من علیرغم همهچیز همچنان باور دارم انسانها در حقیقت خوشقلباند.
Anne Frank
اگر یک نفر از روی زمین کم شود، مگر چه اتفاقی میافتد؟
Ted Bundy
چرا انسانهای سه گانه تاریک بسی گمراهکننده هستند؟ چرا تمرکز تحقیقات را به خود جلب میکنند؟ این سوال را از همکارم David Yaden در دفتر کارش پرسیدم. فوراً گوشهایش تیز شد و از من خواست مقالاتی در موردش برای او بفرستم. گفت تا به حال چیزی در مورد سه گانه تاریک شخصیت نشنیده اما به نظرش جالب میآمد.
وقتی به دفترکارم برگشتم،چندین مقاله به David و همکارم Elizabeth Hyde ایمیل کردم. David سریعاً پاسخی برایم ایمیل کرد که این بار من جا خوردم: “پس سه گانه روشن چه؟” آیا واقعاً چنین چیزی وجود داشت؟ آیا او قبلاً چیزی در موردش خوانده بود؟
سهگانه تاریک تاکنون بسیار مورد مطالعه قرار گرفته است. سه گانه تاریک شخصیت که برای اولین بار در سال ۲۰۰۲ توسط Delroy Paulhus و Kevin Williams مطرح گردید، شامل خودشیفتگی (ملقب به مهم پنداشتن خود)، ماکیاولیسم (استثمار و حیلهگری استراتژیک) و سایکوپاتی (بیعاطفه و بیتفاوت بودن) است. با این که این سه خصیصه بیشتر در جمعیتهای خاص همچون خلافکاران مورد مطالعه قرار گرفته است، Paulhus و Williams نشان دادند هر یک از این خصایص واضحاً به صورت طیف هستند. در واقع هر یک از ما حداقل کمی خودشیفته، ماکیاولی و سایکوپات هستیم.
بعد از انتشار اولین مقاله، هر ساله مطالعات بیشتر شد؛ طوری که دو سوم تمامی مقالات سه گانه تاریک، تنها در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ منتشر شده است. اگرچه هر یک از موارد سه گانه تاریک ویژگیها و همبستگیهای خاص خود را دارند؛ اشتراکاتی هم میان این ویژگیهای اجتماعی ناخوشایند وجود دارد. Paulhus بر این اساس معتقد است این خصیصهها باید با هم و در کنار یکدیگر بررسی شوند. در حقیقت به نظر میرسد در شخصیت “هستهای تاریک” وجود دارد.
مطالعات روی شخصیتهای تاریک به درک وجه تاریکتر ماهیت انسان انجامیده است. همچنین این مطالعات نشان دادهاند چگونه هر یک از ما، در موقعیتهای متفاوتی از این طیفها قرار داریم و دائماً الگوهای تاریک افکار، احساسات و رفتارها را در زندگی روزمرهمان به نمایش میگذاریم. اما در مورد وجه روشن ماهیت انسان چه میدانیم؟
قدیسان هر روز
افراد آزاردهنده مطمئناٌ وجود دارند؛ اما قدیسان چطور؟ منظور از قدیس افرادی نیست که به طور عمومی زیاد میبخشند و در مقابل، تعریف و تمجید و پاداش بسیار دریافت میکنند (و کسانی که مرتب خدمت میکنند تا به موفقیتهای شخصی برسند). منظور کسی است که تنها وجودش، به خودی خود روشنیبخش است. کسی که پیوسته در مورد بخشیدنش استراتژی در ذهن ندارد؛ بلکه ذاتاً عشق بی قید و شرط از وجودش ساطع میشود.
