پزشکی در حال قدرتمندتر شدن است، و این یعنی در آینده درمان بیماریهای دشوار، امکانپذیر خواهد بود. متخصصین سرطان تقریباً بر روی این موضوع همعقیدهاند که روشهای ایمنیدرمانی – که اتفاقاً موضوع جدیدترین مطالعات برندۀ جایزۀ نوبل پزشکی بوده است – تغییرات عدیدهای در روند درمان بدخیمیها ایجاد خواهد کرد. ایمنیدرمانی هماکنون در کنار متدهایی مانند جراحی، پرتودرمانی و شیمیدرمانی، جزو روشهای اصلی در درمان بدخیمی به حساب میآید.
بعضی از پژوهشگران عمده توجه خود را بر روی درک ساز و کار بروز بدخیمیها و سایر بیماریهای دشوار متمرکز ساختهاند، و باید هم اینچنین باشد. اما از سوی دیگر، ما نیز باید از چنین مطالعاتی حمایت کنیم؛ مطالعاتی که تنها قصد پاسخ دادن به سؤالات سادهای مانند عملکرد فلان پروتئین یا ژن در بدن، دارند. به دلیل این که بزرگترین یافتههای علمی از پاسخ دادن به همین پرسشهای ساده حاصل شدهاند. مارتین ریس (Martin Rees)، کیهانشناس، مینویسد:
طرح پژوهشی با هدف نامرئیسازی گوشت هیچگونه حمایت مالی دریافت نمیکند، ولی اگر میکرد، تحقیقات اکنون ما را به پرتو ایکس نرسانده بودند.
تلاش برای درک عملکرد دو گیرندۀ پروتئینی ویژه در دستگاه ایمنی باعث شد دانشمندان بتوانند به شناسایی ترمزهایی برای این دستگاه نائل گردند. این ترمزها عملکرد دستگاه ایمنی را مدتی پس از ابتلا به عفونت تعدیل میکنند. برای مثال، هرگاه دستگاه ایمنی بتواند بدن را از یک عفونت ویروسی پاکسازی نماید، این ترمزها وارد کار شده و دستگاه ایمنی را به استراحت میبرند. این یافته به شکلگیری ایدۀ جسورانهای منجر شد که در نظر داشت برای درمان بعضی از بیماریهای خاص – مانند بدخیمیها – داروهایی را توسعه دهد که بتوانند عملکرد این ترمزها را مهار نمایند.
اکنون – به کمک پول، مردم، هیجانزدگی و تصویرسازی – میتوانیم تلاشهایمان را مضاعف کنیم. علم در این حوزه همچنان جوان است. گیرندههای بسیار زیاد دیگری وجود دارند؛ برخی از اینها که به تازگی شناسایی شدهاند نیز عملکرد سلولهای ایمنی را تنظیم میکنند. هر یک از این گیرندهها را میتوان با هدف تقویت فعالیت (و یا گاهی اوقات سرکوب فعالیت) بخشی از دستگاه ایمنی، مهار ساخت. این مهارسازی میتواند انحصاراً بر روی یک گیرنده صورت بگیرد، و یا این که چندین گیرندۀ مجزا را همزمان غیرفعال سازد.
در کنار این روش، رویکردهای کاملاً متفاوت به ایمنیدرمانی نیز موفق ظاهر شدهاند. یکی از این رویکردها، درمان مبتی بر کارتیسل (CAR T cell) نام دارد. در این روش، سلولهای ایمنی خود بیمار از بدن وی استخراج شده، و پس از این که مورد دستورزی ژنتیکی قرار میگیرند، دوباره به بدن بیمار بازگردانده میشود. این دستکاری ژنتیکی باعث میشود سلولهای ایمنی بتوانند گیرندۀ پروتئینی جدیدی را بیان کنند که میتواند به سلول در هدفگیری سلولهای بدخیم کمک کند. این روش به تازگی جهت درمان لوسمی لنفوبلاستیک حاد (ALL) در کودکان مورد تأیید قرار گرفته است. بنابراین، بیراه نیست اگر بگوییم در آستانۀ انقلابی در حوزۀ پزشکی قرار داریم.
جامعۀ جهانی بزرگی در حال ادامه دادن این مسیر خوشچشمانداز است که توانسته است دستگاه ایمنی بدنمان را به همان صورتی که هست، و نه تنها به عنوان بخشی ساده از آناتومی انسان، به ما عرضه کند. دستگاه ایمنی را نمیتوان مانند تشبیه کردن قلب به یک پمپ، یه چیز دیگری تشبیه کرد. این دستگاه شبکهای پویا و چندلایه از ژنها، پروتئینها و سلولهای درهمتنیده است، حتی فراتر از چیزی که بتوان تصور کرد. به تازگی گفته میشود که دستگاه ایمنی با طیف گستردهای از بیماریها، مانند مشکلات قلبی، اختلالات عصبی و چاقی – و شاید به نوعی تمام بیماریها – در ارتباط است.
برای مثال، بیماری آلزایمر را در نظر بگیرید. بیماری آلزایمر یکی از شناختهشدهترین عوامل منجر شونده به دمانس یا زوال عقلی است. تا مدتها تصور بر این بود که تجمع و رسوب پروتئین آمیلوئید در بافت مغز باعث بروز بیماری آلزایمر میشود. اما مشکل اصلی این فرضیه این است که بروز علائم این بیماری، مدتها پس از آغاز تغییرات بافتی در مغز روی میدهد. یه همین خاطر، شناسایی عامل اصلی در بروز بیماری آلزایمر مشکل است، چرا که در بیماری که با علائم این بیماری مراجعه میکند، مدتها قبل پلاکهای پروتئینی بر روی بافت مغز رسوب کردهاند. یکی از جدیدترین فرضیههایی که در توجیه ساز و کار بروز این بیماری مطرح شده، این است که رسوب پروتئین آمیلوئید در واقع بخشی از یک طرح دفاعی در برابر باکتریهای مهاجم است، و از همین رو ممکن است عامل بیماری آلزایمر، میکروبها باشند. این فرضیه بسیار جنجالبرانگیز به نظر میرسد، اما مطالعهای که به تازگی در همین حوزه صورت گرفته، نشان داده است که باکتریهای مولد بیماری لثه میتوانند در روند بیماریزایی آلزایمر نیز دخالت کنند. در صورتی که این فرضیه اثبات شود، گذرگاه بزرگی به روی روشهای ایمنیدرمانی ضدباکتری جهت درمان بیماری آلزایمر گشوده خواهد شد.
مطلب پیشنهادی: تاثیرات بیماریهای لثه بر روی مغز و اعصاب (آلزایمر)
یکی دیگر از مطالعات به بررسی تأثیر مستقیم واکسیناسیون در برابر پلاکهای آمیلوئیدی پرداخته است. در این روش، یک پاسخ ایمنی به کمک واکسیناسیون نسبت به تجمع پروتئین آمیلوئید برانگیخته میشود. فعال شدن دستگاه ایمنی در برابر پروتئین آمیلوئید باعث میشود این دستگاه بتواند به تخریب تجمعات آمیلوئیدی کوچک (در صورت تشکیل) بپردازد. ما قطعاً نمیتوانیم آلزایمر را همین فردا درمان کنیم، ولی به عامل اساسی در بروز و درمان آن دست پیدا کردهایم؛ دستگاه ایمنی.