محققان دانشگاه علوم پزشکی Washington در St. Louis، یک بیماری خود ایمنی عضلانی را که قبلا ناشناخته بود و شامل آغاز ناگهانی درد و ضعف ناتوان کننده میشود، شناسایی کردهاند. در تشخیص، این سندرم را به راحتی میتوان به جای دیگر بیماریهای عضلانی که نیازمند درمان متفاوت هستند، اشتباه تشخیص داد. بهمین دلیل امید بر آن است نتایج این مطالعه، پزشکان را در درمان مناسب بیماران یاری کند.
دکتر Alan Pestronk، مولف ارشد مطالعه، استاد نورولوژی، ایمنی شناسی و پاتولوژی، اذعان داشت: “ما در طی بیش از ۲۰ سال، تنها ۴ بیمار مبتلا به این بیماری را مشاهده کردیم، پس بیماری بسیار نادری است. ویژگیهای این بیماری قبلا توصیف نشده بود، و به نظر میرسد قابل درمان باشد، بهمین دلیل، بهتر است پزشکان از آن آگاه باشند. مردم نیازی به ترس از این بیماری ندارند، ولی پزشکان اکنون به ابزارهایی برای پاسخ گویی به پرسشهای بیماران، نیازمندند.”
نتایج این مطالعه در نشریه Neurology منتشر شدهاست.
در سال ۱۹۹۶، زمانیکه Pestronk در حال مطالعه اسلایدهای میکروسکوپی از عضلات بیمارانی بود که درد و ضعف عضلانی داشتند، متوجه موردی عجیب شد: سلولهای جاروبگر که معمولا از مواد مرده تغذیه میکنند، در اطراف فیبرهای عضلانی اسیب دیده تجمع یافته بودند.
Pestronk گفت: “این، یک موقعیت غیر معمول بود که به حافظه خود سپردم و به دنبال مواردی مشابه بودم.”
طی ۲۲ سال اخیر، او با ۳ بیمار دیگر که بخاطر درد و ضعف عضلانی بستری شدهبودند برخورد کرد. بیوپسی عضلانی این بیماران نشان میداد تجزیه عضلات، با تجمع سلولهای جاروبگر همراه بود. با بررسی دقیق بیوپسیها، Pestronk و همکارانش دریافتند عضلات این بیماران، تحت تهاجم سلولهای جاروبگر ایمنی با عنوان هیستیوسیتها قرار گرفتهبودند. آنها این سندرم جدید را، میوپاتی ایمنی مرتبط با هیستیوسیتهای بزرگ نامیدند.
این بیماری همچنین نشانگر مسیر جدیدی است که سیستم ایمنی میتواند به سلولهای عضلانی آسیب برساند. دست یابی به فهم عمیق درباره اینکه چگونه فیبرهای عضلانی توسط سلولهای ایمنی آسیب میبینند، میتواند به روشهایی برای جلوگیری از آسیب منتهی شود.
Pestronk گفت: “بیماریهای خود ایمنی عضلانی متعددی وجود دارد که آسیب اولیهی آنها زیر میکروسکوپ، تجزیهی فیبر عضلانی است. هر یک از این بیماریها از پیش آگهی متفاوت برخوردار بوده و نیازمند درمان متفاوتی است. پزشکان بمنظور درمان مناسب این شرایط، نیاز به شناسایی اصول ایمنی دخیل در این موقعیتها دارند.”
وضعیت سه مورد از این بیماران زمانیکه تحت درمانهای تنظیم کننده ایمنی مانند استروئیدها قرار گرفتند، بهبود یافته و بیماری آنها تا به حال باز نگشته است. بیمار چهارم زمانیکه علائم عضلانی بروز یافتند، تحت درمان سرطان بود و مدت اندکی، فوت کرد.
زمانیکه ضعف و درد عضلانی باعث مراجعه بیماران به پزشک شد، هر چهار مورد آنها دچار آنمی و دیگر علائم مشترک بودند. پس تشخیص دقیق افراد مبتلا به این سندرم میتواند پزشکان را در مدیریت و درمانی علائم دیگر آنها یاری کند.
این وضعیت میتواند با رابدومیولیز، بیماری که فیبرهای عضلانی بدلیل آسیب، تحرک زیاد و دیگر دلایل، تجزیه میشوند، اشتباه گرفته شود. این سندرم در بررسیهای شیمیایی خون، باعث بروز نتایج مشابه با رابدومیولیز میگردد. ولی افراد مبتلا به رابدومیولیز، معمولا بصورت خودبخودی بهبود مییابند، در حالیکه این سندرم جدید میتواند بصورت کارآمدی با داروهای ضد التهابی درمان شود.