مطالعهی جدیدی نشان میدهد که داروهای فشار خون میتوانند دو برابر کار انجام دهند و به کاهش ریسک ابتلا به سرطان پروستات کمک کنند. محققان دریافتند که بتابلاکری به نام آتنولول (atenolol) ریسک ابتلا به سرطان پروستات درجه متوسط در مردان را در مقایسه با مردانی که بتابلاکر مصرف نمیکنند، تقریبا به نصف کاهش میدهد. همچنین یافتهها نشان دادند که ریسک ابتلا به سرطان پروستات خفیف را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد.
با این حال، این اثرات فقط در آتنولول (Tenormin) دیده شدند و به نظر نمیرسد دو بتابلاکر دیگر -متوپرولول (Lopressor/Toprol XL) و کارودیلول (Coreg) حفاظتی در برابر سرطان پروستات ایجاد کنند. آتنولول تنها دارویی بود که به طور قابل توجهی با حفاظت در ابتلا به سرطان پروستات ارتباط داشت.
بتابلاکرها از طریق بلاک کردن اثر هورمون آدرنالین فشار خون را کاهش میدهند و باعث میشوند قلب آرامتر و با نیروی کمتری بتپد. همچنین، این داروها باعث شل شدن عروق، کمک به باز شدنشان و بهبود جریان خون میشوند. بتابلاکرها اثرات دیگری نیز دارند؛ مانع قرارگیری سلولها در داخل وریدها و شریانها میشوند و تشکیل عروق خونی جدید را دشوار میسازند. اساسا متابولیسم این سلولها را تغییر میدهند و آنها نمیتوانند به خوبی عروق خونی جدید بسازند.
بیشتر بخوانید:
- سرطان پروستات و راه طبیعی مقابله با آن!
- غربالگری سرطان پروستات
- چه عواملی احتمال بازگشت سرطان پروستات را افزایش میدهند؟
از آنجایی که تومورهای سرطانی برای تغذیه به عروق خونی جدید وابسته هستند، محققان نظریه اینکه بتابلاکرها ممکن است جلوی پیشرفت سرطان پروستات را بگیرند ویا کند سازند را بیان کردند.
محققان برای تست این نظریه، حدود ۴۲۰۰ مرد را که بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۶ بیوپسی شده بودند را بررسی کردند. از این مردان، حدود ۶۷۰ نفر بتابلاکر استفاده میکردهاند. محققان مقایسه کردند که آیا در آنهایی که بتابلاکر مصرف میکردند، سرطان پروستات تشخیص داده شده است و در صورت تشخیص سرطان، چقدر پیشرفته بوده است.
آتنولول ممکن است اثری داشته باشد که بقیه نداشته باشند، زیرا احتمالا میتواند به مدت طولانیتری در پروستات بماند. شناخته شده است که بعضی داروها در پروستات جمع میشوند. ممکن است برخی داروها در پروستات عملکرد داشته باشند.
مردانی که بتابلاکر مصرف میکنند نباید بلافاصله به پزشک مراجعه کرده و داروی خود را به آتنولول تغییر دهند، زیرا محققان معتقدند که باید مطالعات بزرگتری انجام گیرد تا اثر اضافی این دارو تایید شود و خیلی زود است که این یافتهها را وارد بالین کنیم. مطالعات اپیدمیولوژیکی بسیار بزرگتری برای بررسی صحت این مزیت بالقوه نیاز است.