن در بابون محلول گلوکز و هورمونهای مختلف و گلبولهای قرمز دریافت کردند. یک بابون به دلایل تکنیکی که در پیوند رعایت نشده بود جان خود را ازدست داد. ولی سه بابون دیگر هر کدام به ترتیب به مدت ۱۸ روز، ۲۷ روز و ۴۰ روز زنده ماندند.
زمانیکه تیم تحقیقاتی قلب این جانوران را بعد از مرگشان بررسی کرد، آنها دریافتند که قلب در دستهی دوم وزنی دوبرابر گروه اول دارد و شاید علت آن این باشد که خوکها زودتر از بابونها به وزن بزرگسالی میرسند.
ریچارت معتقد است که
قلب متناسب با نیاز بدنی بزرگتر میشود و ژنها حتی در زمان پیوند خاموش نمیشود و قلب پیوندی هنوز گمان میکند که داخل بدن خوک است به همین دلیل رشد میکند به این ترتیب در مدت دوماه به دوبرابر اندازهی اولیهی خود میرسد.
به همین دلیل محققان برای جلوگیری از افزایش اندازهی قلب از یک دارو به نام رپرومیکین استفاده کردند این دارو جلوی عملکرد هورمون ها را میگیرد به به بیانی دیگر آنها را بلوکه میکند.
در گروه سوم متشکل از ۵ بابونها بود که ۴ تا از پنج تای آنها به مدت ۹۰ روز بعد پیوند سالم بودند و پنجمین بابون به مدت ۱۹۵ روز سالم بود.
گایدلاینها(دستورعملهای موجود در رشتهی پزشکی برای انتخاب بهترین عملکرد در مواجهه با بیماری ها و شرایط مختلف پزشکی) از انجمن بینالمللی پیوند قلب و ریه میگوید که:
۶۰ درصد جانوران در این چنین مطالعهای باید به مدت حداقل ۹۰ روز زنده بمانند تا ما بتوانیم از این روش برای مطالعات انسانی استفاده کنیم.
پیوندهای موفقیتآمیز این چنینی باید به صودت پیوسته پیگیری شوند به گونه ای که بتوانیم با تزریق وریدی ترشح هورمونهای رشد را متوقف کنیم. این درحالی است که ریچارت معتقد است که انسانها میتوانند این دارو را به صورت خوداکی نیز دریافت کنند.
دیوید کوپر از دانشگاه آلاباما در بیرمینگهام:
اگرچه که براساس گایدلاینهای نجات جان بیماران که توسط انجمن بینالمللی پیوند قلب و ریه در سال ۲۰۰۰ پیشنهاد شده است، سیاستها و قانونگذاریها برای وارد کردن این مطالعات به حیطهی انسانی نیازمند مدت زمان بلندتری برای زندگی این جانوران است.
دیوید بر این باور است که قلب مکانیکی با موفقیت روزافزونی روبهرو است که ممکن است تصمیمات جامعهی پزشکی را در استفاده از قلب خوک تغییر دهد
ریچاردت بیان میدارد که:
بیمارانی که با قلب مکانیکی مشکل دارند شاید اولین دریافتکنندگان قلب پیوندی از خوک باشند اما قبل از ما نیازمند تقویت این دستکاری ژنتیکی و پرورش خوکها برای کاهش ریسک ورود میکروارگانیسمهای جدید از طریق پیوند به داخل بدن انسان هستیم.