پس این چیزی است که ما در صدد کشف آن هستیم. من، David و Elizabeth با رد و بدل کردن ایمیلهای بسیار و جلسات حضوری متعدد، به مطالعات موجود در مورد سه گانه تاریک شخصیت نگاهی انداختیم و خصیصههای متعددی را به عنوان نقطه مقابل هر یک از موارد سه گانه تاریک ذکر کردیم؛ اما مواردی که پیدا کردیم، دقیقاً در نقطه مقابل موارد سه گانه تاریک شخصیت قرار نداشتند. اولین مجموعه موارد مدنظرمان شامل بخشندگی، اعتماد، صداقت، اهمیت دادن، پذیرش، توجه به بهترین وجه شخصیت افراد و لذت بردن ذاتی از برقراری ارتباط با دیگران به جای نگاه کردن به افراد به عنوان وسیله جهت دستبابی به اهداف بود.
بر خلاف این که انتظار داشتیم لزوماً سه فاکتور مجزا وجود نداشته باشد، سه مورد برجسته در مطالعاتمان پیدا کردیم: کانتگرایی (برخورد با مردم به خاطر خودشان و وسیله نپنداشتن آنها)، انسانگرایی (ارزش دادن به شأن و منزلت اشخاص) و اعتقاد به انسانیت (باور به خوب بودن ذاتی انسانها).
پس از چندین بار تجدید نظر روی موارد اولیه (و به کمک آنالیزهای آماری پیچیدهی Eli Tsukayama)، دوازده مورد را که در کنار هم ماهیت سه گانه روشن را نشان میدهند، انتخاب کردیم. شما اینجا میتوانید تست سه گانه روشن داده و اطلاعاتی در مورد میزان تعادل سه گانه روشن و تاریک خود به دست آورید.
تاکنون هزاران نفر از سنین، نژادها، جنسیتها و قومیتهای مختلف در تست سه گانه روشن شرکت کردهاند و نتایج گستردهای به دست آمده است. نخست آن که واضح است سه گانه روشن منحصراً نقطهی مقابل سه گانه تاریک نیست. در حالی که این دو به طور منفی با هم ارتباط دارند، میزان ارتباطشان در سطح متوسط است (همبستگی مابین این دو تقریباً ۰.۵ میباشد). این امر نشان میدهد حداقل کمی روشنی و تاریکی در هر یک از ما وجود دارد. به نظر من، بهتر است آنهایی را که امتیاز بسیار بالا در سه گانه تاریک میگیرند، گونهی جداگانهای از بشر در نظر نگیریم (در واقع وجه تاریک داشتن، بخشی از انسان بودن است). چنین افرادی در حقیقت نسخهی سرکش و افزایش یافتهی قابلیتهایی را دارا هستند که در همهی ما وجود دارد.
بر این اساس، به نظر میرسد گفتهی Anne Frank در ابتدای این مقاله چندان هم بیراه نبوده است. ما امتیاز تعادل سه گانه تاریک و روشن را هم با کم کردن امتیاز سه گانه تاریک از امتیاز سه گانه روشن، برای هر شرکتکننده حساب کردیم. متوسط امتیاز تعادل در کل نمونه، ۱.۳ بود. این نشان میدهد فرد متوسط در الگوهای افکار، رفتارها و احساسات روزمرهاش، بیشتر به روشنی متمایل است تا به تاریکی. چنانچه در نمودار پراکندگی زیر میبینید، بدذات کامل در جمعیت کلی بسیار نادر است:
نمود تصویری سه گانههای تاریک و روشن
در مورد نمایههای متضاد روشنی و تاریکی چطور؟ ما متوجه شدیم سه گانه تاریک با جوانتر بودن، جنسیت مذکر، انگیزه برای قدرت، عمل جنسی (بدون صمیمیت)، دستیابی به خواستهها، وابستگی، داشتن ارزشهای خودپندارانه، روشهای دفاعی نابهنگام، مصرفگرایی آشکار، خودخواهی و پنداشتن کارهای مذهبی و خلاقانه به عنوان راهی برای فراموش کردن مرگ همبستگی مثبت دارد. همچنین سه گانه تاریک با رضایت از زندگی، با وجدان بودن، سازگاری، ارزشهای تعالی خواهانه، دلسوزی، یکدلی، داشتن نفس آرام، باور به خوب بودن انسانها و باور به خوب بودن خود همبستگی منفی دارد.
همچنین نتایج نشانگر همبستگی مثبت میان سه گانه تاریک و پارهای از متغیرهاست که در رسیدن به اهداف خودمحور به افراد کمک میکند. به عنوان مثال، سه گانه تاریک با قضاوت اخلاقی سودمندگرایانه، خلاقیت، شجاعت، رهبری، مدعی بودن، انگیزه برای قدرت، موفقیت و خودکفایی همبستگی مثبت دارد. همچنین همبستگی غیرمنتظرانهای میان سه گانه مثبت و کنجکاوی مشاهده شد. البته منظور از کنجکاوی، به آغوش کشیدن هیجان و خطر (مانند: “دوست دارم کارهایی بکنم که کمی ترسناک هستند” یا “شغلهایی را ترجیح میدهم که کمی غیرقابل پیشبینی و هیجانانگیز باشند”) و دنبال چیزی بودن (مانند: “زمانی که راهحلی را نمیفهمم، اذیت میشوم” یا “وقتی کلمهای را نمیفهمم، فکرم درگیر میشود”) است.
به طرز جالبی، هنگامی که تعداد بیشتری از اجزای مخالف سه گانه تاریک را کنترل کردیم، همبستگی مثبت میان سه گانه تاریک و تعدادی از نتایج رو به رشد دیده شد. این یافتهها نشان داد هستهی سنگدلی و بیعاطفه بودن سه گانه تاریک لطف چندانی به این اشخاص نمیکند. در حقیقت به نظر میرسد واریانس و اختلافی که پس از حذف واریانس وابسته به سنگدلیِ سه گانه تاریک باقی میماند، با برونگرایی خودمحور مرتبط است (جنبهای از برونگرایی که با مدعی بودن همراه است؛ صفتی که فاکتوری محافظتکننده برای افراد با امتیاز بالا در سه گانه تاریک محسوب میشود).
در مقایسهی دقیق، نمای کلی همبستگیهای سه گانه روشن بسیار متفاوت با سه گانه تاریک بود. سه گانه روشن با مسنتر بودن، جنسیت مؤنث، رفتارهای غیرقابل پیشبینی کمتر در کودکی، مذهبیتر بودن، معنویت، رضایت از زندگی، پذیرش دیگران، باور به این که سایر افراد خوب هستند و خود انسان ذاتی خوب دارد، دلسوزی، همدلی، اشتیاق به تجربه، وجدان، شور و شوق، داشتن ضمیر آرام و باور به این که میتوان پس از مرگ، در ضمن طبیعت و به طریق زیستاجتماعی (داشتن فرزندان) زندگی کرد.
افرادی که در تست سه گانه روشن امتیاز بالاتری کسب کردند، رضایت بیشتری نیز از روابطشان، رقابتهایشان و استقلالشان گزارش کرده بودند. همچنین میزان حس امنیت احساسی و جنسی بیشتری در روابط خود داشتند. در حالت کلی، سه گانه روشن با انگیزهی بیشتر برای صمیمیت و ارزشهای تعالی نفس همراه است. بسیاری از نقاط قوت شخصیتی از جمله کنجکاوی، روشنبینی، رغبت، عشق، مهربانی، کار گروهی، بخشندگی و قدردانی و تشکر با سه گانه روشن همبستگی دارد.
البته نوع کنجکاوی مرتبط با سه گانه روشن متفاوت با کنجکاوی سه گانه تاریک است. در این نوع کنجکاوی: “در موقعیتهای جدید دنبال اطلاعات جدید هستم” و “موقعیتهای چالشبرانگیز را به عنوان فرصتی برای رشد و یادگیری میدانم”. باورهای خوشبینانه نسبت به خود، جهان پیرامون و آینده و همچنین روشهای دفاعی مناسب نیز با سه گانه روشن همبستگی دارند (به عنوان مثال، شوخطبعی، نوع دوستی، تعالیجویی، پیشبینی). علاوه بر این افرادی که در تست سه گانه روشن امتیاز بالاتری کسب کرده بودند، عزت نفس، اعتبار و خودآگاهی بیشتری داشتند.